از آن زمان که هرچه میپوشیدید و به اداره میرفتید، سالها گذشته است. مدت هاست آن دیدگاه «باری به هر جهت» جایش را به برنامهریزی و نظم و انضباط اداری و سازمانی داده است. بر خلاف گذشته، امروزه ظاهر افراد نخستین و شاید مهمترین تاثیر را روی ما میگذارد و پوشاک افراد در محل کار نشاندهنده رفتار و شخصیت آنهاست. خوشتیپ بودن و داشتن ظاهری خوب در محل کار، باعث میشود دیگران کسبوکار شما را جدیتر بگیرند و احترام بیشتری برایتان قائل شوند. همچنین لباس خوب باعث میشود در نخستین برخورد، روی مُراجع تاثیر مثبت بگذارید. ظاهرتان پیام دیگری نیز دارد. خوب پوشیدن در محل کار، به دیگران القا میکند همانطور که در انتخاب لباس دقت دارید، در کار نیز منضبط هستید.
بدیهی است هر کارخانه، شرکت یا ادارهای بر حسب محیط و نوع فعالیت مدل لباس خاصی را طلب میکند و افراد در پستهای مختلف، باید لباسهای مناسب پست خود را بپوشند. بهعنوان مثال لباس کارگر بخش فنی یک شرکت، با حسابدار همان شرکت- به دلیل نوع فعالیت- نمیتواند یکسان باشد. در بعضی از شرکتها «طبق برنامهریزی» کارگران و کارمندان از لباسهایی با رنگهای متنوع استفاده میکنند و این مسئله شناسایی جایگاه افراد را در خط تولید یا پستهای اداری آسان میکند.
تاثیرگذاری پوشش کارمندان در گردش مالی شرکت
موضوع لباس در شرکتهای خصوصی البته کمی متفاوتتر است. این دسته شرکتها با وضع مقررات و نظم مخصوص به خود، در پی تاثیرگذاری بیشتر بر مشتریان هستند. مدیر یکی از این شرکتها معتقد است: «در جهان اقتصاد، پوشش کارمندان تاثیر بسزایی بر روابط دارد.» او که با مدیران ریز و درشت بسیاری از سراسر جهان در ارتباط است، میگوید: «هزینه کردن برای البسه کارمندان باید جزو مخارج جاری شرکتها تلقی شود، زیرا بازخورد آن بسیار بالاست و حتی بر گردش مالی شرکت نیز تاثیر دارد.» شاید بد نباشد پیش از هر چیز یادآوری کنیم هر شرکتی بسته به سلیقه و قوانین جاری اش نوع پوشش کارمندانش را تعیین میکند.
دسته اول از مدیران کسانی هستند که معتقدند کارمندان باید از لباس رسمی شامل کت و شلوار، پیراهن و کراوات استفاده کنند. یکی از مدیرانی که این پوشش را میپسندد، میگوید: «حاضرم برای ظاهر کارمندانم هزینه زیادی صرف کنم، زیرا حفظ پرستیژ محل کار باعث بازدهی بالاتری نیز خواهد شد.» او که هر ساله با خرید پارچه، سفارش کت و شلوار برای کارمندان مرد و مانتو و شلوار برای کارکنان زن را میدهد، معتقد است: «اینها هزینه نیست، بخشی از نیازهای شرکت است که از تنخواه میپردازیم.»
دسته دوم البته کمی متفاوت هستند. این مدیران پوشش نیمهرسمی را میپسندند که پیراهن، کتوشلواری اسپرت را شامل میشود. این دسته از شرکتها اغلب مدیرانی جوانتر دارند. مدیران این شرکتها معتقدند شیک بودن هیچ منافاتی با اسپرت پوشیدن ندارد، اما برای حفظ مشتری لازم است کمی هم رعایت ظواهر را کرد.
از هفت دولت آزاد
دسته سوم به کلی آزادانه لباس میپوشند. در واقع همین که لباسها شیک، تمیز، اتو کشیده و نو باشد کفایت میکند. در این شرکتها میتوان جین پوشید، کراوات زد یا نزد، لباسهای رنگی پوشید و هر آنچه تقریبا در دو دسته دیگر ممنوع است استفاده کرد. اما این نوع لباس پوشیدن مخالفانی هم دارد. مدیرعامل یکی از شرکتهای خصوصی در این باره میگوید: «پوشیدن لباسهای رنگارنگ، در نظر اول نوعی بینظمی در شرکت ایجاد خواهد کرد.» او با اشاره به لباس خانمها نیز میگوید: «در اغلب محیطهای اداری خانمها مقنعه سر میکنند، اما باوجود اینکه ما چنین چیزی از کارمندانمان نمیخواهیم، سر کردن شالهای گلدار، روسریهایی با رنگهای تند و تیز و نقشهای درشت و گوناگون و شلوغ را نمیپسندیم و معتقدیم بهتر است از شال و روسری مشکی، کرم، قهوهای، سرمهای و امثالهم استفاده کنند.»
در مقابل، مخالفان پوشیدن لباسهای رسمی نیز میگویند: «پوشیدن لباس راحتتر هنگام کار بیشتر به منظور احساس راحتی کارمندان است.» اگرچه میتوان به ضرس قاطع گفت جایگاه هر کدام از این شرکتها جداست و نمیتوان متصور بود کارمند شرکت «نوع اول» پوششی نظیر آنچه در دسته دوم و بهخصوص سوم مرسوم است، داشته باشد، اما مدیر شرکتی که به دیسیپلین محل کارش اهمیت بسیاری میدهد، میگوید: «وقت آن رسیده که پوشیدن شلوار جین در محل کار را کنار بگذاریم و رسمیتر باشیم.» او همچنین به کفشهای کارمندان نیز اشاره میکند و میگوید: «صندل، کفشی راحت و دم دستی است که در هوای گرم و در محیطهایی مثل باغ خانوادگی، حیاط خانه، کنار دریا و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. انتظار ندارم کارمندانم با صندل در محل کار حاضر شوند.»
با این همه همواره بر سر راه شیک شدن کارمندان معضلاتی نیز وجود دارد. بدیهی است هر شرکتی که بخواهد کارکنانش را ملزم به استفاده از لباس فرم کند، کارمندانش نمیتوانند در تمام طول سال مشخصا از یک دست لباس استفاده کنند. بعضی از شرکتهای خصوصی برای این کار بودجهای جداگانه اختصاص میدهند و برای هر فصل از سال یک دست لباس شامل کت، شلوار و پیراهن برای مردان و مانتو، شلوار و مقنعه (یا شال و روسری) برای زنان اختصاص میدهند.
پرداخت حق لباس
تعداد کمی از شرکتها نیز ترجیح میدهند مبلغی را بهعنوان حق لباس بپردازند تا کارکنان خود لباسهایشان را تهیه کنند. مدیری که این راه را انتخاب کرده، میگوید: «دوخت لباس برای شرکت ما صرفه اقتصادی ندارد. ممکن است کارمندی بتواند با مبلغ دریافتی لباس خوب و باکیفیتی تهیه کند، برای همین ترجیح میدهیم هزینه را بپردازیم، تا اینکه اندازه بگیریم و بدوزیم.» این در حالی است که این مدیر تنها به کلیت کار (یعنی به رسمی بودن لباس) میاندیشد.بعضی از مدیران به طرح و رنگ آن نیز توجه دارند به همین دلیل باوجود هزینهبر بودن آن، سعی میکنند اندازه کارمندان را به خیاط بدهند تا با استفاده از پارچههای خریداری شده لباس فرم آماده کنند. بد نیست در پایان اشارهای به شرکتی خارج از مرزهای ایران کنیم.
دوستی که سابقه کار در کشوری دیگر را دارد، میگفت: «در قراردادمبندی وجود داشت که شرکت بهعنوان حق لباس گنجانده بود و متعهد شده بود براساس آن سالانه لباس من و سایر کارکنان را تهیه کند.»اگر چه در ایران معمولا رؤسا لباسهایی را غیراز آنچه کارکنان میپوشند، استفاده میکنند، اما این شهروند ایرانی میگوید: «رییس شرکتی که در آنجا مشغول بودم، مُصر بود که از لباسهایی که دیگران میپوشند، استفاده کند که البته بسیار آراسته و مانند لباسهایی که برای کارکنان تهیه میشد، خوش دوخت بود.» و این شاید خود عامل همدلی رییس و مرئوس و در نتیجه بالا رفتن راندمان کار بود.