مهمترین مشکلی که در حرفهام با آن روبهرو هستم فقدان امنیت شغلی است. بخشی از این عدم امنیت در شغل به خودمان بازمیگردد و بخشی به دوستان دیگر در سینما. مشکل از آنجایی آغاز میشود که وقتی پروژه ای سینمایی آغاز میشود عدهای از دوستان برای وارد شدن به این حرفه با قیمتهای پایین، خود را عرضه میکنند که متاسفانه باعث ورود نگاههای غیرتخصصی به این عرصه میشود.
تهیهکننده و کارگردان هم بعد از اتمام کار متوجه میشوند که فیلمشان عکس حرفهای ندارد، خیلی ضرر میکنند و اکثر اوقات برای جبران آن متوسل به راههایی میشوند که از حالت استاندارد
خارج است.
چندین فیلم که جایزه معتبر جهانی گرفتهاند، به دلیل اینکه عکاس حرفهای نداشتند، کارگردانان آن آثار از من خواستند تا عکس انتخاب کنم که این تعجببرانگیز است.
در این بین نهتنها من بلکه خیلی از همکارانم ضررهای زیادی متحمل شدند. مثلا به خاطر یک پروژه یک الی دوماهه کارهای دیگر را رد کردم، ولی ناگهان یک نفر دیگر جای من آمد که این سبب میشود اعتماد نسبت به همکاران کم شود. البته راهحل این معضل زیاد هم پیچیده نیست.
وزارت ارشاد پروانه ساخت صادر میکند که در آن نام فیلمبردار و مدیر تولید و کارگردان میآید، حال میتواند برای هرکس یک کد صادر کند و اگر آن را داشتند کار کنند و اگر نداشتند کار نکنند و این بدان معنی نیست که دیگران حق کار کردن ندارند.
ولی متاسفانه برخی آقایان بستگان خود را در پروژههایی به کار میگیرند که چندین میلیارد تومان هزینه صرف آن میشود که این روند غلط است و باید نظارت بیشتری بر آن شود. امروز شاهد این هستیم که انجمنها و صنوف از قدرت کافی
برخوردار نیستند. به نظر میرسد وزارت ارشاد و خانه سینما میتوانند درباره این موضوع به یک توافق برسند و قدرت خود را ثابت کنند و این بسیار ساده است.