اعتبار، خوشنامی و شهرت برند ایرانی، این سالها به حدی از سرخوردگی رسیده که اکثر مردم، کالاهای خارجی را بهتر از تولید وطنی، پسند میکنند. احتمالا تردید و عدم اطمینان در رفتار مصرفکنندگان، نشان از عدم مسئولیتپذیری و رفتارهای غیرحرفهای برخی از تولیدکنندگان است. با وجود اینکه تاریخ ثابت کرده نگرش همه ایرانیان، وطنپرستی است و مردم ما پول خوب برای کالای مرغوب میپردازند؛ واقعاً چرا ساخت ایران در بازارهای داخلی اعتبار و جذابیت چندانی ندارد؟
هنگامی که سونامی دهکده جهانی، مرزهای جغرافیایی را از میان بردارد، سیلی ویرانگر سراغ تولیدکنندگان ایرانی میآید و چنان قدرت آزادی در انتخاب به مصرف کنندگان میدهد که تنها شناگران قهار میتوانند به استقبال جهانی شدن بروند و بدون نگرانی از غرقشدگی در دنیای رقابت جهانی به مسیر رشد خود ادامه میدهند. فائق آمدن بر چنین روزهایی دستیافتنی خواهد بود مشروط به آنکه ایراداتمان را بپذیریم و در رفع آن جدیت و دقت به خرج دهیم. با رضایتمندی و وفاداری مصرفکنندگان داخلی به تولیدکنندگان داخلی، اعتماد و نیز اعتبار از دست رفته، شکل خواهد گرفت.
فارغ از کوتاهیها و ضعفهای چشمگیر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و سوءمدیریتهای دولتی در حق برند ایرانی، انصافاً برند ایران، چند ریگ به کفش دارد؟ چرا مصرفکنندگان حتی رغبتی برای محصولات صادراتی ایرانی هم ندارند؟ چرا به شعور مصرفکننده ایرانی احترام گذاشته نمیشود؟
برای قرارگرفتن در مدار تقویت و احیای برند ایرانی، شایسته است نسبت به خودزنی و ظلمهایی که برخی از تولیدکنندگان وطنی از روی ناآگاهی به برند ایرانی دارند، تأمل کنیم و در پاسخ به آن یا راهی بیابیم یا راهی بسازیم:
1) عدم تحقیقات و مطالعات بازار و نیازسنجی ناکافی از دغدغههای مصرف کنندگان
2) پشت گرمی به برداشتهای ذهنی و غیرواقعی از واقعیتهای بازار
3) ناسازگاری تولید با نیازهای مصرف کنندگان
4) عدم مناسبسازی محصول با فرهنگ روز
5) اطلاعرسانی و تبلیغات ضعیف
6) شکاف در روابط عمومی و امور مشتریان
7) ناتوانی در برقراری ارتباط مستقیم مصرفکننده با خرده مصرفکنندگان
8) گریز از تعامل و دوستی با عوامل مویرگی خردهفروشی محلی
9) عقب انداختن برند از مراحل تکمیل و رشد صحیح چرخه عمر برند
10) غفلت در معرفی شایسته برند
11) گریز از استراتژیهای پایدار و سیاستگذاریهای میان مدت و بلندمدت
12) ضعف در هنر ارائه محصول به بازار
13) لباس نازیبا و ضعف در بستهبندی از لحاظ دوام، کیفیت، زیبایی و شایستگی و کاربریهای آن
14) پشتیبانی نکردن در خدمات پس از فروش
15) بنبست پاسخگویی به تقاضاهای مشتریان
16) بهکارگیری مواد اولیه نامرغوب و سختافزارهای قدیمی تولید
17) قیمت غیرمنطقی نسبت به محصول ارائه شده
18) پرهیز و دوری از خلاقیت، نوآوری و تنوع محصولات
19) عدم پایبندی و عملگرایی واقعی و متعهدانه به استانداردهای اجباری یا تشویقی و ایزوهای بینالمللی
20) بالانبردن توان رقابتپذیری
21) عدم انعطافپذیری مقابل خواستههای مصرفکنندگان
22) بی اعتنایی به فرهنگ، آیین، نمادها، ارزشها و سبک زندگی و الگوی مصرف اقوام ایرانی و نواحی جغرافیایی
23) عدم مدیریت هزینههای ناشی از ظرفیتهای بلا استفاده و متحمل به شركت
24) نداشتن مزیتهای رقابتی پایدار
25) توزیع نامتوازن و نداشتن ارتباط با موزعین محلی
26) پرهیز از مشورت، برنامهریزی منطقی و نداشتن نقشه بازار
و. . .
* استراتژیست خلاق ارتباطات