آنچه گزارش اخیر سازمان تجارت جهانی نشان می دهد، این است که کشورمان کارنامه خوبی در تجارت خارجی ندارد. اما اگر بخواهیم موضوع تجارت خارجی را مورد بررسی قرار دهیم، در این رابطه سه بحث کلان وجود دارد. بحث اول توان تولید داخلی، موضوع دوم توان رقابت در بازارهای جهانی و بحث سوم به تهدیدهای اساسی تجارت خارجی معطوف می شود که نقطه عطف این تهدیدها پدیده شوم قاچاق است.
در مورد توان داخلی برای تولید کالای صادراتی از آنجایی که طی 80 سال گذشته اقتصاد کشورمان مبتنی بر یک راهبرد اصولی نبوده و برنامه کلان اقتصادی خود را بر آن مبنا نچیده ایم و هر دری در بازارهای جهانی را براساس سلیقه باز کرده ایم، محکوم به فنا شده ایم.
در مقاطعی به دلیل بحران قیمت برخی از کالاها در داخل یا نظیر آنچه نیاز کشور به واردات ارز بود، در دوره های قبلی تصمیماتی گرفته شده که به از دست دادن بازارهای صادراتی منجر شد. در همین مقوله بحث مهمی که وجود دارد بیماری مزمنی است که در اقتصاد ما وجود دارد و آن، بیماری قیمت تمام شده است.
در کشوری که دچار تورم دو رقمی است و سالیان متمادی است چنین وضعیتی وجود دارد، نرخ رشد ارز و کاهش ارزش پول ملی که می تواند فاکتور مثبتی در امر صادرات باشد به نسبت نرخ تورم تغییر نمی کند.
بنابراین اگر یک منحنی داشته باشیم که در این منحنی قیمت تمام شده کالاها را در مقایسه با نرخ تورم بر مبنای یک فاکتور ثابت نگاه کنیم، در یک نقطه ای قیمت تمام شده کالاها و محصولات تولید داخل از ارز حاصل شده از صادرات همان کالا پیشی می گیرد و در همان نقطه شاهد مرگ صادرات هستیم. این بیماری در کشور ما حل نشده و در عین حال به صورت اصولی توسط دولت جبران شده است.
این در حالی است که در برخی از کشور ها بحث افزایش قیمت تمام شده وجود دارد، ولی به دلایل استراتژیک دولت ها تصمیم می گیرند بازار صادراتی آن کالا را نگه دارند و از همین رو به آن کالا یارانه های خاصی پرداخت می کنند، اما در کشور ما کمتر شاهد اتفاقاتی از این دست هستیم.
از سوی دیگر در بازارهای خارجی شاهد این موضوع هستیم که مبتنی بر نیاز مشتری، کشورهای تولیدکننده کالاهای صادراتی حضور دارند و بنابراین عرصه رقابت را برای ما کم می کنند. در همین حال در مقطعی که صادرات یک کالا دچار مشکل می شود یا به دلیل کیفی توان رقابت از صادرکنندگان گرفته می شود، به راحتی بازار را از دست می دهیم و رقبا جایگزین ما می شوند.
در حوزه صادرات محصولات کشاورزی هم اگر دقت کنیم، متوجه می شویم که در یک مقطع زمانی با قطع صادرات برخی از محصولات کشاورزی به کشورهای حوزه خلیج فارس، هندوستان و پاکستان به راحتی جایگزین ما شدند.
بنابراین ما باید نحوه تفکر خود در مورد زیرساخت های صادراتی را تغییر بدهیم و نباید فکر کنیم که زیرساخت صادراتی، لزوما پایانه های صادراتی، اسکله کشتی و هواپیما و فرودگاه است. این در حالی است که باید به زیرساخت های تکنولوژی و تولید محصول رقابت پذیر در حوزه بنگاه ها توجه و اهتمام ویژه داشته باشیم؛ همان موضوعی که مقام معظم رهبری هم در ابلاغیه سیاست های اقتصاد مقاومتی بر آن تاکید کرده اند و این نکته بسیار ظریف و مهمی است که باید مدنظر قرار بگیرد.
در حوزه تعامل با کشورهای هدف، سایه سیاسی کاری در صادرات هم مشاهده می شود. در همین رابطه در یک مقطع زمانی با برخی از کشورها به طور دو طرفه و با برخی از کشورها به صورت یک طرفه روابط تجاری را حذف کرده ایم که این موضوع در درازمدت برای صادرات سم مهلک است، چرا که زمینه کاهش رقابت را به وجود می آورد.
آنچه سازمان تجارت جهانی بر آن تاکید می کند و بیلان تجاری کشورها و از جمله کشور ما را مورد ارزیابی قرار می دهد، مسئله مهم قاچاق است. در حال حاضر نه تنها قاچاق در بیلان تجاری کشورمان ایجاد اشکال می کند، بلکه با از بین بردن زیرساخت های رقابتی در حوزه تولید کالای داخلی و امکان صادرات، ما را دچار مشکل کرده است.
کما اینکه اگر به عنوان مثال به صادرات شلوار جین از ایران نگاه کنیم، متوجه می شویم در گذشته نه چندان دور صادرکنندگان نمونه ای داشتیم، منتها قاچاق شلوار جین موجب شد که حتی اینها نتوانند به امر صادراتی خود هم برسند و هم تولید داخلی از بین رفت و هم در بیلان تجاری اثرات منفی گذاشت و اینها موضوعاتی است که باید به صورت جدی به آنها توجه کنیم.
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی شیراز