شاید نخستین کاربردی که از چتر به ذهن برسد محافظت در برابر باران باشد، اما واقعیت تاریخی این است که چترها ابتدا برای محافظت در برابر آفتاب در قرن یازدهم در چین، مصر و هند استفاده میشدند. اما با رواج آن در اروپا و تولید آن توسط برندهای بزرگی مثل Coco Chanel در پاریس و نقاط دیگر در دهه 1930 هم مردان و هم زنان شروع به استفاده از آن در باران کردند. اهمیت داشتن یک چتر در برابر باران، ممکن است برای همه محسوس نباشد اما قطعاً آنهایی که برای خرید لباسهایشان هزینه بیشتری کردهاند، برای مراقبت از آن هم باید امکانات بیشتری داشته باشند.
همین مسئله باعث شده ثروتمندان به خرید چترهای لوکس برای مراقبت از لباسهای لوکسشان روی بیاورند و هر روز مدلهای جدیدی از چترها تولید شود که در بعضی از آنها سنگهای قیمتی و جواهرات به کار رفته است. در نواحی بارانی چترها یک عضو ضروری از کمد لوازم افراد هستند، در بخشهای آفتابی هم چترهای کوچکتر میتوانند بخشی از مسئله آفتاب بیش از حد را حل کنند. این است که چترها برای انواع آب و هواها و با انواع قیمتها ساخته شدهاند.
لندن شهری است که بیش از هر چیزی به خاطر بارندگی زیاد و هوای ابریاش شناخته شده است. همین باعث شده در این شهر جاناس هنوی که در سالهای 1712 تا 1786 زندگی میکرد برای چترهایی که میساخت مشهور شود. چترهای او بخش مهمی از زندگی شهروندان لندنی بودند. در سال 1920 هم نخستین چتر کوچک جیبی ساخته شد که حمل آن را برای مردم راحتتر کرد. آنها کمکم به دنیای مد وارد شدند و جزئی از استایل و تیپ شناخته شدند. جزئی که با فلزات و جواهرهای تازه آراسته میشد. از صفحههای طلایی و دستههای نقرهای، چرم و استخوان و چوبهای قیمتی تا سنگهای زیبا. چترها در طول زمان گاهی به چراغ قوه، قطبنما و حتی صندلی مجهز شدهاند.
چتر برای همه فصول
حالا چتر به صنعتی برای تمام فصول و تمام آب و هواها تبدیل شده. گاهی بین دانشجویان یک کشور مد میشود که یکی از آنها را در دست داشته باشند و روز دیگر در نقطهای دیگر باید با چتر به مهمانی رفت. چترسازها همیشه یک چشم به ترجیحات مشتریان بومیشان دارند و یک چشم به اتفاقات بازارهای چین و تایوان. جایی که بسیاری از مواد خام برای تولید بسیاری از چترهای دنیا آماده میشود. بخشی از مواد خام از چین و تایوان، به سریلانکا منتقل میشود. جایی که پانلها به اندازه ساخت چتر بریده میشوند. بهجز برندهای مشهور چترسازی، در بسیاری از کشورها سازندههای کوچک و بزرگی مشغول این صنعتند. در کشوری مثل انگلستان فصلهایی مشخص برای افزایش رونق بازار چتر وجود دارد. مثلاً زمان بازگشایی مدارس هر سال یکی از برهههای پیک چترفروشی است.
بازار استوایی چتر
مردم کشورهای استوایی هم از علاقهمندان به صنعت چتر هستند. اکونومیک تایمز مینویسد: در بنگال و مالزی بهجز علاقه به فوتبال، ماهی و کمونیسم، مردم به چتر هم علاقه خاصی دارند. در کشورهای استوایی مثل هند هر ایالتی بخشی از آفتاب و باران را از آن خودش کرده اما به نظر میرسد بازار چتر در اطراف بنگال غربی بیشتر رونق دارد. به خصوص در کلکته و کرالا.
کلکته صاحب بعضی از برندهای چتر مثل گاردن، سیتیزن و هندوستان است و کارالا هم با وجود برندهایی مثل جانز، استگ، کولومبو، لونار، پاپی و... بازار مهمی برای چترهاست. دلیل علاقه وافر مالزیاییها و ساکنان بنگال هنوز برای صنعت چتر یکسوال بزرگ است. آبراهام تاییل که مدیر چترسازی بزرگ جانز است، میگوید: «برایم سوال است که چرا در جاهای دیگری که آفتاب سوزناک در بسیاری از ماههای سال حاکم است مردم از چتر استفاده نمیکنند.»
یک حدس درباره دلیل علاقه کارالا به چتر و فروش بالای این محصول در این منطقه این است که مشتریان در این منطقه به سلامت خود اهمیت زیادی میدهند. آنها نهتنها میخواهند خود را در برابر آفتاب و باران محافظت کنند، بلکه نگران خرج کردن کمی پول بیشتر برای سلامتشان نیستند. این مسئله شاید نشان بدهد که چرا چترها در این منطقه پرفروش، گرانتر هم هستند.
توضیحات دیگری هم درباره دلیل این علاقه وجود دارد: مردم این مناطق در مراسمهای خیابانی زیادی شرکت میکنند، گاهی ساعتها به سخنرانیهای سیاسی گوش میدهند و نیاز بهوسیلهای دارند تا در این مدت از آنها محافظت کند. استفاده از چتر مخصوص مخاطبان سخنرانیها و برنامهها نیست. بعضی از سیاستمداران هم موقع سخنرانی آن را در دست دارند. با این حال چترها بازار بزرگتری در دنیا شکل دادهاند که اغلب آنها در چین و در شهرهایی از جمله گانگدون، فوجیان و شانگیو ساخته میشوند. شانگیو بهتنهایی بیش از هزار کارخانه چترسازی دارد. در آمریکا هم سالانه 33 میلیون چتر با ارزش 348 میلیون دلار فروخته میشود.
چترهای نامرئی
از یک طرف چترها در صنعت مد و لباس با طرحهای عجیب و تازه به ژورنالها راه پیدا میکنند و از طرف دیگر بعضی از چترسازان به دنبال راههایی برای ناپدید کردن این وسیله بزرگ مزاحم میگردند. وسیلهای که موقع راه رفتن با آن باید مراقب باشید سوزنهای اطرافش را به چشم کسی فرونکنید و هر از گاهی آن را خم و راست کنید تا به چترهای دیگر برخورد نکند. بعضی چترسازان مشکل کمبود دید موقع به دست گرفتن چتر را با ساختن چتر از پلاستیکهای بیرنگ حل کردهاند. اما برای مسئله اول هم چینیها دست به کار شدند و راهی پیدا کردند.
آنها چتری ساختهاند که تنها یک دسته دارد. بقیه کار را فشار هوایی انجام میدهد که از داخل دسته بیرون میزند و آب باران را در دایرهای با شعاع 3 فوت دور میکند. البته واضح است که آن را به سر و صورت دیگران میپاشد! در آینده ممکن است عابرانی را ببینید که در باران چیزی شبیه به خشککن مو به دست گرفتهاند و آب باران را دور و برشان میپاشند.
این همان چتر هوایی یا Air Umbrella است. این چتر بعد از ایجاد یک کمپین در کیکاستارتر تولید شد و قرار است تا آخر 2015 راهی بازار شود. با یک باتری که 15 تا 30 دقیقه شارژ میشود و اگر بیش از 30 دقیقه قرار است در باران بمانید باید برای دقایق آخر فکر دیگری بکنید. تولیدکنندگان این چتر گفتهاند به خاطر زمان کوتاه استفادهاش، برای آنهایی مناسب است که ماشین دارند و فقط مسافت کمی را باید در باران طی کنند.
روز جهانی چتر
چتر هم مثل خیلی چیزهای دیگر روز جهانی دارد. 10 فوریه هر سال روزی است که مردم در جهان بابت داشتن چتر خوشحالی میکنند. در سال 1928 وقتی هانس هاپتس نخستین چتر جیبی را ساخت این روز متولد شد. او یک دانشجوی اتریشی در وین بود که چتر تاشو ساخت و شرکت برودر ووستر در اتریش با همکاری آلمانیها آن را تولید کرد. تحولات چترها همچنان ادامه دارد. در آمریکا بخشهای زیادی در رابطه با چتر کار میکنند. کارمندانی وجود دارند که تمام وقت در حال آزمایش کردن چترها و بررسی کیفیت آنها هستند.
در سال 2008 دفتر چتر در آمریکا 3 هزار کارمند برای کار کردن روی چترهای جدید به کار گرفته بود. مدیر شرکت توتس بزرگترین تولیدکننده چتر در این کشور گفته است: «گرچه چتر یک چیز معمولی است که همه میتوانند دربارهاش فکر کنند، ولی خیلی سخت است که به ایدهای درباره چتر برسی که کسی قبلا آن را انجام نداده باشد.» چترها علاوه بر مد و فشن به معماری هم راه پیدا کردهاند. در سال 1950 فری اوتو کسی بود که کاربرد معمول از چتر را متحول و از آن برای ایجاد سازههای سبک معماری استفاده کرد. استفاده از چترهای متحرک برای ایجاد سایه و فضاهای تفریحی هم بعد از آن رایج شد.