خبرهای اخیر درباره شرکتهایی چون فولکسواگن و میتسوبیشی که حاکی از دستکاری آشکار این شرکتها در محصولاتشان است و برایشان رسوایی بار آورده، باعث شده که ارزش سهامشان بهسرعت پایین بیاید. طبیعتا چنین رسواییهایی دلیلی مناسب برای کاهش ارزش سهام است. رفتارهای فریبکارانه و غیراخلاقی از سوی یک شرکت میتواند بر درآمد آن اثر داشته باشد. برای مثال اگر یک شرکت خودروسازی بهخاطر نشان دادن این رفتارها با جریمه یا اجبار به فراخواندن خودروهای فروختهشده روبهرو شود، باید بهای آن را هم بپردازد. آسیب به وجهه یک شرکت همچنین باعث رویگرداندن مشتریها از آن برند خاص و انتخاب برند دیگری برای خودرو میشود.
آیا چنین رسوایی میتواند اثرات درازمدت بر قیمت سهام یک شرکت بگذارد؟ آیا ضعف قیمت فعلی در سهام یک شرکت فرصتی برای سرمایهگذاران ایجاد کرده تا بتوانند در یکی از معتبرترین برندهای چند دهه اخیر در جهان سرمایهگذاری کنند؟
توضیح درباره رسوایی
برای پاسخ به این پرسش نمونههای زیادی از فساد را در 15 سال گذشته در سطح مدیریتی، در صنایع گوناگون و در مناطق جغرافیایی مختلف میتوان یافت. رسوایی به اقدامات حسابشدهای گفته میشود که از سوی مدیریت در هر سطحی برای فریب دادن سرمایهگذاران یا افراد ذینفع مهم انجام میشود.
چنین رسواییهایی میتوانند در شکلهای گوناگون از جمله اختلاس، تجارت خودی (نوعی از تجارت غیرقانونی در بازار سهام به نفع خود که از طریق دسترسی به اطلاعاتی مشخص انجام میشود)، معامله به نفع خود، نگفتن حقایق، امتناع از افشای حقایق، فساد و پیشگیری از کشف حقایق از سوی دیگران خود را نشان دهند. برای مثال، فولکسواگن چهار سال تمام حقیقت را نگفت و سعی کرد بر واقعیت سرپوش بگذارد.
شرکتهایی که شکست خوردند یا مسئولیت کارشان را بهعهده گرفتند
طی 15 سال گذشته شرکتهای مختلف از صنایع گوناگون در دنیا رسوایی داشتند. آنهایی که در این مسیر شکست خوردند یا مسئولیت کارشان را برعهده گرفتند، یک ویژگی مشترک داشتند. در این شرکتها رسوایی مالی دلیل عمده ورشکستگی بوده است. دلیل این موضوع این است که رسوایی مالی آرایش کلی یا میزان درآمد شرکت را به کلی تغییر میدهد، امری که زمینهساز تغییر اساسی در ارزش سهام میشود.
شرکتهایی که جان سالم بهدر بردند
بسیاری از شرکتها پس از رسوایی عمومی، سقوط آزاد در ارزش سهام خود را تجربه میکنند. در بلندمدت اما ارزش سهام این شرکتها تاحد زیادی بازیابی میشود و شرکتها میتوانند کمابیش در یک خط با رقبای خود رقابت کنند. البته تمایل اولیه خریداران به خرید سهام شرکتی که رسواییاش آشکار شده، پایین میآید. این امر همراه با کاهش ارزش سهام شرکت باعث جان گرفتن شرکتهای رقیب میشود.
آمارها نشان میدهد که سهام اکثر شرکتها یکسال پس از رسوایی دوباره به همان ارزش پیشین برمیگردد. البته در این زمینه مثالهای متناقض هم وجود دارد که بارزترین آن شرکت BP (شرکت نفتی بریتیش پترولیوم) است. در این میان حتی برندهای مشهوری چون تویوتا و جنرالموتورز نیز پس از گذشت یکسال از رسوایی سهامشان دوباره ارزش پیشین خود را پیدا کردند.
شرکت تویوتا پس از رسوایی 10درصد کاهش در ارزش سهام را تجربه کرد، حال آنکه پس از گذشت یکسال 10درصد رشد ارزش سهام داشت. جنرالموتورز نیز پس از اینکه در هفته اول بعد از رسوایی حدود 5درصد کاهش در ارزش سهام داشت، توانست یک ساله به رشدی نزدیک به 10درصد در ارزش سهام خود برسد. اما BP حتی یکسال پس از رسـوایی کاهــــش حـــدود 2 الی 3درصدی در ارزش سهامش داشت.
در صنعت خودروسازی، بهصورت مشخص، نمونههایی وجود دارد که چگونه قیمت سهام در کوتاهمدت کاهش یافته اما در بلندمدت دوباره به حال اول خود بازگشته است. سهام خودروسازهایی مثل فولکسواگن اگرچه یک هفته پس از عمومی شدن رسوایی حتی تا 30درصد هم کاهش داشته اما انتظار میرود سال آینده اوضاع دوباره به حال اول بازگردد.
تویوتا نمونه خوبی برای این موضوع است. این شرکت در سال 2009 متهم شد که یکسری فاکتورهای مربوط به شتاب خودرو را رعایت نکرده و میلیونها دستگاه خودرو را بههمین دلیل به شرکت فراخواند. یکسال پس از این رسوایی اما ارزش سهام تویوتا نزدیک به 10درصد افزایش یافت.
نتایج مطالعات نشان میدهد که ارزش سهام شرکتهایی که زمانی درگیر یک رسوایی عمومی شدند، در درازمدت با ارزش سهام همتایانشان که کارنامه پاکی دارند، تقریبا همسان است. دلیل این امر شاید این باشد که واکنش به قیمت سهام در مقطع زمانی عمومی شدن رسوایی بزرگنمایی شده و بیشتر حالتی از جوگیری پیدا میکند. یک دلیل دیگر هم میتواند این باشد که شرکتهای درگیر رسوایی پس از این اتفاق تلاش بیشتری برای ارائه محصول باکیفیت میکنند تا ضرر ناشی از واکنش به رسوایی را از بین ببرند.
یک نکته مهم دیگر این است که رسواییهای مالی گرانتر از انواع دیگر رسوایی برای صنایع تمام میشود و بهنظر میرسد که اثرات منفی عمیقتر و طولانیتری بر شرکتها بگذارد. در مورد فولکسواگن باید منتظر ماند و دید که اثر مالی این رسوایی بر این شرکت بزرگ خودروسازی چه خواهد بود. فراخواندن محصولات و جریمههایی که برای این کار باید بپردازد، تنها اثر کوتاه یا میان مدت بر سود این شرکت خواهد داشت.
اما در مورد اینکه فولکسواگن میتواند در بلندمدت در میان خودروسازان باقیبماند یا خیر و ارزش سهامش را مثبت کند، باید منتظر ماند و دید. این شرکت میتواند با زمانبندی درست برای نقطه ورود مجدد خود به بازار سود خود را دوباره بهدست آورده و ورق را به سود خود برگرداند.