قرار بر این بود که از ابتدای طرح هدفمندی یارانهها در دولت یازدهم، 30 درصد از درآمد ناشی از اصلاح قیمتهای انرژی بهصورت نقدی و غیرنقدی به بخش صنعت اختصاص پیدا کند؛ اتفاقی که در این پنج سال که از هدفمندی یارانهها میگذرد رخ نداده است و حال به نظر میآید در بودجه 94 دولت تصمیم دارد این امر را محقق سازد.
پرداخت یارانه تولید با بازخوردهای مختلفی در بین تولیدکنندگان بخشخصوصی مواجه شد.کارشناسان معتقدند پرداخت یارانه تولید مانند مسکن است و درد صنعت ما را دوا نمیکند، هر چند واحدهای صنعتی هنوز به قدرتی نرسیدهاند که بتوانند بدون حمایت از دولت در بازار حضور پیدا کنند و با محصولات خارجی رقابت کنند.
نکتهای که در بیشتر صحبتهای فعالان بخش خصوصی مشهود بود این بود که تنها راه نجات اقتصاد ایران از وضعیت فعلی پرداخت یارانه به بخش تولید نیست، بلکه اصلاح قوانین و ایجاد اقتصاد رقابتی به معنی واقعی راه حل خروج از وضعیت فعلی در صنعت ایران است. در ادامه شرح نظرات آنان را پیش رو دارید.
***
مسعود دانشمند:
واحدهای تولیدی با یارانه، خود را بازسازی میکنند
مسعود دانشمند، فعال صادرات و عضو اتاق بازرگانی معتقد است که پرداخت یارانه به واحدهای تولیدی به بازسازی این مجموعهها کمک میکند.
پرداخت یارانه تولید تا چه اندازه میتواند مشکلات صنعت را برطرف کند؟
واحدهای تولیدی به این یارانه نیازمند هستند، از ابتدا هم قرار بر این بود که 30درصد از محل درآمد هدفمندی یارانهها به تولید اختصاص یابد که تا امروز عملیاتی نشده است. افزایش دستمزدها، قیمت حاملهای انرژی و... باعث کاهش تولید در واحدهای صنعتی و تولیدی شده و قدرت رقابتی بین محصولات تولیدی کشورمان با محصولات وارداتی را بسیار کم کرده است.
هدف از پرداخت یارانه تولید این بود که واحدهای تولیدی توان این را پیدا کنند که بتوانند خود را بازسازی کنند تا بتوانند با کالاهای وارداتی رقابت کنند. با هدفمندی یارانهها به شکل کنونی و عدم پرداخت یارانه تولید به واحدهایی که در داخل کشور فعالیت میکنند، به واحدهای تولیدی خارجی کمک کردهایم تا محصولاتشان را به کشور ما صادر کنند. باید یک بازنگری در فرآیند تولید واحدهای صنعتی رخ دهد تا تولیدکنندگان بتوانند از نظر قیمت در بازار رقابت کنند.
با افزایش قیمت حاملهای انرژی اگر ما واحدهای تولیدی داخلی را رها کنیم، طبیعی است که واردات کالای مشابه خارجی جایگزین تولید داخلی میشود و به واقع تولیدکننده داخلی در مقابل واردات کالای مشابه عقبنشینی میکند. یارانهها باید به شکلی پرداخت شود که واحدهای تولیدی در کشورمان بتوانند خودشان را بازسازی کنند، دلایل گران بودن قیمت نهایی کالای خود را معین و با افزایش تولید یا ترمیم خط تولید خود نسبت به اصلاح آن اقدام کنند تا بتوانند بدون یارانه با محصولات خارجی رقابت کرده و بازار را در اختیار خود گیرند. این موضوع نیازمند سرمایهگذاری طولانیمدت در واحدهای تولیدی است که بسته به نوع واحد تولیدی مدتزمان سرمایهگذاری آن هم متفاوت خواهد بود. این اتفاق باید بیفتد تا تولیدکننده داخلی بتواند خودش را از این شرایط رها و با محصولات خارجی رقابت کند؛ موضوعی که تا امروز اتفاق نیفتاده است.
چرا این موضوع تا امروز اتفاق نیفتاده است؟ مقصر کیست؟!
سوال خیلی خوبی است که باید آن را از دولتمردان پرسید. تمام دغدغه دولت این بوده است که از محل افزایش حاملهای انرژی درآمدهای دیگر خود را وصول کند و وقتی که درآمدهای دیگری که در بودجه محقق شده است پرداخت میکند، پول این یارانه را خرج سایر بخشهایی که نیازمند است میکند. این اتفاق رخ داده و به این شکل نبوده است که دولت این هزینهها را داشته باشد و آن را نزد خود نگه دارد و به صنعتگران پرداخت نکند. پولی که از طریق فروش نفت، گاز، بنزین و... به خزانه دولت واریز میشود ابتدا صرف هزینههای دولت میشود، سپس یارانههای نقدی پرداخت میشود. بعد نگاه میکند اگر چیزی باقی ماند آن را به تولید میدهد، اتفاقی که تا امروز رخ نداده است.
چه واحدهایی باید در اولویت دریافت یارانه باشند؟
پرداخت یارانه باید برای واحدهای کوچک و متوسط باشد و واحدهای صنعتی بزرگ مانند ایرانخودرو و فولادمبارکه و... باید از دریافت این یارانه مستثنا شوند. واحدهای کوچک و متوسط هستند که کالاهای نهایی مردم را تولید میکنند، کالاهایی که معادل آن از کشورهای خارجی وارد میشود.
با پرداخت یارانه، واحدهای تولیدی ما به آن اندازه از قدرت میرسند که بتوانند در مقابل کالاهای وارداتی ایستادگی کنند و میزان وارداتمان کاهش یابد؟
یادمان باشد که همیشه حق با مصرفکننده است و اوست که انتخاب میکند کالای خارجی یا ایرانی بخرد. ما اگر کالای داخلی را با کیفیت مناسب و قیمت قابل قبول در بازار ارائه کنیم طبیعی است که مصرفکننده کالای داخلی را انتخاب کند. وقتی کالای داخلی ما قیمتش گرانتر است و کیفیت خوبی هم ندارد و نمونه خارجی آن با قیمت ارزانتر و کیفیت بهتر و بستهبندی زیباتر وجود دارد و تبلیغات خوب دارد، طبیعی است که مصرفکننده کالای خارجی را انتخاب میکند، حالا ما هر چقدر بگوییم که این کالا ضمانتنامه ندارد، یکبار مصرف است و... بیمعناست.
ما باید کاری کنیم که فرهنگ خرید کالای باکیفیت و مناسب در جامعه درست شود، فرقی هم نمیکند که آن کالا ایرانی باشد یا خارجی. باید فرهنگ استفاده از محصولات باکیفیت را در جامعه ایجاد کنیم. اگر بخواهیم جلوی عرضه را بهصورت قانونی بگیریم این کالاها بهصورت قاچاق وارد کشور میشوند. مصرفکننده ما باید به این آگاهی برسد و دولت باید تضمینهای لازم را به مصرفکننده بدهد تا بخشی از این مشکلات حل شود. واردکننده و تولیدکننده داخلی را نیز باید تحت شرایطی قرار دهد که نسبت به کالایی که اقدام به فروش آن میکند، مسئولیت داشته باشد.
واردکننده که کالایی را وارد میکند و مسئولیت کیفیت کالای خود را بر عهده نمیگیرد باید جلویش گرفته شود. تولیدکننده داخلی هم به همین ترتیب، چون در این بازار هیچ کسی مسئولیت کار خودش را بر عهده نمیگیرد. من هم بهعنوان واردکننده اقدام به واردات کالایی با ظاهر مناسب و کیفیت پایین میکنم که در بازار فروش برود. با این فروش سودی در جیب من میرود و مانعی هم سر راه تولیدکننده داخلی قرار میگیرد و اندکاندک تولیدکننده داخلی از بازار عقبنشینی میکند، اتفاقی که الان افتاده است. یارانه تولید باید پرداخت شود، آن هم به تولیدکنندههای کوچک و متوسط و باید در قالب تسهیلات در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد. در حال حاضر یکی از هزینههای سنگین تولیدکنندگان داخلی هزینههای تامین مالی، بهره بانکی و... است.
دولت میتواند بگوید که واحدهای تولیدی برای تامین هزینههای مواد اولیه خود، قطعات یدکی، اصلاح خط تولید و... از سیستم بانکی وام دریافت کنند و 50 یا 60 درصد بهره وامهای دریافتی را از طریق یارانه تولید به بانکها پرداخت کند تا به این ترتیب به تولیدکننده کمکی کرده باشد.
***
عباسعلی قصایی:
یارانه تولید تسکین موقت درد است
عباسعلی قصایی، مدیرعامل شرکت زرین ایران معتقد است باید قوانین ضدتولید را برداریم و آن زمان نیازی به پرداخت یارانه نیست.
پرداخت یارانه تولید به بخش صنعت تا چه اندازه میتواند باعث رشد صنعت کشور شود؟
قطعا در شرایط عادی دولت نباید از صنعت با پرداخت یارانه حمایت کند، زیرا این حمایت در طولانیمدت به ضرر صنعت خواهد بود. صنعت نهتنها باید به خود متکی باشد بلکه باید حداقل 30 درصد از تولید ناخالص داخلی را تامین کند.
متاسفانه در ایران بیش از 100 سال است که راه درست را برای تولید و صنعت پیش نگرفتهایم، دست و پای صنعت و تولیدمان را با قوانین ضدتولید بستهایم و آن را به حرکت و پویایی بیشتر تشویق میکنیم، اگر اقتصاد سالم داشتیم تولید راه خود را پیدا میکرد.
قبل از انقلاب هم قوانین ضد تولید وجود داشت. ما قانون کاری داشتیم که قرار بود کار و اشتغال ایجاد کند ولی درست بر عکس آن عمل میکرد، همچنین قوانین مالیاتی، گمرکی و بهخصوص قوانین سیستم بانکی اکثرا به شکلی بود که فقط به تجارت و سودهای بادآورده برای عدهای توجه شده بود و به تولید اعتنایی نداشت.
راه اینکه تولید، صنعت و به طور کلی اقتصاد راه درست خود را پیدا کند چیست؟
در مرحله اول باید بازنگری کلی بر قوانین اقتصادی داشته باشیم و مقررات مخل تولید را از آن حذف و اصلاح کنیم، سپس تولید را به حال خود رها کنیم و مزاحم آن نباشیم. طبیعتا در آن شرایط تولید و اقتصاد رقابتی میشود، وقتی اقتصاد رقابتی شود کیفیت بالا میرود و قیمت نهایی محصولات پایین میآید، موضوعی که باعث حمایت از مصرفکننده میشود، فقط در سایه یک اقتصاد آزاد و رقابتی میتوان شاهد آن بود که اقتصاد و تولید سالم شکل بگیرد و همه چیز به سرانجام برسد.
متاسفانه ما از قدیم تا امروز اقتصاد رانتی و دولتی داشتهایم و تبعات آن همچنان پابرجاست.
پرداخت یارانه به بخش تولید تا چه اندازه میتواند واحدهای تولیدی را از رکود خارج کند؟
پرداخت این یارانهها برای تسکین موقت درد راهحل خوبی است و باعث میشود جسم آرام شود ولی برای ریشهیابی مشکلات باید اقدامات جدیتری صورت بگیرد. البته همانطور که میدانید تحریمهای ظالمانهای که به کشورمان وارد شده نیز تاثیر به سزایی در ناکارآمدی اقتصادمان داشته است. بهعنوان مثال واحد ما سالها واحد نمونه صادراتی بود ولی بعد از اعمال تحریمها به دلیل محدودیتهای مالی صورت گرفته در سیستمهای بانکی مشکلاتمان دوچندان شد. البته به بعضی از واحدهای تولیدی بخش خصوصی هم انتقاداتی وارد است به دلیل اینکه این واحدها در سالیان اخیر به نوعی در دامن و فریب رانتهای دولتی گرفتار شدهاند و راه خود را گم کردهاند.
مصوبات دولت برای حمایت از تولیدکنندگان تا چه اندازه موفق بوده است؟
دولت یازدهم طی این دو سال مصوبههایی در هیأت دولت داشته و تلاش کرده بعضی از آییننامهها و قوانینی را که به اشتباه در دولت گذشته مصوب شده بود و به تولید ضرر میزد کم کند، منتها شاید تنها پنج درصد از این مشکلات حل شده است. قوانینی در دست تهیه است که موانع تولید را از بین ببرد، اگر این کار به درستی صورت گیرد گام اول در بهبود شرایط اقتصادی کشور برداشته میشود. گام دوم هم این است که تحریمها برداشته شود تا اقتصاد ایران به اقتصاد دنیا متصل شود و گام سوم ارزیابی و ارزشیابی کارآفرینان است. واحدهای تولیدی که در این بحرانهای اقتصادی توانستهاند به فعالیت خود ادامه دهند و ورشکسته نشوند ارزشیابی شوند و ارج نهادن این واحدها مدنظر قرار گیرد. اگر این اقدامات بهصورت کامل انجام شود شاید در دهههای آینده بتوانیم راه درست را در اقتصادمان پیدا کنیم و شاهد رشد اقتصادی باشیم.