پیش از این دوا نزد حکیمان بود و بس. حکیمان روزگاری جای خود را به پزشکان تحصیلکرده و دانشگاه رفته سپردند و حالا انگار دوا بهراحتی با تبلیغاتی ساده در اختیار همگان قرار میگیرد. از آرایشگران گرفته تا مردم معمولی همگی به خود اجازه میدهند دارویی برای بیماریهایی همچون پوست و مو تجویز کنند. سوال بزرگی که در این میان باید مطرح کرد و به آن پرداخت این است که آیا واقعاً داروها مخصوصا داروهای شیمیایی که ممکن است تأثیرات مخربی داشته باشند میتوانند زیر پرچم تبلیغات قرار بگیرند یا باید همچنان تجویز و تشخیص آنان را به پزشکان سپرد.
آدام اسکات رابرتز، مدیر گروه ارشد ارتباطات رسانهای در مقالهای در این باره مینویسد: «مشتریان در هر صورت با آگهیهای تبلیغاتی که یا بهصورت آنلاین یا در تلویزیون تماشا میکنند نسبت به جدیدترین محصولات و محتوای آنان اطلاعات پیدا میکنند و این بسیار خوب است. همین مسئله باعث شده که مردم بالاخره پس از سالها ترغیب شوند تا درباره داروهای مختلف اطلاعات بیشتری کسب کنند و از پزشکان خود درباره انتخابهای دیگری که غیر از آن داروها میتوانند داشته باشند، سوال بپرسند. آگاهی که تبلیغات به مشتریان میدهد، باعث میشود تا آنان نسبت به داروهایی که استفاده میکنند مطلع شوند و با آگاهی نسبت به نقاط منفی و مثبت استفاده از آن دارو درباره استفاده کردن یا نکردن از آن تصمیم بگیرند و اینکه تصمیمگیری سرانجام به خود مردم محول شده است، نکته بسیار مهمی به شمار میرود. اساساً جست و جوی آنلاین در سراسر زنجیره مراقبتهای بهداشتی میتواند درک بهتری نسبت به بیماری، داروها و عوارض آنها به مصرفکنندگان بدهد.»
وی در این باره میافزاید: «گزینههای درمان و جایگزینهای دارویی که در تبلیغات معرفی میشود باعث تصمیم درستتر در زمینه دسترسی به دارو و پرداخت هزینه داروها میشود. اتفاق مهمی که با راه یابی داروها به فضای تبلیغاتی می افتد این است که سرانجام بیمار قادر خواهد بود یک مکالمه درست، با اطلاعات بهتر در زمینه سلامت، بیماری و شیوههای درمان با پزشک خود داشته باشد.»
فواید تبلیغ در حوزه سلامت
بهطور خلاصه میتوان نقاط مثبت در زمینه تبلیغات داروها و تأثیراتی را که بر بهداشت عمومی هر اجتماع میگذارد، به موارد زیر تقسیم کرد:
• آگاهی نسبت به بیماریها را بالا میبرد.
• به بیماران در زمینه انتخابهایشان برای درمان بیماری آموزش میدهد.
• بیماران را قادر میسازد تا بتوانند با پزشکان خود مکالمه دقیق و درستتری در زمینه بیماریشان داشته باشند.
• در مورد بیمارانی که مشکل آنان از پیش تشخیص داده شده و تحت درمان هستند کمک میکند تا احتمال انجام مراقبتهای مناسبتر از آنان افزایش یابد.
• قبول بیماران در رعایت رژیمهای درمانی برای تأثیرپذیری بیشتر داروهای تجویزی
داروهایی که در رسانههای جمعی کشورهای مختلف مورد تبلیغ قرار میگیرند معمولاً داروهایی مربوط بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون بالا، داروهای مربوط به زیبایی و البته افسردگی هستند. آمارها نشان داده از زمانی که تبلیغ در زمینه این داروها بیشتر شده است، بیماران هم بیماریهای خود را بیشتر جدی گرفتهاند و همین تبلیغات پای آنان را به مطب پزشکان کشانده است. حتی گاهی اوقات برخی از بیماران گفتهاند که وقتی ناگهان تبلیغ داروها را از تلویزیون یا رسانهای میبینند به خاطر میآورند که باید داروی خود را استفاده کنند یا باید دارویشان را زمان خارج شدن از خانه حتماً در کیفشان بگذارند.
تبلیغاتی که گیجی و افسردگی میآورد
اما در عین حال واکنشهای منفی هم نسبت به این اتفاق در میان جوامع مختلف وجود دارد. مارتا روزنبرگ، نویسنده و گزارشگر حوزه سلامت در این باره میگوید: «17 سال پس از آنکه جریان تبلیغات دارویی در آمریکا به راه افتاد، 70 درصد از بزرگسالان و25 درصد از کودکان تحت تأثیر آن قرار گرفتند و منجر به اتفاقاتی همچون این شد که یک چهارم زنان 50 تا 65 ساله بدون مراجعه به دکتر گمان کردند که دچار افسردگی هستند و به همین دلیل آمار مصرف داروهای ضد افسردگی در حد حیرت انگیزی افزایش یافت. این آمار در میان کودکان نیز رقم تعجب برانگیزی است و مصرف داروهایی که خانواده به تشخیص خود به آنان میدهند موجب بیشفعالی و مشکلات بدتری همچون دیابت در کودکان میشود.»
وی در این باره میافزاید: «این تبلیغات باعث شده است تا افرادی از هر اجتماع که توهم مریضی، افسردگی، فشار خون بالا، آلرژی و دردهای عجیبی که زاییده توهمات آنان است دارند، بدون مراجعه به دکتر به سمت مصرف داروهایی بروند که میتواند برای آنان عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. به هر صورت داروها جدا از منفعتی که دارند قطعاً مضراتی خواهند داشت و شخص ممکن است مشکلات و حساسیتهای دارویی دیگری داشته باشد که نسبت به آنان آگاه نباشد و استفاده از این داروها برایش مشکلات سختتری را پیش آورد. در واقع با تشکر از تبلیغات دارویی تلویزیونی بیماران امروزه جرات این را یافتهاند تا صراحتا به پزشکان خود اعلام کنند که تشخیص آنان اشتباه هست و بهتر است مثلاً به جای داروی تجویز شده، فلان دارو را برای آنان تجویز کنند. فروش دارو به مریضان به همان راحتی که صابون را میفروشند یعنی تمسخر آموزشوپرورش، مدرسههای پزشکی و زحمتی که پزشکان در طول سالهای فعالیت خود برای کسب تجربه و درمان بهتر بیمارانشان میکشند.»
کالج پزشکی آمریکا «ACP» از جمله مراکز مهمی است که درباره تبلیغ داروها اظهارنظر منفی داشته است و میگوید: «از سال 1998 کالج «ACP» به مخالفت شدید با این قبیل تبلیغات پرداخت، چراکه تبلیغات دارویی اغلب موجب گیج شدن بیماران و حتی گاهی اوقات فهم اشتباه در مورد اطلاعات دارویی میشد. علاوه بر این تبلیغات دارویی باعث ضعیف شدن رابطه بین دکتر و مریض شد و تشخیص پزشک در زمینه بیماری و شیوههای درمان را با چالش روبهرو کرد.»
رابرت. ام. سنتور، پزشک داخلی و استاد دانشگاه آلاباما در مقالهای با عنوان «داروها را از تبلیغات کنار بگذارید» به مخالفت شدیدی با این تبلیغات پرداخت و در این باره گفت: «تبلیغات دارویی واقعا مفید است چراکه به خوبی میتواند جیب صاحبان کارخانههای داروسازی را پر از پول کند اما هیچ ربطی به بهداشت عمومی ندارد. برخی معتقدند که این تبلیغات راه را هموار میکند تا دارو مستقیم و بیواسطه به دست مصرفکننده برسد. متأسفانه مردم امروزه گفتههای یک آگهی تبلیغاتی را بیشتر از گفتههای پزشک خود باور دارند و همین باعث ایجاد مشکلات زیادی بین بیمار و پزشک میشود. بیمار مطالب دیگری را از طریق آن آگهیهای تبلیغاتی شنیده و ترجیح میدهد به آنها به جای گفتههای پزشک خود عمل کند و نتیجه معمولاً چیزی نخواهد بود جز مسمومیتهای دارویی که در این قبیل افراد به وفور دیده میشود.»
وی در ادامه مقاله خود مینویسد: «اکثر این داروها گرانقیمت هستند و بیشترشان که معمولاً تبلیغات آنان را از تلویزیون شاهد هستیم میزان اطلاعات دارویی که در اختیار مخاطب میگذارند بسیار کم است. در واقع آنها در اینگونه تبلیغات کمتر به نیاز بیمار و بیشتر به تأثیرگذاری آگهی تبلیغاتی خود فکر میکنند. یک بیمار نیاز دارد که به پزشک خود اعتماد کند تا بتواند مراحل درمان را به خوبی طی کند و این در شرایطی است که آن آگهیهای تبلیغاتی دارویی میزان اعتماد به پزشک را از بین میبرد. پس بهتر است صنعت داروسازی بداند که چیزی برای از دست دادن ندارد و با تولید داروهای مناسب همیشه میتواند کسب درآمد کند اما با از بین بردن اعتماد بین پزشک و بیمار ضربه بزرگی بر بهداشت عمومی جامعه وارد میکند.»