جمعه, ۲ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Fri, 22 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

بازار سهام این روزها چشمی به مذاکرات هسته‌ای دارد و چشمی دیگر به اوضاع اقتصادی. با وجود اینکه شاخص کل به پایین‌ترین میزان خود در دو سال گذشته نزدیک شده است اما هنوز بیم آن می‌رود تا با اتفاقات نامطلوب در مذاکرات هسته‌ای، بازار سهام حمایت‌های مهم‌تری را بشکند. از سوی دیگر در عرصه اقتصادی با تحولات مهمی مانند اجرای فاز سوم هدفمندی یارانه‌ها و افزایش تدریجی قیمت نفت روبه‌رو هستیم. با سیدحمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه درباره تاثیر این عوامل بر بازار سهام به گفت‌وگو نشستیم:

***

باتوجه به چشم‌انداز قیمت نفت، آینده بازار سرمایه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من چشم‌اندازی نسبت به قیمت نفت ندارم زیرا مولفه‌ها، فاکتورها و عوامل مختلفی در تعیین قیمت نفت دخیل هستند به‌خصوص در حال حاضر که جنبه‌های سیاسی و نوسان‌های شدید عرضه و تقاضا و تحولات جدی اقتصادی نیز به آن اضافه شده است. به دلیل بحرانی بودن کانون منطقه خاورمیانه که بخش مهمی از تولیدات نفت را دارند رشد قیمت نفت ارتباط تنگاتنگی با رشد اقتصادی کشور دارد. رشد تولیدات نفت در اقتصاد تاثیر مثبتی خواهد داشت چرا که عمده درآمدهای کشور ما از نفت‌و گاز است و طبیعتا افزایش قیمت نفت به سود کشور ما خواهد بود و با افزایش درآمدهای نفتی کشور، پروژه‌های عمرانی به صورت جوی اجرا خواهند شد و در شرکت‌ها رونق اقتصادی شکل خواهد گرفت.

4565787676969

همچنین افزایش نرخ نفت می‌تواند موجب افزایش تولیدات و فروش نیز شود و افزایش تولید و فروش شرکت نیز بستگی به لغو تحریم‌ها دارد. در هر صورت اتفاق بسیار مثبتی در جهت رونق اقتصاد ایران خواهد بود و نخستین تاثیر را بر شرکت‌های فعال در بورس خواهد گذاشت چرا که عمده شرکت‌های فعال در اقتصاد ما شرکت‌های پذیرفته شده در بورس نیز هستند، بنابراین تاثیر مثبتی بر بورس نیز خواهد داشت. علاوه بر اینکه یکسری صنایع خاص همچون صنعت پالایشی یا پتروشیمی که تولیدات‌شان وابسته به قیمت نفت است منتفع خواهند شد.

به نظر شما آغاز فاز سوم هدفمندی یارانه‌ها چه تاثیری بر بازار خواهد داشت؟

بستگی به این دارد که فاز سوم هدفمندی یارانه‌ها در چه حوزه‌هایی اجرا شود. اگر تنها در حوزه حامل‌های انرژی باشد و در سایر بخش‌ها مانند دوره‌های گذشته اجرا شود، مسلما موجب رکود اقتصادی بیشتر خواهد شد. زیرا در حال حاضر قدرت خرید افزایش پیدا نکرده درحالی‌که قیمت نهاده‌های تولید و حامل‌های انرژی افزایش یافته است و این رکود اقتصادی را عمیق‌تر می‌کند. اگر قرار باشد بدون توجه به بخش‌های هدفمندی از جمله یارانه‌های تولید یا پرداخت یارانه‌های نقدی به اقشار مختلف باشد موجب تعمیق رکود خواهد شد و درصورتی‌که این رکود ادامه یابد کاهش عرضه را به دنبال خواهد داشت و در میان مدت طی دوره‌ای به دلیل کاهش عرضه‌ها، در یک دوره زمانی به‌خاطر افزایش تقاضا منجر به تورم افسار گسیخته خواهد شد. بنابراین اجرای فاز سوم هدفمندی یارانه‌ها باید برنامه‌ریزی شده باشد و به احتمال زیاد دولت با توجه به سیاستی که دارد این برنامه‌ریزی‌ها را انجام خواهد داد.

با توجه به واکنش بازار به فاز اول و دوم هدفمندی یارانه‌ها آیا امکان این وجود دارد که در فاز سوم نیز همان واکنش‌ها شکل گیرد؟

در فاز اول و دوم الزاما واکنش بازار فقط مربوط به هدفمندی نبوده. مسلما افزایش ارز و همچنین افزایش قیمت‌های محصولات شرکت‌ها و تورم پس از افزایش نرخ ارز شکل گرفت؛ به همین دلیل رقم سود شرکت‌ها افزایش یافت که به‌خاطر عملکرد نبود، بلکه به‌خاطر تورمی بود که وجود داشت. بنابراین در دوره سوم این اتفاق نخواهد افتاد چرا که قیمت‌های کنونی براساس نرخ ارزی روز بازار شکل گرفته‌اند و چسبندگی خاصی نسبت به این قیمت‌های ارز پیدا کرده‌اند و از طرفی قدرت خریدی وجود ندارد که قیمت‌ها افزایش یابد مگر اینکه یک رونق اقتصادی یا درآمد جدید را در کشور شاهد باشیم مانند ورود سرمایه‌گذار خارجی. گرچه درصورتی که شرکت‌ها افزایش قیمت داشته باشند،

4657568785878

بنگاه‌های اقتصادی به دلیل قیمت نهاده‌های تولید و به سبب اجرای سالم قانون هدفمندی یعنی شاید به لحاظ مبلغ نرخ فروش افزایش یابد اما مسلما این کار منجر به کاهش میزان تقاضا خواهد شد زیرا قدرت خرید در این وضعیت رکودی خیلی کاهش پیدا کرده است. به هر حال به‌نظر نمی‌رسد که واکنش هیجانی داشته باشد یا منجر به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها شود. شاید در میان‌مدت این اتفاق بیفتد و آن هم با توجه به ورود نقدینگی‌های جدید، شکل‌گیری رونق اقتصادی جدید، افزایش قیمت نفت و اینکه قدرت خرید بهبود پیدا کند ولی در حال حاضر به نظر نمی‌رسد طی یک تا یک سال و نیم آینده اتفاق خاصی بیفتد.

چشم‌انداز بازار سرمایه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بدون رانت تمام پیش‌بینی‌ها شرطی هستند و به شرط اینکه یکسری از مولفه‌ها اتفاق بیفتند می‌توان تا حدی بازار را پیش‌بینی کرد. در حال حاضر مهم‌ترین عاملی که تاثیر‌گذار است مسئله توافق هسته‌ای است که شاید در آینده شکل بگیرد و متناسب با آن، سیاست‌های اقتصادی دولت و چگونگی عملکرد بورس مشخص می‌شود و اینکه رویکرد متولیان بازار سرمایه و عاملان بورس در مواجهه با عامل هسته‌ای چگونه خواهد بود و چه برنامه‌هایی برای بورس داشته باشند. این عوامل، عوامل کلان در پیش‌بینی بازار سرمایه هستند چرا که بحث تحریم‌ها و توافق هسته‌ای، در سطح کلان اتفاق می‌افتد و قابل پیش‌بینی هم نیست اما با نگاهی خوش‌بینانه می‌توان پیش‌بینی کرد که توافق نهایی اتفاق خواهد افتاد و پس از آن باید دید که رویکرد دولت چگونه است و تحول سیاست‌های پولی و مالی در کدام حوزه‌ها اتفاق خواهد افتاد و چقدر تاثیر‌گذار خواهد بود و این برنامه طی چند سال در جهت مثبت اتفاق خواهد افتاد و در نهایت برنامه‌های بازار سرمایه و برنامه‌های سازمان بورس برای توسعه بازار و چگونگی ترجیح مکانیزم‌های بازار سرمایه برای اینکه بازار پویا و جذابی داشته باشیم و بورس بتواند نقشی موثر در توسعه اقتصادی کشور داشته باشد.

با توجه به اینکه بازار بورس هر کشور آیینه تمام نمای اقتصاد آن کشور است و اینکه بسیاری از سهامداران و فعالان بازار بر این عقیده‌‌اند که بازار به حال خود رها شده و توجهی به بورس نمی‌شود، چه اقداماتی در جهت ایجاد بازاری کارا می‌توان انجام داد تا به این واسطه اعتماد سهامداران را به بازار جلب کرد؟

در مورد کشور ایران من تا حدودی با اینکه بورس آیینه اقتصاد کشور است مخالف هستم زیرا ما ضعف‌هایی در بازار سرمایه‌داریم ولی می‌تواند در آینده شاخص خوبی باشد برای اینکه آیینه تمام نمای اقتصاد کشور باشد، به شرط اینکه اقدامات مثبتی صورت بگیرد تا شاخص بورس ما شاخص مناسبی باشد. امااینکه نماگر بخشی از اوضاع اقتصادی کشور باشد این وجود دارد. قبل از اینکه بورس وارد این دوره بحرانی شود نقش فعال‌تری را ایفا می‌کرد و شاید اگر برنامه مدون و درستی داشت، می‌توانست نظر مسئولان و تصمیم‌گیرندگان کشور را جلب کند تا در اقتصاد کشور اثر‌گذار باشد و پول‌های راکد را جذب کرده تا دولت آن را صرف فعالیت‌های تولیدی کند. در این صورت شاید بورس به وضعیت کنونی دچار نمی‌شد. در واقع مهم‌ترین عامل که باعث شد بورس چنین وضعیتی داشته باشد این بود که هیچ برنامه مدونی که بورس ما بتواند در دوره‌های مختلف اقتصادی نقش خود را ایفا کند و محرکی برای اقتصاد باشد وجود ندارد. در واقع مشکل عمده بازار، نقدینگی است اما به دلیل اینکه چشم‌انداز مناسبی از عملکرد متولیان بازار سرمایه وجود ندارد پول‌ها وارد نمی‌شود و ریسک بالاست. در حال حاضر برخی از ابهام‌ها، چه مربوط به بحث سیاست خارجی، چه سیاست‌های اقتصادی دولت و چه برنامه سازمان بورس برای ایفای نقش و توسعه اقتصادی وجود دارد و همه منتظر هستند که ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد تا با آرامش خاطر بیشتری تصمیم بگیرند. به هر حال بورس کشورمان از نظر اینکه بسیار پر پتانسیل باشد و بتواند نقش خوب و مناسبی را در اقتصاد ایفا کند دارای ظرفیت‌های بالقوه بسیاری است و می‌تواند در زمینه تحریک اقتصاد ایران نقش‌آفرینی کند.

با توجه به کاهش شدید قیمت سهام درصورتی‌که توافق نهایی صورت نگیرد شاخص کل تا چه حد کاهش خواهد یافت؟ آیا به نظر شما این ریزش‌ها پیش‌خور شده است؟

به نظر من شاخص کل باز هم کاهش خواهد یافت اما در صورت عدم توافق معادلات دیگری شکل خواهد گرفت و این گونه نخواهد بود که همه چیز وارد مرحله بحران شود. البته معادلات جدید نیز ناشی از بحران ایجاد می‌شود مانند افزایش نرخ ارز که سود‌آوری شرکت‌های صادراتی را افزایش خواهد داد. ولی شاید کمی روند طولانی‌تر شود و به‌نظرم احتمال آن خیلی ضعیف است که مذاکرات هسته‌ای به شکست منجر شود اما به هر حال نمی‌توان چنین چیزی را پیش‌بینی کرد. درصورتی‌که این اتفاق بیفتد، عمده صنایع بورس و عمد شرکت‌های بورسی و همچنین اقتصاد کشور حتما آسیب‌هایی خواهد دید و آسیب‌ها جبران‌ناپذیر خواهد بود و افت متناسبی را در شاخص کل شاهد خواهیم بود.

نمی‌توان گفت ریزش‌ها پیش‌خور شده است و شاخص‌کل هنوز هم جا برای ریزش دارد و اگر با قبل از دولت دهم مقایسه کنیم هنوز جا برای ریزش شاخص کل وجود دارد و قیمت‌های کنونی با توجه به بازده مورد انتظار و براساس سود‌آوری علمی و با احتساب جمیع جهات و متغیرهای تاثیر‌گذار شکل گرفته‌اند. قیمت‌ها در حد جذابی هستند اما قیمت‌هایی بالای ارزش ذاتی فعلا نیستند مگر اینکه معادلات اقتصادی جدیدی شکل بگیرد و خوش‌بینی‌های جدیدی به‌وجود‌ آید و بازده مورد انتظار سهامداران کاهش و P/E افزایش یابد یا شرکت‌ها بخواهند تغییرات مثبت جدیدی داشته باشند.

به‌نظر شما صندوق‌ها تا چه اندازه می‌توانند در جهت تامین نقدینگی بازار موثر باشند؟

صندوق‌ها مدیریت حرفه‌ای‌تری دارند برای اینکه افراد مبتدی‌تر از واحد‌های صندوق‌ها خریداری کنند. صندوق‌ها هنوز نقش چندانی در رونق معاملاتی بازار سرمایه ایجاد نکرده‌اند، همچنین تعداد صندوق‌ها آنقدر نیست که تاثیر آنچنانی داشته باشند. به هر حال نقش صندوق‌ها می‌توانست اثر گذار‌تر باشد و این بستگی به عملکرد صندوق‌ها دارد. در حال حاضر صندوق‌هایی که در بازار سرمایه درحال فعالیتند، بیشتر معاملاتی هستند تا تامین مالی. صندوق‌های پروژه‌ای و دیگر صندوق‌ها زیاد مورد استقبال قرار نگرفتند مگر اینکه در دوره رونق اقتصادی شکل بگیرند و پول‌های جدیدی وارد بازار سرمایه شده و پروژه‌های مناسبی تعریف شود تا صندوق‌ها بتوانند صندوق‌های مناسبی برای تامین مالی باشند.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/eHUfkZhG
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفره
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه