هر دولت برای تأمین بودجه کشور، تمهیداتی میاندیشد. برخی دولتها با تکیه بر منابع و انرژیها، برخی با صادرات اقلام تولیدی، برخی با ایجاد موازنه مناسب بین نرخ ارز و تورم و.... تا زمانی که بودجه هر کشور در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد، مشکلی وجود ندارد اما اصطلاح «کسری بودجه»، به شرایطی گفته میشود که کمتر دولتی تمایل دارد در آن قرار گیرد. کسری بودجه معمولاً با چند سناریوی کلیشهای همراه است؛ افزایش نرخ تورم، فروش اوراق قرضه، افزایش استقراضهای دولت و مواردی مشابه.
اما آیا کسری بودجه همیشه علامت بدی است؟ برخی اقتصاددانان معتقدند، وجود کسری بودجه در برخی مناطق در حال توسعه میتواند نشانهای از پیشرفت اقتصادی بلندمدت باشد. در واقع این احتمال وجود دارد که دولتهایی که اکنون با کسری بودجه مواجهند در تلاشند با توسعه زیرساختها، وضعیت خود را بهبود بخشند و در این راه با مشکلی به نام کسری بودجه مواجه شدهاند.
اما افزون بر این دیدگاه نسبتا خوشبینانه، شرایط بودجه در برخی کشورها مانند ایران خاص است. ایران ذخایری عظیم از نفت و گاز دارد و جزو صادرکنندگان بزرگ منطقه است. از سوی دیگر، گزارشهای جدید نشان میدهد ایران بهتازگی در بخش درآمدهای مالیاتی نیز وضعیت رشکبرانگیزی داشته است، بنابراین آیا وجود کسری بودجه در ایران عادی تلقی میشود؟ سازمان برنامه و بودجه یکی از قدیمیترین نهادهای تشکیل شده در ایران است که در سال 1948 در زمان حکومت خاندان پهلوی در ایران تأسیس شد و بعدها، با تغییر حاکمیت در ایران و انقلاب اسلامی، به کار خود ادامه داد. فعالیت این سازمان خواه ناخواه با تغییر هر دولت، تغییراتی میکند اما خطمشیهای اساسی این سازمان همواره مشخص بوده است.
از تحریم تا پساتحریم
نشریه رسمی جمهوری آذربایجان، آذرنیوز، مدتی پیش از توافق هستهای با بیان نقل قولی از آقای سبزعلیپور، رئیس مرکز تجارت جهانی ایران چنین نوشت: ایران تا پایان سال جاری ممکن است حتی تا 50درصد کسری بودجه را تجربه کند. به گزارش این نشریه، این احتمال از یک سو به علت سقوط قیمت نفت و از سوی دیگر به دلیل عدم اطمینان از نتایج مذاکرات بود. گلفنیوز نیز در اظهاراتی مشابه، ایران را در آستانه سقوط ذخایر ارزی و مشکل کسری بودجه غیرقابل جبرانی ارزیابی میکرد. اما به نظر میرسد، اکنون با پشت سر گذاشتن بحرانهای مذاکرات، ایران میتواند به آیندهای روشنتر از گذشته امید داشته باشد.
پایگاه خبری تحلیلی المانیتور، که پیش از این، چندین گزارش درخصوص تعیین بودجه در ایران منتشر کرده، با اشاره به نحوه تدوین بودجه دولت فعلی ایران، مینویسد: مقامات ایران هنگام تعیین بودجه دولت، همانقدر که محافظهکارانه عمل کردند، خوشبین هم بودهاند، در واقع دولت با امید بر تحقق توافق هستهای، به تعیین بودجه پرداخت. اما با توجه به اتکای دیرینه دولت به قیمت نفت، لزوم توسعه زیرساختهای بخش تولید و صنعت و کاهش وابستگی به نفت اهمیت زیادی دارد. به اعتقاد این پایگاه خبری، نفت در طول سالهای اخیر، همانقدر که ناجی بوده، مهارکننده رشد ایران و باعث درجا زدن اقتصاد نیز بوده است.
نیازهایی که کم تعداد نیستند
نشریه بیزینس اینسایدر با اشاره به رفع تحریمها و عادی شدن روابط ایران با بسیاری از کشورهای غربی به این نکته توجه کرده که ایران چه تعداد نیازهای اساسی دارد که بودجه دولت باید به آنها توجه ویژه داشته باشد. اگرچه در گزارش همین نشریه در مقایسهای قابل توجه، نیازهای اساسی ایران نسبت به برخی کشورهای توسعه یافته چندان وخیم ارزیابی نشده و حتی ظرفیتهای تولیدی ایران در بخشهایی مثل برق همتراز با کشورهای توسعه یافته ارزیابی شده است اما بنا بر این گزارش که مبتنی بر نظرات پاتریک کلاوسون، مدیر مؤسسه تحقیقاتی - اقتصادی واشنگتن، نوشته شده، بخشی نسبتا قابل توجه از جامعه ایران، جمعیت رو به میانسالی و پیری هستند، جمعیتی که نیاز به خدمات درمانی، پرستاری و تأمین اجتماعی دارند. چنین خدماتی نه تنها نیاز به نیروی انسانی ماهر دارد، بلکه هزینه قابل توجهی از دولت طلب میکند. از سوی دیگر جمعیت پرتعداد جوان ایران نیاز به اشتغال و مسکن دارند. اگرچه دولت قبلی، طرحی به نام مسکن مهر را کلید زد اما به نظر میرسد وضعیت تورم و بالا رفتن اجارههای منازل در شهرهای بزرگ، به معضلی اساسی تبدیل شده است که نیاز به هزینه و توجه ویژه دولت دارد.
بخش دیگری از این گزارش به بودجه نظامی ایران میپردازد، درواقع با توجه به اینکه ایران هماکنون از قدرتهای نظامی در منطقه محسوب میشود و برای مثال در مبارزه با پدیده داعش در منطقه آشکارا فعالیت میکند، هزینههای قابل توجهی بر دوش دولت قرار میدهد که با توجه به سیاستهای کلی نظام، اجتنابناپذیر مینماید. چنین هزینههایی و هزینههای پر تعداد دیگر که برای کشور در حال توسعهای چون ایران طبیعی است، باعث میشود کسری بودجه در دولت این کشور چندان عجیب به نظر نرسد.