ﻳﻜﻲ از اﺑﺰارﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﺮای ﺗﻌﻴﻴﻦ موقعیت ﻣﺎﻟﻲ شرکتها ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار میﮔﻴﺮد، ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ اﺳﺖ. در واﻗﻊ نسبتهای ﻣﺎﻟﻲ واﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﻣﻬﻤﻲ را در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻋﻤﻠﻴﺎت و وﺿﻌﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ آﺷﻜﺎر میﺳﺎزد. قاعده ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ نسبتها آن اﺳﺖ ﻛﻪ راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ اﻗﻼم ﻋﻤﺪه صورتهای ﻣﺎﻟﻲ دﻗﺖ ﭘﻴﺪا میﻛﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آن ﻣﺸﻜﻼت و ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت ﻣﺎﻟﻲ شرکتها ﺗﻌﻴﻴﻦ میشود. اﻟﺒﺘﻪ ﻧﺴﺒﺖﻫﺎ وﻗﺘﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻔﻬﻮم ﭘﻴﺪا میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻧﺴﺒﺖﻫﺎ در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﻤﺎن ﺷﺮﻛﺖ ﻳﺎ ﺑﺎ ﻣﺆﺳﺴﺎت ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻳﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﻣﻄﻠﻮب ﺻﻨﻌﺖ ﻣﺮﺑﻮط ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺷﻮﻧﺪ.
***
نسبتهای مالی
تحلیلگران ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺤﻠﻴﻞ وﺿﻌﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ از ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ اﺳﺘﻔﺎده میﻛﻨﻨﺪ. نسبتهای ﻣﺎﻟﻲ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮﺧﻲ از واقعیتهای ﻣﻬﻢ را درﺑﺎره ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻋﻤﻠﻴﺎت و وﺿﻌﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ آﺳﺎﻧﻲ آﺷﻜﺎر و اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن را اراﺋﻪ ﻛﻨﺪ، ﻟﺬا ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻫﺪف و ﻣﻮارد اﺳﺘﻔﺎده میﺗﻮان نسبتهای ﺧﺎص را ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار داد. ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻌﻤﻮﻻ در ﭼﻬﺎر ﮔﺮوه زﻳﺮ ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪهاﻧﺪ:
١- ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ: ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ و ﻗﺪرت ﭘﺮداﺧﺖ ﺷﺮﻛﺖ را در ﻣﻮرد وارﻳﺰ ﺑﺪﻫﻲﻫﺎی ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت اﻧﺪازهﮔﻴﺮی میﻛﻨﺪ.
٢- ﻧﺴﺒﺖﻫﺎی اﻫﺮﻣﻲ: ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ از ﻃﺮﻳﻖ اﻳﺠﺎد ﺑﺪﻫﻲ را ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ. در واﻗﻊ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖﻫﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﺧﻮد را از ﻣﻨﺎﺑﻊ دﻳﮕﺮان ﺗﺎﻣﻴﻦ کرده اﺳﺖ.
٣- نسبتهای ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ: درﺟﻪ ﻛﺎراﻳﻲ ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد ﻣﻨﺎﺑﻌﺶ اﻧﺪازهﮔﻴﺮی میﻛﻨﺪ.
۴- نسبتهای ﺳﻮدآوری: ﻣﻴﺰان ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد و ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺎﻣﻴﻦ آن از ﻣﺤﻞ درآﻣﺪ، ﻓﺮوش و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار میدﻫﺪ.
1- نسبتهای ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ
اﻳﻦ نسبتها از ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ دارایی ﺟﺎری ﻳﺎ اﻗﻼم ﺗﺸﻜﻴﻞدﻫﻨﺪه آن ﺑﺎ ﺑﺪﻫﻲ ﺟﺎری بهدست میآﻳﺪ. ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦنسبتهای ﻧﻘﺪﻳﻨﮕﻲ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﻧﺴﺒﺖ ﺟﺎری و ﻧﺴﺒﺖ آﻧﻲ.
1-1- ﻧﺴﺒﺖ ﺟﺎری: ﻧﺴﺒﺖ ﺟﺎری از ﺗﻘﺴﻴﻢ داراﻳﻲﻫﺎی ﺟﺎری ﺑﺮ ﺑﺪﻫﻲﻫﺎی ﺟﺎری بهدست میآید.اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ متداولترین وﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮای اﻧﺪازهﮔﻴﺮی ﻗﺪرت ﭘﺮداﺧﺖ ﺑﺪﻫﻲﻫﺎی ﻛﻮﺗﺎهﻣﺪت اﺳﺖ. زﻳﺮا از ﻃﺮﻳﻖ آن ﻣﻲﺗﻮان ﭘﻲ ﺑﺮد داراییهایی ﻛﻪ در ﻃﻮل ﺳﺎل ﻣﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﭘﻮل ﻧﻘﺪ ﺗﺒﺪﻳﻞ میشوند ﭼﻨﺪ ﺑﺮاﺑﺮ بدهیهاﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻃﻮل ﺳﺎل ﻣﺎﻟﻲ ﺳﺮرﺳﻴﺪ آﻧﻬﺎ ﻓﺮاﺧﻮاﻫﺪ رﺳﻴﺪ. بهطور ﻛﻠﻲ میﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻫﺮ ﻗﺪر ﻧﺴﺒﺖ ﺟﺎری بزرگتر ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺴﺘﺎﻧﻜﺎران ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺧﻮاﻫﻨﺪ داﺷﺖ زﻳﺮا ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺮ داراﻳﻲ ﺟﺎری ﺻﺪﻣﻪ و ﻟﻄﻤﻪای ﻧﻴﺰ وارد ﺷﻮد ﺑﺎز ﺷﺮﻛﺖ میﺗﻮاﻧﺪ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮی ﻃﻠﺒﻜﺎران ﺑﺎﺷﺪ. وﻟﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﺑﺰرگ ﺑﻮدن ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻧﺸﺎﻧﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ از داراﻳﻲﻫﺎی ﺟﺎری به خوبی اﺳﺘﻔﺎده ﻧﻤﻲﺷﻮد ﻳﺎ از ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻋﺘﺒﺎری ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﻛﻢ اﺳﺘﻔﺎده میﺷﻮد.
2-1- ﻧﺴﺒﺖ آﻧﻲ: ﻧﺴﺒﺖ آﻧﻲ از ﺗﻘﺴﻴﻢ داراﻳﻲﻫﺎی آﻧﻲ ﺑﺮ بدهیهای ﺟﺎری بهدست میآﻳﺪ.
ﺑﺮای ﺗﻌﻴﻴﻦ اﻳﻦﻛﻪ داراﻳﻲ آﻧﻲ ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﺑﺪﻫﻲ ﺟﺎری را ﻓﺮا میﮔﻴﺮد از ﻧﺴﺒﺖ آﻧﻲ اﺳﺘﻔﺎده میﺷﻮد داراییهای آﻧﻲ آن دﺳﺘﻪ از داراییهای ﺟﺎری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺑﻪ ﻧﻘﺪ اﺳﺖ.
2- نسبتهای اﻫﺮﻣﻲ
اﻳﻦ نسبتها راﺑﻄﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده واﺣﺪ ﺗﺠﺎری را از ﻟﺤﺎظ بدهیها ﻳﺎ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم ﺗﻌﻴﻴﻦ و ارزﻳﺎﺑﻲ میﻛﻨﺪ و در واﻗﻊ ﻧﺤﻮه ﺗﺮﻛﻴﺐ آﻧﻬﺎ را ﺑﺮرﺳﻲ میکند. ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ نسبتهای اﻫﺮﻣﻲ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪﻫﻲ و ﻧﺴﺒﺖ ﻛﻞ بدهیها ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﻢ.
1-2- ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪﻫﻲ: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺟﻤﻊ بدهیها ﺑﻪ ﺟﻤﻊ داراییها بهدست میآﻳﺪ. بهطور ﻛﻠﻲ وام و اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪﻫﻲ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻛﻢ را ﺗﺮﺟﻴﺢ میدﻫﻨﺪ. ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪﻫﻲ زﻳﺎد ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺮای ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﻧﺎﮔﺰﻳﺮ از اﺳﺘﻔﺎده ﺗﺴﻬﻴﻼت ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺷﺪه اﺳﺖ.
2 -2 ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺪﻫﻲ ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻞ بدهیها ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم به دست ﻣﻲآﻳﺪ. ﻧﺴﺒﺖ ﻓﻮق ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ ﺟﻤﻊ بدهیها اﻋﻢ از ﺟﺎری و ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺘﻲ ﺑﺎ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم دارد ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ از ﻟﺤﺎظ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﭼﻪ راﺑﻄﻪای ﺑﻴﻦ ﻃﻠﺒﻜﺎران و ﺳﻬﺎﻣﺪاران وﺟﻮد دارد. ﻃﺒﻌﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ بزرگتر ﺑﺎﺷﺪ، ﻃﻠﺒﻜﺎران ﻛﻤﺘﺮی ﺧﻮاﻫﻨﺪ داﺷﺖ.
3- نسبتهای ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ
نسبتهای ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ میﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﻣﺆﺛﺮ به کار میﮔﻴﺮد. اﻳﻦ نسبتها ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴﺎن ﺣﺠﻢ ﻓﺮوش و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری در داراییهای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻮﺟﻮدیﻫﺎ، داراﻳﻲﻫﺎی ﺛﺎﺑﺖ، ﺑﺪﻫﻜﺎران و ﻏﻴﺮه است. مهمترین اﻳﻦ نسبتها ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﻧﺴﺒﺖ ﮔﺮدش داراییها، ﻧﺴﺒﺖ ﮔﺮدش ﻣﻮﺟﻮدی، ﻧﺴﺒﺖ ﮔﺮدش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺟﺎری و دوره وﺻﻮل مطالبات.
1-3- ﻧﺴﺒﺖ ﮔﺮدش داراییها: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ درآﻣﺪ ﻓﺮوش ﺑﺮ ﻣﺠﻤﻮع داراییها بهدست میآﻳﺪ. ﻧﺴﺒﺖ ﻓﻮق ﻧﺸﺎن میدهد، ﭼﮕﻮﻧﻪ داراییهای ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اﻳﺠﺎد درآﻣﺪ ﻓﺮوش به کار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ.
2-3- ﻧﺴﺒﺖ ﮔﺮدش داراﻳﻲ ﺛﺎﺑﺖ: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ درآﻣﺪ ﺧﺎﻟﺺ ﻓﺮوش ﺑﺮ داراییهای ﺛﺎﺑﺖ بهدست میآید. ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاری ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ در داراییهای ﺛﺎﺑﺖ و ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺑﻮدن درآﻣﺪ ﺣﺎﺻﻞ از ﻓﺮوش ﺑﺎﻋﺚ ﻛﻢ ﺷﺪن اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ میﺷﻮد.
3 -3- ﻧﺴﺒﺖ ﮔﺮدش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺟﺎری: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻓﺮوش ﺧﺎﻟﺺ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش بهدست میآﻳﺪ.ﻫﺪف از اﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻌﻴﻴﻦ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ آﻳﺎ ﻣﻘﺪار ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش، ﻛﺎﻓﻲ و ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺣﺠﻢ ﻓﺮوش و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ واﺣﺪ اﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ؟ ﻧﺴﺒﺖ ﻓﻮق ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﭼﮕﻮﻧﻪ در ﻣﺴﻴﺮ ﻓﺮوش به کار رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. وﻗﺘﻲ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ، ﻋﺎدی و ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﺟﻠﻮه ﻛﻨﺪ ﺗﻮﺟﻪ زﻳﺎدی ﺑﻪ آن ﻧﻤﻲﺷﻮد ﻣﻨﺘﻬﺎ اﮔﺮ بهطور استثنایی ﺑﺎﻻ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ درﻣﻘﺎم ﺳﻨﺠﺶ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮد ﺷﺮﻛﺖ ﻳﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﺎﻧﺪارد ﺻﻨﻌﺖ ﻣﺮﺑﻮط اﺧﺘﻼف زﻳﺎدی را ﻧﺸﺎن دﻫﺪ، اﻫﻤﻴﺖ ﭘﻴﺪا میﻛﻨﺪ. بهطور ﻣﺜﺎل، اﮔﺮ ﮔﺮدش ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺟﺎری ﺷﺮﻛﺘﻲ در ﭘﺎﻳﺎن ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ 20ﺑﺮاﺑﺮ ﺳﺎل ﻣﺎه ﻗﺒﻞ آن ﺑﺎﺷﺪ، اﻳﻦ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺣﺎﺻﻞ 20ﺑﺮاﺑﺮ ﺷﺪن ﻓﺮوش ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ طبعا ﻣﻄﻠﻮب ﺗﺸﺨﻴﺺ داده میﺷﻮد. وﻟﻲ اﮔﺮ ﻓﺮوش ﺛﺎﺑﺖ ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪه وﻟﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﺑﻪ 120 ﺳﺎل ﻗﺒﻞ آن ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ وﺿﻊ را ﻫﺮﮔﺰ ﻣﻄﻠﻮب ﻧﻤﻲﺗﻮان داﻧﺴﺖ. وﻗﺘﻲ اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻻ ﺑﺎﺷﺪ، اﮔﺮ ﻋﻠﺖ آن اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ در ﮔﺮدش ﻛﺎﻫﺶ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. دراﻳﻦ ﺣﺎل، ﺷﺮﻛﺖ اﻟﺰام زﻳﺎدی ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از اﻋﺘﺒﺎرات ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﭘﻴﺪا میﻛﻨﺪ و ﺑﻪ ﻣﺤﺾ اﻳﻨﻜﻪ کوچکترﻳﻦ دﮔﺮﮔﻮﻧﻲ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب ﭘﻴﺪا ﺷﻮد در ﻣﺨﻤﺼﻪ میاﻓﺘﺪ و ﺑﺴﺘﺎﻧﻜﺎران آن ﻫﻢ ﺻﺪﻣﻪ میﺑﻴﻨﻨﺪ.
4 -3- دوره وﺻﻮل ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت: دوره وﺻﻮل ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻣﻄﺎﻟﺒﺎت ﺑﻪ ﻓﺮوش ﻧﺴﻴﻪ روزاﻧﻪ بهدست ﻣﻲآﻳﺪ. درصورتیکه ﺣﺴﺎب ﻓﺮوش ﻧﺴﻴﻪ از ﻓﺮوش ﻧﻘﺪی ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻧﺸﺪه ﺑﺎﺷﺪ میﺗﻮان به جای ﻓﺮوش ﻧﺴﻴﻪ در ﻓﺮﻣﻮل ﺑﺎﻻ ﻓﺮوش روزاﻧﻪ را به کار ﺑﺮد. اﻟﺒﺘﻪ اینکار از دﻗﺖ ﻧﺘﻴﺠﻪ میﻛﺎﻫﺪ وﻟﻲ در ﻣﺆﺳﺴﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻴﺰان ﻓﺮوش ﻧﻘﺪ و ﻧﺴﻴﻪ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺘﻲ ﺛﺎﺑﺖ ﺑﺎﺷﺪ و در ﺧﻂ ﻣﺸﻲ ﻓﺮوش ﻧﺴﻴﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮاﺗﻲ به وجود ﻧﻴﺎﻣﺪه ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺘﻴﺠﻪ را میتوان ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار داد.
4- نسبتهای ﺳﻮدآوری
نسبتهای ﺳﻮدآوری ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ بهطور ﻣﺆﺛﺮ و ﻣﻄﻠﻮب اداره میﺷﻮد و در واﻗﻊ ﻣﻴﺰان ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺷﺮﻛﺖ را در ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺑﺎزده ﺧﺎﻟﺺ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ درآﻣﺪ ﻓﺮوش ﻳﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاریﻫﺎ اﻧﺪازهﮔﻴﺮی میﻛﻨﺪ. مهمترین آﻧﻬﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺑﺎزده داراییها، ﺑﺎزده ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم و ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺳﻮد ﺑﻪ ﻓﺮوش
1 -4 ﺑﺎزده داراﻳﻲﻫﺎ: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﺮ ﺟﻤﻊ داراﻳﻲﻫﺎ به دست میآﻳﺪ. ﺑﺮﺧﻲ از تحلیلگران اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ را ﺷﺎﺧﺺ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﺑﺮای ﺗﺸﺨﻴﺺ ﻛﻔﺎﻳﺖ و ﻛﺎراﻳﻲ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ در اداره اﻣﻮر واﺣﺪﺗﺠﺎری میداﻧﻨﺪ. ﻧﺴﺒﺖ ﻣﺰﺑﻮر ﺑﺎزدهی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺮای تمام ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران و اﻋﺘﺒﺎردﻫﻨﺪﮔﺎن به دست آورده اﺳﺖ.
2 -4- ﺑﺎزده ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﺮﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم بهدست میآﻳﺪ. ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم واﺣﺪ ﺗﺠﺎری اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ را مهمتر از ﺳﺎﻳﺮ نسبتها میدانند. زﻳﺮا نتیجهای را ﻛﻪ از سرمایهگذاری آﻧﺎن بهدست آﻣﺪه اﺳﺖ ﻧﺸﺎن میدهد.
3 -4- ﺑﺎزده ﻓﺮوش: اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ از ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﺮ ﻓﺮوش ﺧﺎﻟﺺ بهدست میآﻳﺪ. اﻳﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﻧﺸﺎن میدهد از ﻫﺮ ﻳﻚ رﻳﺎل ﻓﺮوش ﭼﻪ ﻣﻘﺪارﺳﻮد (ﺑﺮ ﺣﺴﺐ درﺻﺪ) به دست آمده است. در ادامه تعدادی نسبتهای مالی مهم برای شرکتهای شیشه همدان، شیشه و گاز و شیشه دارویی رازی در جداول زیر درج شده است.