تمثیل عامیانه «كی داده و كی گرفته» اگر در مورد مهریه بانوان محترم صدق میكند به همین تعریف و معنی در فوتبال ایران نیز كاربرد دارد. اما به سر راستی این مثال نیست و گاهی وقتها در هزار توی عجایب و مسائل مجهول قرار میگیرد. دیروز یك عضو هیات مدیره باشگاه استقلال اعلام كرد كه درصد قابل توجهی از بدهیهای میلیاردی این تیم متعلق به مالیات قرارداد با بازیكنان و مربیان است. یك شركت بازرگانی كه مبادرت به واردات خودروهای خارجی به ایران میكرد، در شكایتی به محاكم قضایی هم اعلام كرده باشگاه پرسپولیس با خرید قسطی تعداد زیادی ماشین، هنوز مبالغ این قرارداد را پرداخت نكرده است. جالب است بدانید كه این ماجرا میراث مدیرعامل گذشته این تیم و در واقع این ماشینهای شاسی بلند، قرار بوده متممی از بندهای قرارداد بازیكنان تیم باشد.
بسیاری از بازیكنان و مربیان خارجی كه در لیگ ایران بازی میكنند، پس از مدتی برای خروج از كشور با مشكل مالیاتی روبهرو و ممنوع الخروج میشوند. بازیكنان داخلی نیز برای دریافت درصد قراردادهای خود با مشكل مواجه میشوند و پروندههای زیادی در كمیته انضباطی فدراسیون در این مورد مفتوح است. در همین باشگاه پرسپولیس سرمربی خارجیاش در یك سال سه قرارداد بسته است و بنا به گفته مدیران كنونی این تیم این مربی درخواست مالی سنگینی در محاكم بین المللی فوتبال از پرسپولیس درخواست كرده. در سالهای اخیر تیمهای ایرانی زیادی به دلیل همین عدم پرداختها و قراردادهای نامعلوم توسط فیفا به كسر امتیاز و پرداخت جریمه محکوم شدهاند. گفته میشود كه ایران در محاكم بینالمللی فوتبال دارای بیشترین پرونده تخلف است. سوال ساده است، چرا؟
اول- متأسفانه در فوتبال ایران قراردادهای تیپ مورد استفاده باشگاهها قرار میگیرد، بدون اینكه شرایط خاص بازیكن و باشگاه مورد توجه قرار گیرد. براساس اینگونه قراردادهای بدون جزییات، تعهدات طرفین مشخص نیست و مخصوصا برای بازیكنان و مربیان خارجی با توجه به مسائل فنی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بهطور شفاف موضوع اصطلاحا باز نمیشود و همین در ادامه كار باعث سوءتفاهمهای رفتاری میشود. مصداق این موضوع ماجرای دنبالهدار كرار جاسم بازیكن عراقی استقلال كه به دلیل عدم پرداخت مالی از سوی باشگاه، حدود یك ماه است بر سر تمرینات این تیم حاضر نمیشود.
دوم- فوتبال ایران گرچه در ظاهر حرفهای است اما آنچه در درونش رخ میدهد، ناتوان بودن از تامین مالی حداقلهایش است. بودجه باشگاههای عمدتا برخلاف نص صریح قانون برنامه و بودجه كه پرداخت هرگونه وجه به ورزش حرفهای را توسط دولت ممنوع اعلام كرده، بهصورت غیرمستقیم و گاه مستقیم بدون در نظر گرفتن قانون پرداخت میشود. همین دیر پرداخت شدنها یا پرداخت نشدنهای مطالبات مالی، روابط نامعلوم را در قراردادهای موجود ایجاد میكند. گرچه طبق قانون باید همه پرداختهای مالی بهطور شفاف اعلام شود اما بعضاً مبلغ قرارداد همچنان امری محرمانه تلقی میشود. واقعا هیچ كس نمیداند قرارداد جاسم كرار بالاخره چقدر است؟
سوم- ناتوانی در پرداختهای پیشبینی شده در قراردادها به دلیل مشكلات اقتصادی در كشور كه جایی برای توجه به ورزش حرفهای نگذاشته است گرچه امری بدیهی است اما همین فوتبال حرفهای در كنار این مسئله ناتوان استفاده از اسپانسرها و حامیان مالی موجود در بخش خصوصی است. شاید عمدهترین دلیل این ماجرا، واسطهگری غیر حرفهای در ورزش و البته نبود زیرساختهای موجود در سوددهی اسپانسرهاست. به خاطر همین عمدتا ورود اسپانسرها به ورزش حرفهای، به خصوص فوتبال، ناشی از نوعی رابطه تبانی و تعارف در سطح مسئولان ورزش است.
گفته میشود در دهه پنجاه و شصت فوتبالیستها با گرفتن یك پیكان به عضویت تیمی درمیآمدند. از نظر قانونی هم چیزی به اسم ثبت قرارداد مكتوب وجود نداشت و البته اصطلاح امضای قرارداد سفید به معنای آن نبود كه چك سفید امضا دریافت كردهاند. اما این رابطه عمدتا عرفی در عقد قرارداد مالی، حالا جای خود را به سوءتفاهمهای رفتاری و مالی در قراردادهای به اصطلاح حرفهای داده است، جایی كه بازیكنان و مربیان قراردادهای میلیاردی میبندند اما هیچ گاه بهطور كامل آن را دریافت نمیكنند.
* روزنامهنگار ورزشی