بنده بهعنوان نماینده صنایع لبنی، کاری با اظهارنظرهای تند و شاید بیاساس برخی از نمایندگان گاوداران ندارم. آنها صاحب اختیار هستند و میتوانند با شیرخام تولید شده هر کاری بکنند. اینکه اگر شیر را در جوی آب بریزند، کارخانهها دست روی دست میگذارند و تولید نمیکنند، حرف منطقی نیست. زیرا ماده اولیه میتواند از طریق شیرخشک نیز تأمین شود. بنابراین خود دامداران بیش از هر بخشی متضرر میشوند. گویا این آقایان تا دامداران را با مشکل جدی مواجه نکنند، دستبردار نیستند. هنوز مجوزی برای افزایش قیمت محصولات لبنی صادر نشده اما آنها بانگ برداشتهاند که به اصطلاح حق خود را بگیرند. بنده معتقدم هر اتفاقی که بیفتد و هر دستکاری چه از طرف دولت و چه از طرف بخشخصوصی روی قیمتها انجام گیرد، تنها نظام عرضه و تقاضاست که تعیینکننده نهایی قلمداد میشود.
به عبارتی خود بازار با توجه به قدرت خرید مردم و میزان قیمت کالا، بهترین کنترلکننده برای عرضه است. این درحالی است که طبق گزارش بانک مرکزی ظرف چهار سال گذشته 43درصد قدرت خرید خانوارها از بین رفته و این یعنی محدودیت. بنابراین اگر کسی به دنبال افزایش قیمت شیرخام است، باید نیم نگاهی هم به طرف دیگر بازار بیندازد و فکری به حال میزان تقاضا کند. هماکنون 16درصد شیر دریافتی کارخانهها مازاد است؛ در چنین شرایطی که میزان عرضه شیرخام بیش از تقاضاست، انتظار افزایش قیمت، غیرکارشناسی و غیرتجاری است. به هرحال هر صنعتی تابع بازار است و بزرگترین عامل محدودکننده همین مشتریانی هستند که برای خرید هر کالایی، ابتدا به جیبشان نگاه میکنند.
اینکه صنایع لبنی را با سوددهی بالا معرفی میکنند و دامداران را قشر آسیبپذیر، جای تعجب دارد. طبق مدارک و شواهد، میانگین سود کارخانههایی که در بورس حضور داشتند 3درصد بود. درحالیکه شرکت مگسال، تنها شرکت دامپروری فعال در بورس، سودی بالغ بر 25درصد را در تابلوی خود ثبت کرده است. اگرچه این موضوع را نمیتوان به تمام دامداریها تعمیم داد، اما شفافیتی که در بورس وجود دارد، خود شاهد مدعاست.
* دبیر انجمن صنایع فرآورده های لبنی ایران