ایدهپردازی و نوآوری از جمله موضوعاتی است که بهعنوان زیربنای تحرک جامعه در مسیر رشد و تعالی از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است. شاید برای برخی افراد پرداختن به چنین مباحثی در فضای امروز اقتصاد ایران محلی از اعراب نداشته باشد ولی برای امثال بنده که بهصورت جدی این مباحث را دنبال میکنیم، مهمترین رکن حرکت جامعه و بهویژه اقتصاد در مسیر رشد و توسعه، اهمیت دادن و الزام عملی سیاستگذاران، فعالان اقتصادی و اصحاب رسانه به چنین موضوعاتی است.
طی یک سال گذشته بارها و بارها تلاش کردم جایی برای پرداختن به موضوع ایده و ایدهپردازی در صفحه فرصت سرمایهگذاری در روزنامه باز کنم، از این رو در مباحث مختلفی بهصورت پراکنده به موضوع ایدهپردازی در سرمایهگذاری و شروع کسبوکار در این صفحه پرداخته شد: طرح ستون ایدههای احمقانه البته نه به این شکل و با این عنوان بیش از 10 ماه است که دنبال شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است تا اینکه بالاخره ستون ایدههای احمقانه از یک ماه گذشته بهعنوان یک ستون ثابت هر هفته شنبهها در همین صفحه تعریف شد.
بگذریم که در این مدت واکنشهای مثبت و منفی زیادی از سوی دوستان و مخاطبان مطرح شد اما آنچه اهمیت دارد و بیش از همه مرا نسبت به اهدافی که دنبال میکنم مصممتر از گذشته کرد لطفی است که بسیاری از دوستان آن را در قالب پیامکها و ایمیلهای تبریک برای راهاندازی چنین ستونی ابراز داشتند. طی 10روزی که ستون «ایدههای احمقانه» صاحب گروهی با همین عنوان در فضای لینکدین شد حدود 500 نفرعضویت در این گروه را پذیرفتند که یک موفقیت نسبی برای این ستون به حساب میآید و به نظر میرسد حرکتی برای توجه بیشتر به مبحث ایده و ایدهپردازی در حال شکلگیری است. این حرکت حتی بین همکاران ما در سرویسهای دیگر روزنامه حرکتی قابل ستایش است چون بهنوعی سعی در پرداخت و حمایت از موضوعاتی حول محور ایده و ایدهپردازی دارند که برای مخاطبان روزنامه فرصت امروز هم این جریان قابل مشاهده است.
بهطور مشخص براین باورم در طول سالهایی که در حوزه اقتصادی فعالیت داشتم و بهعنوان مشاور یا ایده پرداز در جریانات کسبوکاری حضور و همکاری داشتم همیشه برای موفقیت و رشد یا عدم رشد یک بنگاه اقتصادی پای یک ایده یا نوآوری در میان بود. تغییری که انجام شد و به موفقیت یک برند، بنگاه تجاری یا اقتصادی منجر شد و ایدهای که هرگز به آن زمینههای ظهور و بروز داده نشد تا زمینههای شکست در دنیای کسبوکار برای بسیاری از افراد فراهم شود البته که ایده و نوآوری همواره با ریسک بالا در فعالیتهای اقتصادی همراه بوده است و از این رو درصد شکست در کار را افزایش میدهد اما این چالش هم میتواند با اقداماتی برنامهریزی شده در رابطه با زمانبندی و تحلیل ریسک برطرف شود که در این مجال فرصت پرداخت و تبیین چنین موضوعی نیست.
هرچند نوآوری و ایدهپردازی و توجه به آن، بیش از آنکه خاستگاه اقتصادی داشته باشد موضوعی فرهنگی و اجتماعی است اما به لحاظ آثاری که در جامعه به دنبال خواهد داشت بیش از هر چیز بعد اقتصادی ماجرا برجسته میشود و تأثیر آن بر وضعیت اقتصادی و سطوح درآمدی و میزان رفاه جامعه از طریق تأثیر و تاثر بر موضوع بهرهوری و کارایی امری انکار ناپذیر است. آنچه ما به آن اعتقاد داریم و برایش تلاش میکنیم پرداختن و توجه بیشتر به مباحثی است که کمتر توسط سرمایهگذاران مورد توجه قرار میگیرد و در برنامههای اقتصادی صاحبان سرمایه به حساب نمیآید و این رویکرد در طول یک سال گذشته با روندی تکاملی در پیش گرفته شد و قطعاً جا برای کار بسیار دارد.