مذاکرات هستهای بیش از هر لحظه دیگری به امضای توافق نزدیک است و این به معنای برداشتهشدن تـحـریـمهایی است که سالهاست اقتصاد ایران را نشانه رفته است. تحریمهایی که به مرور زمان صنایع کشور را تحت فشاری سخت قرار داد و صنعت کشور را به سمت جدالی نابرابر روانه کرد. حالا خبرهای خوبی در راه است و گوش صنعت کشور برای شنیدن خبر برداشته شدن تحریمها تیز شده تا شروعی امیدوارانه را برای توسعه در پیش بگیرد، اما آیا صنایع ما برای دوران پسا تحریم آمادهاند؟
تحریمهایی که در پنج سال اخیر به اوج خود رسید، موجب شد که صنایع از دسترسی به تکنولوژیهای روز عقب بمانند و بسیاری از بازارهای صادراتی خود را از دست بدهند. همچنین بخش عمدهای از سرمایههای خارجی در سایه همین تحریمها از کشور رخت بربستند و راه ورود سرمایههای تازه روی سرمایهگذاران خارجی به غیراز چینیها مسدود شد. از همین رو است که کارشناسان تحریمها را اصلیترین عامل عقب ماندگی صنایع میدانند. اکنون پس از گذشت این سالهای سخت، صنایع خود را از هر زمان دیگری به آغاز دوران بدون محدودیت خارجی نزدیک میبینند. اما نکتهای که درباره دوران پساتحریم بساط نگرانی را فراهم کرده، این است که آیا صنایع ما آمادگی فعالیت در این دوران را دارند؟
عوامل توسعه را بیابیم
بهرام شهریاری، فعال اقتصادی، در این زمینه به «فرصت امروز» میگوید: «تا زمانیکه محورهای توسعه مشخص نشده، زیرساختها فراهم نشود، حرکت موجی در صنایع ادامه داشته باشد، دنبال واژههایی مانند خودکفایی بگردیم و مشارکت نکنیم، بعد از تحریمها نیز در گردابی گیر خواهیم کرد که از گذشته بدتر است. تحریمها در چند سال گذشته مانع رشد صنایع شده است، چرا سالهای پیش از تحریمها صنایع ما نتوانستهاند به رشد کافی برسند؟»
او میافزاید: «دلیل این رشد نکردن این است که ما از برنامه توسعه فقط اسمش را متوجه شدیم و مفاهیمش را درک نکردیم. برنامه توسعه اقتصادی در رأس قرار دارد که مبتنی بر مزیتهای موجود و مزیتهایی است که باید ایجاد شود، پس از این برنامه باید زیرساختها فراهم شود. وقتی زیرساختها فراهم شود دیگر پتروشیمی اجازه خام فروشی ندارد و نمیتواند مواد اولیهاش را با مواد اولیه خارجی مقایسه کند و برای بنگاههای داخلی قیمت بگذارد. بنابراین دولت باید با این نگرش مسیر خود را تغییر دهد.»
علیرضا پورفرج، اقتصاددان نیز در اینباره در گفتوگو با «فرصت امروز» بیان میکند: «یکی از مباحثی که باید در نظر گرفته شود، نوینسازی تکنولوژی در صنایع است. صنایع ما در دوران تحریم از تکنولوژی عقب افتادهاند؛ بنابراین اگر میخواهند در دوران پساتحریم توانایی رقابت داشته باشند ابتدا باید نوینسازی تکنولوژی انجام داده و نکته دیگر اینکه از ظرفیتهای خالی استفاده شود.» این اقتصاددان با اشاره به اصلاح برخی از قوانین و مقررات، تصریح میکند: «طبیعتا پس از برداشته شدن تحریمها، موانع خارجی ما تصحیح میشود فقط باید قوانین مالیاتی و گمرکی ما شفافتر شود تا زمینه برای صادرات کالا فراهم شود. همچنین سیستم بانکی مانع دیگری در صنعت است زیرا این سیستم تمایل چندانی به سرمایهگذاری در صنایع تولیدی ندارد.»
با هزینههای تولید چه باید کرد؟
بالا بودن هزینههای تولید، از جمله مواردی است که بهعنوان مانعی داخلی همواره بر سر راه رقابتی بودن کالاهای ایرانی در بازارهای خارجی بوده است. با برداشته شدن تحریمها بخشی از این هزینه که بهعنوان هزینههای واسطهای از آن یاد میشود کاسته خواهد شد اما بخش دیگری از این هزینهها پابرجاست که میتواند بهعنوان خطری جدی در دوران پساتحریم برای صنایع باشد. اکنون پرسش اینجاست که برای کاهش این هزینه چه باید کرد؟
شهریاری در پاسخ به این پرسش، عنوان میکند: «هزینه تولید یک بحث مهندسی مالی است. عوامل مؤثر در این هزینهها، مواد اولیه است که وابسته به موضوع زیرساختهاست یعنی با توجه به اینکه مواد اولیه از منابع و معادن داخلی تولید میشود باید با فرمول هزینه تمام شده به علاوه یکسود متعارف، در اختیار صنایع پایین دستی قرار بگیرد. عامل دیگر حقوق و دستمزد است که گرچه پایین است اما مشکل اینجاست که بهرهوری صنایع ما پایین است. هزینههای بانکی و مالیاتها از عوامل دیگر است، گرچه میزان مالیات نسبت به سایر نقاط دنیا کمتر است اما مالیاتهای غیررسمی در کشور زیاد است.»
این فعال اقتصادی ادامه میدهد: «هزینههای یاد شده باید مهندسی شوند تا قیمت تمام شده صنایع پایینتر بیاید و نکته دیگر این است که تیراژ اقتصادی ما تصحیح شود تا قیمت تمام شده پایینتر بیاید و صنایع قابلیت رقابت پیدا کنند.» پورفرج نیز درباره کاهش هزینههای تولید میگوید: «افزایش بهرهوری یکی از عواملی است که جنبه درون بنگاهی دارد. عوامل دیگری نظیر هزینههای واسطهای و نرخ بهره بانکی عوامل بیرونی هستند که موجب میشود هزینههای تولید افزایش پیدا کند، بنابراین کاهش این هزینهها نیاز به تغییر نگاه مدیریت درون بنگاهی و مدیریت کلان کشور دارد.»
به اعتقاد کارشناسان، در مقطع حساسی هستیم که این فرصت برای ما فراهم شده تا از اقتصاد نفتی کنده شویم و به اقتصاد تولیدی غیرنفتی بپردازیم و از مزیت دارا بودن نفت به جایی برسیم که بتوانیم نفت را با تبدیل کردن به محصول، بشکهای هزار دلار بفروشیم. بنابراین نیاز به تغییر نگاه و عملیاتی کردن راهکارهایی که صنایع ما را به صنایعی رقابتی تبدیل کند بیش از هر زمان دیگری احساس میشود زیرا در غیراین صورت پولهای خارجی به کشور سرازیر شده و درها به روی کالاهای خارجی گشوده میشود و ما به کشور مصرفی تبدیل میشویم. در نهایت در آینده کشور باز فقیر باقی خواهد ماند.