روزنامهها و نشریات کاغذی پس از دیجیتالی شدن زندگی انسانها در کل دنیا به یک خطر بزرگ مواجه هستند: خطر مرگ. این خطر بزرگ اکنون بیش از هر زمان دیگری این ابزار اطلاعرسانی دیرپا را تهدید میکند. از سال 1950 تا 1999 درآمد روزنامهها 7 درصد افزایش یافت، اما به محض ورود به هزاره سوم این سود کاهش زیادی را تجربه کرد. از آغاز سال 2000 تا پایان 2005 این رشد تنها 0/5 درصد بود و در سه ماهه اول 2006 این رشد به تنها 0/35 درصد رسید.
اگرچه درآمدزایی ازطریق آگهیهای آنلاین درحالافزایش است، اما آگهیها تنها 5 درصد هزینههای یک روزنامهها را تامین میکنند. علاوه بر رشد کم آگهی، روزنامهها با چالش کاهش تیراژ نیز مواجه هستند.
در این شرایط، شش کارشناس روزنامهنگاری در یک گفتگو شرکت کردند تا به بررسی آینده و سرنوشت این حرفه در سالهای پیش رو بپردازند. این کارشناسان در گفتگو با سایت Journalism.org به پرسشهایی دراینباره پاسخ دادند.
فیل میر، جان کارول، ریک ادموندز، پل گینوچیو، لو اورنک و ریک رودریگرز شش کارشناس و استاد روزنامهنگاری بودند که این پرسشها پاسخ دادند:
پرسش اول: چقدر مطمئن هستید که سازمانهای رسانهای سنتی در عصر اینترنت دوام آورده و در عصر اینترنت رشد خواهند کرد؟
پل گینوچیو: من 100 درصد مطمئن هستم که رسانههای سنتی باقی خواهند ماند. بزرگترین معضل این رسانهها دوره گذارشان به سمت اینترنتی شدن است. اما وقتی این دوره تمام شود، هزینههای کمتر توزیع این رسانهها را قادر خواهد ساخت که از منابع بیشتری خبر تهیه کنند. هزینه تهیه سرمقاله برای بیشتر روزنامهها تنها 15 درصد کل فروش را دربرمیگیرد، بنابراین منابع سرمقالهای اکنون میتوانند با هزینه پایه کمتری باقی بمانند.
ریک ادموندز: من اطمینان زیادی به باقیماندن روزنامهها دارم. این تغییر لازمه دموکراسی است و ارزش بازار یعنی گزارشهای اختصاصی و ویراستاری حرفهای و البته ارائه بستههای خاص را برای روزنامهها افزایش میدهد. این انتقال اقتصادی البته زمانبر و دشوار خواهد بود.
فیل میر: احتمال باقیماندن نشریات کاغذی بسیار کم است. موفقترین برنامههای اینترنتی از منابع نامشخص تغذیه میشوند. نهادهای رسانهای سنتی در خطر نابودی هستند و ارادهای هم برای سرمایهگذاری کافی در تجربیات تازه را ندارند.
جان کارول: برخی باقی میمانند و برخی از بین میروند. اما پرسش اصلی درباره کیفیت و کمیت روزنامهنگاری اصیل است که در میانه این بحبوحه قطعا باقی خواهد ماند. چهل سال گذشته روزنامهنگاری روزها و سالهای خوبی را پشت سر گذاشته اما در سالهای پیشرو روزنامهنگاری اصیل نحیفتر شده و احتمالا کمتر اصولی و آرمانگرا خواهد بود.
ریک رودریگرز: من اطمینان زیادی دراینباره دارم. این دوره گذار با رهبری، دیدگاه واراده قوی برای پشت سر گذاشتن خطرات و شکستها روبرو خواهد بود و بهاینترتیب روزنامهنگاری کاغذی باقی خواهد ماند.
پرسش دوم: حالا تخصصیتر به نسخههای چاپی نگاه کنیم. آیا فکر میکنید نسل روزنامههای کاغذی درحال انقراض است؟ اگر نه، چه استراتژی برای دوام آوردن روزنامههای کاغذی باید درنظرگرفته شود؟
فیل میر: انقراض غیرمحتمل است. ارائه اخبار محلی در فضای آنلاین و البته تولید محتوای خلاصه یکی از بهترین استراتژیها برای روزنامههای کاغذی است. مجله تازه The Week یکی از این نمونههای موفق این استراتژی است.
پل گینوچیو: روزنامههای کاغذی احتمالا تنها 4 یا 5 روز منتشر میشوند و در روزهای دیگر تنها آنلاین هستند. امکانات چاپی بهشکلی منطقی به شخص سوم واگذار خواهد شد. درآمدزایی از طریق اشتراک روزنامه یکی از استراتژیهای مهم برای باقیماندن روزنامهها است. اینگونه تمامی هزینههای کاغذ، چاپ، توزیع و ادراه امور مربوط به تولید کاغذ کاهش مییابد و بیشتر خوانندگان روزنامه را آنلاین دریافت میکنند و بابت آن پول میدهند.
ریک ادمونتون: من فکر میکنم روزنامههای کاغذی در 10 تا 15 سال آینده باقی خواهند ماند. من امیدوارم تا 10 الی 15 سال آینده باشم و به خواندن نسخه چاپی روزنامهةا ادامه دهم. روزنامهها باید سرمایه لازم برای آینده را داشته باشند. روزنامهها باید "با تمام سرعت ممکن" به سمت تازه شدن پیش بروند تا باقی بمانند. این استراتژی است که میتواند آنها را نجات دهد.
ریک رودریگرز: من فکر میکنم روزنامهها در یک دهه آینده به حیات خود ادامه میدهند اما با تغییراتی همراه خواهند بود. بهنظرمن روزنامهنگاری تحقیقی و سایر محتواهای منحصربهفرد کلید دوام درازمدت روزنامهها است. از جمله کارهای روزنامهها باید این باشد که بهسرعت محتوا روی وبسایتهای خود قرار دهند و پروژههای بلندمدت را چه برای نسخههای کاغذی و چه برای آنلاینها در نظر بگیرند. بنابراین بعید میدانم که روزنامهها به سمت انقراض بروند اما باید تغییرات فراوان را بپذیرند.
لو اورنک: روزنامهها به سمت انقراض نمیروند، اما قطعا کوچکسازی خواهند شد. بهنظرمن بعضی از مردم هر اتفاقی که بیفتد بازهم دنبال روزنامه کاغذی هستند. اما چون کاغذ گران است تنها پول بابت روزنامههایی داده میشود که به سراغ انواعی از روزنامهنگاری چون روزنامهنگاری تحلیلی میروند. البته نباید فراموش کرد که مطالب اساسا کوتاهتر خواهند شد. روزنامهها در آینده تنها برای کسانی مفید خواهد بود که پول کافی برای خرید روزنامه را دارند و ترجیحشان این است که روزنامه را کاغذی بخوانند. این حدس من است. محتواهای روتین نیز آنلاین خواهند شد.
جان کارول: روشن است که روزنامههای کاغذی درحال کاهش هستند. ممکن است نسخههای کاغذی به یک کالای لوکس تبدیل شوند که با قیمت بالا عرضه میشوند که این امر باعث ایجاد حاشیه امن برای این رسانه خواهد شد. امیدواری دیگر نیز این است که فناوری آنقدر پیشرفت کند که بشود نسخه کاغذی روزنامه را در خانه پرینت گرفت. درنتیجه در هزینهها صرفهجوییهای بزرگ خواهد شد. یک نتیجه دیگر فناوری این است که محصولات مشابه روزنامهها روی تبلتها یا سایر وسایل الکترونیکی قرار گیرند. طبعا این نوع روزنامهها دیگر کاغذی نیستند اما ماهیت کاغذی خود را حفط کرده و کاملا مشابه آنها هستند.
پرسش سوم: آیا فکر میکنید مدل اقتصادی اینترنت باید از مدل تبلیغات محور به مدل دیگری تغییر کند تا بتواند باقی بماند؟ اگر چنین است، آیا نظری درباره مدل تازه دارید؟
ریک رودریگرز: من فکر میکنم آگهیهای کاغذی همچنان در بسیاری از دستهبندیها از آگهیهای آنلاین اثرگذاری بیشتری دارند. این الزمان برای آگهی های کوچک دستهبندی شده، خودروها، سفر و بعضی دیگر از انواع آگهی صدق نمیکند اما بسیاری از مردم در فضای آنلاین بهسادگی بنرها و پاپآپها را میبندند حتی اگر خلاقیت درشان بهکار رفته باشد. اما این یعنی اراده مردم براین است که محتوای اینترنتی را رایگان دریافت کنند و این کار را سخت میکند.
ریک ادموندز: مشخص نیست. آگهیهای اینترنتی فضای زیادی برای رشد دارند. جستجوهای محلی هنوز نوپا هستند و میتوانند در حد طلا باارزش شوند. ترکیبی از محتوای رایگان و پولی نیز میتواند مدل خوبی باشد. سرویس Times Select متعلق به روزنامه نیویورک تایمز نیز میتواند موردتوجه باشد.
پل گینوچیو: اشتراک اینترنتی هم میتواند درآمدزا باشد اما نه بهاندازه اشتراک نسخههای چاپی. محصول کاغذی تنها برای این خواهد بود که بخشی از هزینهها را پوشش دهد و روزنامهها چاپ خود را به شرکتهای چاپ و نشر میسپارند و دیگر خود انتشارات نخواهند داشت. جمعآوری خبر تنها بخش کوچکی از کل هزینههای روزنامه خواهد بود، بنابراین میتواند با یک مدل تبلیغاتی خالص باقیبماند.
لو اورنک: بله، من فکر میکنم درآمدزایی بیشتر باید با تکیه بیشتر به خوانندگان و کاربران بدست آید. پرسش بزرگ این است که آیا این مدل در آینده تثبیت خواهد شد یا خیر. رزونامهها الان سودده هستند و در آینده نیز سودده خواهند بود. بحران فعلی آنجاست که پای سرمایهگذارن و بازگشت سرمایهشان بهمیان میآید که میزان بازگشت سرمایهشان را نسبت به کسبوکارهای دیگر میسنجند.
مشکل مالی در روزنامهها همچنان بهصورت شکاف بین انتظارات از قیمت سهام فعالی و پیشبینی درآمد در آینده ادامه خواهد داشت. از برخی جنبهها، این شکاف درحال کوچک شدن است و درنهایت از بین خواهد رفت. به نظر من از جنبه قیمت سهامی که همیشه پایینتر است این شکاف از بین خواهد رفت. در این صورت برخی مشکلات حل خواهد شد، هرچند بسیرای از افراد حقیقی و موسسات برای همیشه "ثروت" سهامداران بزرگ خود را از دست خواهند داد، اما این یک دوره تازه است که در جهت ایجاد یک محیط سالمتر برای روزنامهنگاری است.
جان کارول: خوب خواهد بود اگر روزنامهها و سایر فراهمآورندگان محتوای آنلاین بتوانند روی استفاده از محتوا و تعیین قیمت برای آن کنترل داشته باشند. این قدرت بیشتری به آنها میدهد تا بتوانند سرنوشتشان را خودشان تعیین کنند. با نرخ آگهیهایی که دیگران (مثل گوگل) تعیین میکنند، بازارهای بهشدت رقابتی و تقریبا صفر شدن درامد حاصل از اشتراک، روزنامهها برای حفظ نیروهای خود با مشکلات اساسی روبرو خواهند شد. رساندن محتوا به همه حتی رقبا برای من مثل یک خودکشتی است. شاید نتایج تبلیغات آنلاین توجیه خوبی برای این کار باشد، اما من هنوز توجیه نشدهام.
فیل میر: "مدل نفوذ" که من در روزنامه Vanishing توضیح دادم، قطعا براساس آگهی است و فکر می:نم برای بنگاههای انتشاراتی اینترنتی مبتنی بر جوامع کوچک مفید خواهد بود. بهزودی این مدل را خواهیم شناخت چون این یک استراتژی روشن با هزینههای ورودی پایین است.