یونسکو در دهه 1990 میلادی، ادبیات را برای جلبنظرات جزو میراث ناملموس خواند تا به این ترتیب دولتها را ملزم به حفظ و احیای این میراث کند. در این میان، برخی از ملتها خوش درخشیدند و تولیدات فاخری عرضه کردند و توجه جهانیان را جلب کردند و برخی دیگر ضعیفتر و ناکارآمدتر بودند. این عامل به یک مزیت رقابتی در اقتصاد و فرهنگ کشورها تبدیل شد تا برای جذب علاقهمندان حوزه ادبیات به فکر جذب سرمایه و بهرهمندی از این میراث باشند. جریانهای بهوجود آمده در این حوزه در نهایت منجر شد تا شکل خلاقی از گردشگری که به میراث ادبی متصل است، ظهور کند و به عنوان گردشگری ادبی شناخته شود. کشور ما نیز با وجود آرامگاههای مشاهیر بزرگی از جمله فردوسی، حافظ، سعدی، خیام، باباطاهر، جامی و دیگر شاعران بنام میتواند از این میراث بهرهمند شود. اما چگونه و از چه طریق؟ ادامه این گزارش به این موضوع میپردازد.
گردشگری ادبی چیست؟
گردشگری ادبی را باید شاخهای از گردشگری فرهنگی دانست که در آن گردشگران از مكانها و سایتهایی كه با زندگی و حیات نویسندگان، شاعران یا هنرمندان یا آثارشان مرتبط باشد، دیدن میکنند. در حقیقت، كشش و جاذبهای كه در این محلها وجود دارد، گردشگران ادبی را كه معمولا از خوانندگان و علاقهمندان آثار این شاعران و هنرمندان هستند، ترغیب كرده تا برای اغنای حس نوستالژیك در مورد یك اثر یا نویسنده، به محیط زندگی یا كار این شاعران و نویسندگان سفر كرده و از نزدیك از محیطهایی كه ممكن است الهامبخش این شاعران و نویسندگان بوده باشد، بازدید کنند.
این مكانها ممكن است محلهایی واقعی یا خیالی و داستانی باشند که فضای اصلی یك رمان در آن اتفاق افتاده و با شخصیتها و اتفاقات داستان ارتباط پیدا كرده باشد که در این صورت، گردشگران ادبی پس از مطالعه اثری ادبی كه میتواند كتابهای تاریخی، رمان یا غیره باشد، علاقهمند شوند تا به مكانهای ذكر شده سفر كرده و با دنبال كردن ردپای یك نویسنده یا شاعر، از تاثیرات یك مكان خاص روی یك اثر ادبی یا اینكه چگونه اثری ادبی، محلی را خلق كرده، آگاهی پیدا كنند.
در بعضی موارد، گردشگران ادبی علاقهمند هستند از خانههای این نویسندگان یا شاعران بازدید كنند تا بدین وسیله با محلهایی كه آثار بزرگ ادبی تالیف و نگارش شدهاند از نزدیك آشنا شده، در آنجا قدم بزنند و آنچه را به نظر میرسد كه آن هنرمند مشاهده كرده، از نزدیك ببینند. این گردشگران حتی ممكن است برای پیدا كردن محلهای الهام این شعرا و نویسندگان، سفرهای طولانی انجام داده و به محلهایی كه این شعرا در طول زندگی سفر كردهاند، مسافرت کرده و حتی برای ادای احترام بر سر مزار آنها حاضر شوند.
گونههای گردشگری ادبی
صاحبنظران معتقدند گردشگری ادبی در سه دسته اصلی قرار میگیرد که عبارت است از:
الف) مکانهای واقعی: جذابیت اصلی در اینگونه مکانها برای بازدیدکنندگان این است که آنها بیپردهو حقیقی از میز کار نویسنده، زمانی که او شروع به نوشتن رمانهای معروف خودش کرده، دیدن میکنند یا به این نکته پی میبرند که زندگی یک نویسنده به چه میزان بیپیرایه یا همراه با فقر و تنگدستی بوده است. این مکانها با زندگی یک نویسنده، ارتباط واقعی دارند و معمولا محل تولد، زندگی، آفرینش آثار، مرگ و دفن وی هستند. به همین دلیل مردم جذب این مکانها میشوند. خانه جین آستین در چاوتاوندر همپ شایرو، محل تولد روبرت بورنزدر آلووی (ادینبورگاسکاتلند)، کلبه ویلیام ورسدورد، محل تولد توماس هاردی و آرامگاه شکسپیر نمونههایی از این دست هستند. در کشور ما نیز میتوان از خانه نیما یوشیج، پروین اعتصامی، استاد شهریار، سهراب سپهری، صادق هدایت و... بهعنوان مکانهای واقعی گردشگری ادبی نام برد.
ب) مکانهای خیالی: تلفیقی از خیال و واقعیت در نوشتههای یک نویسنده درباره یک مکان یا شخصیتهای خیالی یک اثر، از این نوع است. این مکانها بیانگر یا تجلی فضای رمان، نمایشنامه یا شعر هستند. به عبارت دیگر مردم جذب مکانهایی میشوند که با محل وقوع یک داستان، در ارتباط است. خیابانهای دوبلین در اولیس نوشته جیمز جویس، خیابان باکر در لندن، خانه خیالی شرلوک هلمز نوشته سر آرتورکونان دویل از جمله این جاذبههای معروف از مقاصد گردشگران هستند. البته بعضی مکانها هم منزل و هم الهامبخش آثار نویسندگان هستند و اینجاست که در صحت آنها ابهام بهوجود میآید، زیرا مکانهای واقعی با مکانهای خیالی آمیخته میشوند. دو نمونه از این نوع مکانها عبارتند از: یورکشیر مورس از برونتس و پارک ملی پرینس ادوارد ایسلند در کانادا، خانه و الهامبخش لوک ماود مونت گومری برای رمان معروف آنا از گرین گیبل. ما هم میتوانیم با استفاده از شاهنامه فردوسی به خلق و احیای این مکانها بکوشیم مانند آرامگاه اسطورهای سهراب، پسر رستم در سبزوار.
ج) مکانهای ساخته شده: مکانهایی هستند که بهعمد برای جذب بازدیدکننده خلق شدهاند. زیرا احساس هیجان عمیقی در گردشگران برای بازدید از این مکانها ایجاد میکند. «هیل تاپ فارم» خانه یک کشاورز در انگلستان، دنیای دیکنز که بهتازگی در چاتهام افتتاح شده و بیتریکس پوتر در ویندرمر از این نمونه مکانهای در حال توسعه هستند. در واقع ارتباط با یک چهره یا شخصیت ادبی به مقصد امکان میدهد تا دامنه وسیعی از جاذبههای موضوعی گردشگری را توسعه دهد. در اینجا میتوان به استراتفورد- اپان- آوون اشاره کرد که دارای تسهیلات متنوعی با مضمون شکسپیر است.
مسیرهای ادبی زیادی برای ترغیب بازدیدکنندگان به دیدن سایتهای تاثیرگذار در زندگی ادیبان و مکانهای خیالیتر خلق شدهاند. مانند مسیرهایی که زندگی توماس هاردی، جورج الیوت، آگاتا کریستی و روبرت بورنز را نمایش میدهند. تمرکز این مسیرها معمولا بر زندگی این ادیبان است. اما مسیرهایی نیز وجود دارند که خود آثار را تفسیر میکنند مانند مسیر کد داوینچی (براساس رمان پرفروش داون براون) و مسیر هری پاتر. سرانجام به این گروه میتوانیم شهر کتاب یا شهر ادبی را نیز بیفزاییم. این مقاصد به ترویج ارتباط خود با نویسندگان یا شخصیتهای ادبی میپردازند، برای مثال دوبلین و جیمز جویس، ادینبورگ و والتر اسکات. احساس غرور نسبت به وجهه و اعتبار ادبی یک ناحیه میتواند حتی شکل یک جشنواره به خود بگیرد. Hay-on-Wye در چیلتنهام و وینگتون از این دسته فستیوالها هستند. گردشگران زیادی برای فعالیتهای ادبی و مجالی که برای بازدید از کتابفروشیهای ویژه دایر میشود به این مکانها میآیند. در ایران نیز از مقبره شمس تبریزی در شهر خوی آذربایجان، سفرنامه ناصرخسرو و حتی مسیر مارکوپولو که از ایران عبور کرده نیز برای خلق این مکانها میتوانیم استفاده کنیم.
به فکر توسعه گردشگری ادبی باشیم
گردشگری ادبی که شاخهای از گردشگری فرهنگی و خلاقانه است باعث کسب مزایای عمدهای در حوزه اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی برای جوامع میشود. گردشگری ادبی به تولید اشتغال و کسبوکارهای کوچک کمک میکند و میتواند منجر به روانه شدن خیل عظیمی از سرمایه در جهت توسعه زیرساختها و روساختهای گردشگری ادبی شود. بهعنوان نمونه میتوان با تاسیس فرهنگسراها یا مکانهایی که اوقات فراغت جوانان را با محوریت ادبیات و شعر فارسی، بهخصوص حافظ و سعدی و فردوسی پر میکنند اشاره کرد.
حفاظت و نگهداری بیشتر و بهتر از میراث فرهنگی ملموس (ابنیه و آرامگاه) و ناملموس (آثار) یکی دیگر از مزیتهای توسعه گردشگری ادبی است. ضمن اینکه به حفظ و ساماندهی برخی از مراسم سنتی مانند آوازخوانی و مشاعره که از سنتهای فولکلور و شفاهی در بین ایرانیان است کمک میکند. معرفی مشاهیر و مفاخر ادبی و آثار و نوشتههای آنها به گردشگران ورودی، حفظ نوستالژی جمعی، پاسداری از ارزشهای هنری و زیباییشناختی، حفظ میراث فرهنگی منطقه و الگوهای فرهنگی موسیقی، رقص، نمایش، لباس، هنر و توانمندسازی روانی اجتماعات محلی و پرورش حس افتخار و غرور در آنها نسبت به داراییهای فرهنگی و ادبی و تلاش بیشتر جهت نگهداشت، تقویت و افزودن بر این داراییهای ارزشمند از دیگر مزایای توسعه گردشگری ادبی در هرناحیه است. علاوه بر موارد فوق گردشگری ادبی میتواند بهعنوان گردشگری مکمل، به تنوع بازارهای گردشگری ایران و در نهایت تقویت دیگر انواع گردشگری کمک کند و فرصت مبادلات میانفرهنگی بین گردشگران و جامعه میزبان را فراهم میکند.
نقاط ضعف و قوت گردشگری ادبی ایران
ایران نتوانسته جایگاه مناسبی برای خود به بهعنوان یک محور گردشگری ادبی در منطقه و جهان تعریف کند و از اثرات مثبت آن بهره جوید. در این راستا تشریح نقاط اصلی قوت و ضعف، کمک زیادی به توسعه و برنامهریزی موثر در این زمینه میکند.
نقاط قوت: استانهای خراسان، فارس و همدان بهعنوان کانونهای اصلی ایران در حوزه ادبی مطرح هستند. زیرا آرامگاه شاعرانی چون عطار، فردوسی، خیام، حافظ، سعدی، بابا طاهر و... در این استانها واقع شده است. اشعار و نوشتههای این مشاهیر به اکثر زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده. همچنین تندیس و مجسمه شاعران و مشاهیر ایرانی در برخی از میادین شهرهای مختلف جهان وجود دارد مانند میدان فردوسی در رم، پایتخت ایتالیا که این خود به شناساندن هرچه بیشتر به گردشگران کمک میکند. دانشگاههای مختلفی هم در دنیا رشته تحصیلی ایرانشناسی یا زبان و ادبیات فارسی را تدریس میکنند که دانشآموختگان و دانشجویان این رشتهها میتوانند بهعنوان گردشگران بالقوه محسوب شوند. در کنار همه اینها شاید مهمترین نقطه قوت این باشد که مشاهیر فلسفی و ادبی در اروپا از نیچه، ویکتور هوگو و آندره ژید گرفته تا هانری گروسه، گوته، موریس مترلینگ، ژان لاهور و... همگی در آثارشان به مشاهیر ایرانی اشاره کردهاند.
نقاط ضعف: فقدان اقدامات لازم درخصوص برندسازی جاذبههای ادبی و تبلیغات مناسب برای شناساندن این میراث معنوی در سطح جهانی و نبود برنامهای مدون و موثر برای برگزاری همایشها و نمایشگاههای مرتبط با آثار این مشاهیر و کمبود سرمایهگذاری مناسب جهت بهبود زیرساختهای جاذبههای ادبی را مهمترین نقاط ضعف گردشگری ادبی در ایران باید دانست.