یکی از محصولات دانشگاهها تربیت نیروی انسانی متخصص است و درحالحاضر ما نهتنها در رشته کشاورزی بلکه در همه رشتهها با مازاد تولید نیروی انسانی متخصص و آموزشدیده روبهرو هستیم. نیروهای آموزشدیده و تربیتشده در دانشگاهها پس از پایان تحصیلات هنگامی که وارد بازار کار میشوند، جای مناسبی به فراخور آموزشهایی که دیدهاند و سطح تحصیلاتشان پیدا نمیکنند. در بهترین حالت نیز اگر شغل مناسبی بیابند، حقوق و دستمزدها متناسب با سطح علمیشان و زحماتی که کشیدهاند نیست. بنابراین رقابت شدیدی در بازار کار وجود دارد و افراد تحصیلکرده در بیشتر اوقات مجبور میشوند در رشتههایی غیر از رشته تحصیلیشان کار کنند.
این موضوع موجب میشود از آموزشهایی که دیدهاند بهدرستی استفاده نکنند و دانستههای علمیشان به محاق فراموشی سپرده شود و تلاشها و هزینههایی که برای به دست آوردن آن انجام دادهاند نیز از بین میرود بدون آنکه از آنها بهرهبرداری مناسبی کرده باشند.
در بخش کشاورزی نیز وضع به همینگونه است. دانشگاهها و مراکز علمی، به تربیت و آموزش نیروهای انسانی میپردازند، اما کشاورزی ما آنچنان که باید و شاید، حجم لازم را برای استفاده از این همه نیروی تحصیلکرده و آموزشدیده ندارد. به بیانی دیگر بازار کار در بخش کشاورزی ما به اندازهای نیست که ظرفیت پذیرش نیروهای تربیتشده در این بخش را داشته باشد و این یکی از مشکلات جدی بخش است. برای نمونه در همین ترم، در دانشکده علوم دامی دانشگاه تهران 12 دانشجوی دوره دکترای اصلاحنژاد حضور دارند و گاهی برای من نیز این پرسش مطرح میشود که این افراد پس از پایان دوره دکترا میخواهند چه کار کنند؟ میخواهند به کدام دامداری، مرغداری یا زنبورداری بروند و مسئله یا مشکلی از بخش تولید ما حل کنند؟!
علم با بهکارگیری رشد میکند و تقویت میشود. محفوظات و معلومات دانشجو اگر به کار گرفته نشود، دانش و تجربهاش در گذر زمان فراموش میشود. باید موقعیتهایی در بازار کار بهویژه بخش کشاورزی ایجاد شود. اگر محصولات دامی و کشاورزی ما راهی برای صادرات پیدا میکردند، شرکتهای بزرگ و کوچک بسیاری به وجود میآمدند و توسعه و رشد صنایع، رشد علمی و بهکارگیری نیروهای متخصص و آموزشدیده را نیز در پی داشت.
اقتصاد کشور ما بسته و مبتنیبر نفت است و تا زمانی که نفت باشد، به اقتصاد و تولید سرمایه از راه مثلا تولید گوجهفرنگی با کیفیت، خیار سالم، مرغ مناسب و غیره برای صادرات فکر نمیکنیم، اما کشوری مانند برزیل، دهها هزار کیلومتر آنطرفتر مرغ تولید میکند و بازار خاورمیانه را در دست میگیرد چون به کشاورزی نگاه اقتصادی دارد. بنابراین تا زمانی که اقتصاد نفتی و دولتی بر کشور حاکم باشد، نیاز زیادی به کارشناسان کشاورزی و نیروهای آموزشدیده در کشور وجود ندارد.
* استاد دانشکده علوم دامی پردیس کشاورزی دانشگاه تهران