تولید فیلم در بخش مستند، جذابیتها و موانع خاصی دارد. مشابه دانستن روند تولید و سودآوری فیلمهای داستانی و مستند، تفکری اشتباه است. فیلمهای مستند، علاقهمندان محدود و خاصی دارند و سرمایهگذاران این فیلمها در طیف مشخصی دستهبندی میشوند. بررسی روند سرمایهگذاری روی فیلمهای مستند، چگونگی بازدهی اقتصادی آنها و انواع حمایت از تولیدات این بخش گسترهای وسیع دارد، اما میتوان بهطورکلی روند فیلمسازی مستند را اینگونه ارزیابی کرد:
مرحله نخست؛ بخش سرمایهگذاری و تولید
اگر تهیهکنندگانی را که بهطور مستقل، با سرمایه اندک و بدون حمایت دیگران به ساخت فیلم مستند اقدام میکنند کنار بگذاریم دو نوع سرمایهگذاری اصلی در جریان ساخت فیلمهای مستند وجود دارد؛ نهادهای خصوصی و جریانهای دولتی/نیمه دولتی.
*نهادهای خصوصی
جشنوارههای فیلم معتبری مثل کن، برلین، زوریخ، کپنهاک و... سالهاست با حمایت از کارگردانان مستندساز، تلاش دارند فیلمسازی در این بخش را رونق بخشند. اعطای جوایز نقدی و سرمایهگذاری روی فیلمها نمونههایی از همین تلاشها هستند. اما برخی نهادهای فیلمسازی بهطور خاص روی بخشی از تولیدات مستند سرمایهگذاری ویژه کرده و هزینههای تولید فیلم در حوزههای خاصی را بر عهده میگیرند. «بنیاد فیلمسازی گرانت»، موسسهای برای فیلمسازان خلاقی است که قصد دارند در حوزه آسیبهای اجتماعی فیلم مستند بسازند.
این موسسه از سال 2011 و با 10 میلیون دلار کار خود را آغاز کرد و تاکنون در پروژههای متعددی فعالیت داشته است. «صندوق فیلمسازی گوچی/ترابیکا» نیز به حمایت از فیلمسازانی میپردازد که قصد ساخت مستندهای اجتماعی/سیاسی را دارند، این حمایتها گاه از هزار تا 5 هزار دلار و گاه میلیونی هستند. «صندوق حمایت از دستاوردهای زنان» نام نهاد مستقل دیگری است که فیلمسازان زن را مورد حمایت خود قرار میدهد. مستندسازان زن که قصد ساخت فیلم مستند با هر موضوعی را داشته باشند میتوانند از کمکهای این نهاد با رقم اولیه سه هزار دلار بهرهمند شوند. «صندوق برتا» صندوقی بینالمللی است که با هدف حمایت از فیلمسازان مناطق محروم تاسیس شده و بودجه خود را به مستندسازانی که در کشورهای محروم فعالیت میکنند، اهدا میکند. «بنیاد جروم هیل» نیز فعالیتی مشابه انجام میدهد.
*نهادهای دولتی /نیمه دولتی
فارغ از حمایتهای دولتها از صنعت فیلمسازی مستند و تاسیس موسسههای دولتی و نیمه دولتی فیلمسازی که پدیدهای رایج در اغلب کشورهاست، گاهی برخی دولتها بهطور مستقیم و هدفدار برای ارتقای این صنعت تلاش میکنند. آفریقای جنوبی یکی از همین کشورهاست، از سال 1995 میلادی تاکنون، دولت آفریقای جنوبی تلاش کرده، جریان مستندسازی در کشورش را پررونق کند. یکی از اقدامات مناسب دولت برای تحقق این امر، امضای تفاهمنامه همکاری در بخش تولیدات سینمای مستند، با هشت کشور؛ کانادا، ایتالیا، آلمان، انگلستان، فرانسه، استرالیا، نیوزیلند و ایرلند است. اعمال تخفیف 20درصد در مالیات فیلمهای مستند و تاسیس چندین نهاد دولتی برای حمایت از مستندسازان در سراسر آفریقای جنوبی، از دیگر اقدامات دولت است. اما دولت آفریقای جنوبی تاکید و حساسیت زیادی بر محتوای فیلمهای تحت حمایتش دارد. در واقع، دولت آفریقای جنوبی تلاش دارد با ساخت فیلمهایی که محتوای فرهنگی دارند غنای فرهنگ و میراثفرهنگی این کشور را به مخاطبان بینالمللی نشان داده و حتی در جذب توریست به این منطقه تاثیر بگذارد.
مرحله دوم؛ فروش فیلم و جذب مخاطب
*مستندسازی؛ مهجوریت یا محبوبیت؟
نشریه نیویورک تایمز، در مقالهای به بررسی وضعیت فروش فیلمهای مستند در سراسر جهان پرداخته و پس از مصاحبه با چندین تهیهکننده و مستندساز به این نتیجه رسیده که اساسا تولید فیلم مستند در سراسر دنیا، وضعیتی مهجورانه دارد. این نتیجهگیری، بیشتر به خاطر محدود بودن مخاطبان علاقهمند به حوزه مستند و پایین بودن فروش فیلمهای مستند در گیشه است. اما مصاحبه نشریه گاردین با بن لوئیس، مستندساز نام آشنا، نکات مهمی را شامل میشود که بهنوعی نظر نیویورک تایمز را قابل تغییر میکند. طبق این مصاحبه، تولید یک فیلم مستند و محبوبیت یا مهجوریت آن، تا حدود زیادی به عوامل سازنده بستگی دارد. تبلیغات مناسب، موضوع جذاب و پخش جهانی فیلم، حضور در جشنوارههای بینالمللی و تهیه نسخه با دوبله یا زیرنویس انگلیسی، می توانند عواملی اثرگذار در میزان بهره مالی یک مستند باشند.
از سوی دیگر، نگاهی به جدول پرفروشترین فیلمهای مستند، حائز مواردی جالب است، پرفروشترین مستندهای دنیا اغلب مضامینی مشخص دارند. برای مثال، مضامین سیاسی- اجتماعی، مرتبط با زندگی مشاهیر و افراد محبوب یا مضامینی که با ناشناختههای بشر مرتبط هستند. در واقع با نگاهی به محتوای مستندها، میتوان تا حدودی ، میزان استقبال مخاطبان و موفقیت فیلم در گیشه را پیشبینی کرد.