برنامهریزی به فرآیندی گفته میشود که طی آن مجموعهای از کارها و فعالیتها برای رسیدن به هدفی مشخص طراحی و نوشته میشوند. برنامهریزی میتواند بسته به هدف مورد نظر در سه سطح کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تعریف شود. برنامهریزی را میتوان نوعی پیشبینی در مورد آینده دانست. این کار به ما کمک میکند تا چشمانداز روشنتر و بهتری از آنچه قرار است انجام دهیم یا اتفاق بیفتد در برابر دیدگانمان داشته باشیم. درواقع برنامهریزی بهعنوان پل رسیدن به هدف شناخته میشود.
در اهمیت برنامهریزی بسیار گفته و نوشته شده است. برای برنامهریزی کردن نکات ریز و در عین حال بسیار مهمی وجود دارد که گاه به خاطر پیشپا افتاده بودن و ظاهر سادهشان و گاه به دلیل دیده نشدن، به چشم ما نمیآیند. اگر از آنهایی هستید که مدام برنامهریزی میکنید و همواره به آن پایبند نیستید، این چند نکته را آویزه گوشتان کنید تا از غم بیکران عدم پایبندی نجات یابید. این نکات بهویژه در رسیدن به اهداف مالی ویژه، کارساز هستند:
1- واقعبین باشید
فضایی و رویایی برنامه نریزید. این کار فقط انرژی و وقت شما را هدر میدهد و حاصلی جز عذابوجدان ندارد. برنامهریزی رویایی حاصل هوا و هوسهایی است که به ما غلبه میکند. بهجای اینکه رویاپردازی کنید، به ارزیابی هدف و امکاناتی که دارید، بپردازید. سختیها، زمان رسیدن به هدف و هر آنچه مرتبط با هدفتان است را بررسی کنید.
2- تصویرسازی کنید
در ذهنتان مجسم کنید که اگر این اتفاق بیفتد یا آن اتفاق رخ ندهد، چه پیش میآید. درواقع با استفاده از تصویرسازی میتوانید آینده را قبل از آمدنش ببینید و این به شما در درک برنامهای که دارید، بسیار کمک میکند. البته توجه داشته باشید که تصویرسازی را با خیالبافی اشتباه نگیرید. تصویری را بسازید که فکر میکنید اتفاق میافتد نه آنچه دوست دارید پیش بیاید.
3- تمرکز کنید
پیش از اینکه چیزی به نام برنامهریزی داشته باشیم باید هدف خود را مشخص کنیم. وقتی بدانیم چهزمانی میخواهیم به چهچیزی برسیم، دیگر با عذاب از این شاخه به آن شاخه پریدن مواجه نمیشویم. تمرکز البته در روزگار پردغدغه ما کار چندان سادهای نیست اما اگر هدف مشخص، بلند و دستیافتنی باشد، تمرکز هم امکانپذیر میشود.
4- همهچیز را تحت کنترل داشته باشید
فقط به این فکر نکنید که فلانکار را انجام دهید. تنها انجام دادن کاری و رد شدن از آن نمیتواند کارگشا باشد. درواقع گاهی باید سر را برگرداند، به عقب نگاه کرد و آنچه انجام شده را بررسی کرد. تاثیرات انجام کارها در مسیر اهداف کوتاهمدت و خردهکارهایی که برای رسیدن به اهداف بلندمدت انجام میشود، یکی از کارهای بسیار مهم در رسیدن به یک هدف است. به این ترتیب برنامهریزیها هم درستتر انجام میشوند. میتوان با این کار غلطها را در یک برنامهریزی پاک کرد و درستها را به جایشان نشاند.
5- ضربالاجل تعیین کنید
هر وقت شد یا هر وقت رسیدم نمیتواند نقطه پایان خوبی برای برنامهریزی شما باشد چون با این شرایط زمان زیادی را ممکن است از دست بدهید. شاید مجبور باشید کل عمرتان را فدای یک هدف کنید. وقتی نقطه پایان در برنامهریزیتان مشخص باشد، پایبندی به آن نیز بیشتر میشود چون خوب میدانید که تا ابد وقت ندارید. درواقع تعیین ضربالاجل باعث میشود امروز و فردا نکنید و کارهایتان عقب نیفتد.
6- جزئینویسی کنید
یک برنامهریزی زمانی ارزشمند است که جزییات تا حد امکان در آن گنجانده شده باشد. برنامهریزیای که تنها بنویسند در فلان زمان میخواهم به فلان هدف برسم، قیمت چندانی ندارد. این برنامهریزی زیادی کلی و در بسیاری موارد رویایی است. ذکر جزییات یعنی نوشتن نیازها، بایدها، نبایدها، امکانات موجود و هر آنچه در رسیدن به هدف کمککننده است.
7- تکرار و یادآوری کنید
آنچه میخواهید به آن برسید را روزانه با خود بگویید. این کار را با صدای بلند انجام دهید. فرقی نمیکند هدف شما در کوتاهمدت میسر باشد، به برنامهریزی بلندمدت نیاز داشته باشد یا هدفی بلندمدت باشد. مهم این است که تکرار هدف میتواند بخش مهم و تاثیرگذاری از برنامهریزی ما باشد. امری که به آن معمولا توجه نمیشود.
8- اعتمادبهنفس داشته باشید
خود را باور کنید. برنامهریزی که به قلم خودباورها نوشته میشود بسیار قابل اعتمادتر از آنهایی است که صرفا برای خالی نبودن عریضه کاغذی سیاه میکنند. اگر قرار است برای رسیدن به هدفی برنامهای مدون بریزید، قبل از این کار از باور و اعتماد به خودتان مطمئن شوید. این نکته برنامهریزی را هم مستحکم و هم قابل اتکا میکند.