«استخدام»، مهمترین کلمه در لغتنامه هر صاحب کسبوکاری است. درست متوجه شدید این کلمه حتی از کلماتی مثل «درآمد» و «ارزش بازار» نیز اهمیتش بیشتر است و دقیقا به همین دلیل است که قوانین استخدام یک شرکت میتواند باعث موفقیت یا عدم موفقیت آن باشد. مسئولیت استخدام کارکنان، مسئولیت بسیار بزرگی است. باید کارتان را درست انجام دهید، متقاضیان واجد شرایط را استخدام کنید؛ افرادی که تعهد کاری دارند و در جایگاه خودشان سخت کار میکنند و میتوانند خودشان را با فرهنگ شرکتتان سازگار کنند.
همه اینها عواملی خواهند بود تا کسبوکارتان را به سمت جلو هدایت کنند و گسترش دهند. اما در صورتی که این کار را درست انجام ندهید، به صورت بالقوه کسبوکارتان را به سمت سقوط کردن و در نهایت زمین خوردن نزدیک میکنید و شرایط شکستش را فراهم میکنید. به عنوان یک مدیر برای تشخیص بهترین کاندیدا، گزینههای متفاوتی را پیشرو دارید و راهکارهایی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید.
به عنوان مثال، در قدم اول میتوانید تعریف مشخصی از معیارهای شخصیتی و مهارتهایی که برای انتخاب کاندیدای ایدهآلتان به دنبال آن هستید، داشته باشید. ریچارد برنسون، موسس ویرجینگروپ (Virgin Group) درباره اهمیت معیارهای شخصیتی میگوید: «کلید اصلی شخصیت است، اگر از شخصیت یک نفر رضایت داشتید، سپس به تجربه و مهارتش در کار نگاه کنید.»
قدم بعدی این است که طوری پستی را که قرار است در آن مشغول به کار شود تبلیغ کنید که نظرش جلب شود. کسی را استخدام کنید که خودش را وقف ارزشهای شرکتتان کند، انتقادات و پیشنهادات سازنده بدهد و همیشه مشتاق یادگیری باشد. حتی با علاقه بسیار زیاد و تلاش فراوان، یک حرکت اشتباه یا یک تصمیم غلط میتواند برایتان گران تمام شود و اغلب خارج شدن از همین اشتباهات کار سادهای نیست. در این مطلب به اشتباهاتی اشاره میکنیم که هنگام استخدام باید از آنها اجتناب کنید.
زیاد حرف زدن
حرف زدن ارزان است. اگر تمام طول مصاحبه کاری را به حرف زدن بگذرانید، یک فرصت فوقالعاده را برای سنجیدن استعدادهای فرد موردنظر و میزان شایستگی او برای دریافت پستش از دست دادهاید. در عین حال که در مصاحبه کاری باید اطلاعات لازم را در اختیار کاندیدا قرار دهید، گاهی اوقات مدیرانی که مسئول استخدام هستند در زمینه کار و شرکت خیلی هیجانزده میشوند، به طوری که تمام مدت مصاحبه، بیوقفه درباره کار و اینکه چقدر همه شرایط فوقالعاده است، صحبت میکنند.
مطمئن شوید که از متقاضی سوالهایی با پایان باز میپرسید؛ سوالهایی که نیازمند پاسخهای متفکرانه است. به عنوان مثال میتوانید از متقاضی موردنظرتان این سوال را بپرسید؛ «درباره تجربه کارتان با برنامه اکسل بگویید.» به جای اینکه راه را برایش باز بگذارید و مثلا بپرسید که «آیا تا به حال با برنامه اکسل کار کردهاید؟»
انجام چنین کاری شما را با یک پاسخ ساده بله یا خیر مواجه میسازد. به عنوان یک مدیر زمانی که قصد مصاحبه با یک متقاضی را دارید از قانون 80-20 پیروی کنید؛ به این معنا که 80درصد از زمان مصاحبه را گوش کنید و فقط در 20درصد آن گوینده باشید.
خارج نگهداشتن تیمکاریتان از حلقه استخدام
در حالی که ممکن است شخصی که با او مصاحبه میکنید بهترین کاندیدا برای شغل باشد و مهارتهای منحصربهفرد و صلاحیت تاثیرگذارش کاملا با شغل موردنظرتان تطابق داشته باشد، نکتهای که در این میان مطرح است و باید مورد توجه قرار بگیرد این است که فرد برای موفق شدن در شغلش باید با تیمی که قرار است مستقیما با آنها کار کند، متناسب باشد و خودش را با اعضای تیم تطبیق دهد.
در طول مصاحبه، به شخص متقاضی پیشنهاد دهید که گشتی در شرکت بزند و اگر قصد استخدام کردنش را دارید، او را به افرادی که قرار است با آنها کار کند، معرفی کنید.انجام چنین کاری تصمیمگیری برای استخدام آن فرد را بسیار برایتان آسانتر خواهد کرد، زیرا از بازخورد کارکنانتان آگاه میشوید، چشمانداز وسیعتری پیدا میکنید و پس از ملاقات کوتاه آنها با فرد جدیدی که قرار است استخدام شود، درک بهتری از این استخدام پیدا میکنید.
انجام چنین کاری باعث میشود که اعضای تیمتان احساس ارزشمند بودن داشته باشند و خودشان را بخش جداییناپذیری از گسترش سازمان بدانند. در عین حال فرد متقاضی هم درک بهتر و نزدیکتری نسبت به آینده کاری محتملش، همکاران، تیم کاری و در نهایت فرهنگ کمپانی پیدا میکند.
استخدام اعضای خانواده و دوستان
زمانی که در شرکتتان یک پست خالی میشود و به دنبال فردی مناسب برای استخدام در شغل موردنظر هستید، گاهی پیش میآید که اطرافیانتان از اعضای خانواده و دوستان افرادی معرفی کنند و حتی گاه این پیشنهاد ممکن است از جانب یکی از بهترین کارکنانتان مطرح شود، باید بدانید که داشتن رابطه نزدیک با یک فرد به این معنا نیست که میتواند یک کارمند خوب نیز باشد و اغلب طی این معرفی جمله «آنها ناامیدانه در جستوجوی یک شغل هستند» نیز به کار برده میشود.
استخدام اعضای خانواده یا دوستان باعث میشود که هر جلسه کاری که برگزار میکنید درست مثل یک مراسم خانوادگی باشد که این مسئله حداقل نگرانیتان میتواند باشد.به عنوان مثال، احتمال درگیریهای شخصی بین کارکنان ناگهان دو برابر میشود، تا آنجا که مشکلات شخصی و حرفهای در محل کارتان افزایش پیدا میکند.
همچنین به عنوان مدیر به تبعیض متهم خواهید شد، به خصوص زمانی که دوستان یا اعضای خانوادهتان ترفیع بگیرند یا تشویق شوند. حتی اگر مستحق آن باشند نیز همچنان متهم خواهید بود. بعد از همه اینها یک دلیل خیلی خوب در پس تمام این گفتهها نهفته است: «خانواده و کار با هم ترکیب نمیشوند.»
در را به روی متقاضیان ناموفق نبندید
در حالی که پاسخگویی به هر متقاضی ناموفقی وقتگیر است و فرآیندی را متحمل میشود، مزایای خودش را هم دارد. در عین حال در نظر داشته باشید که فقط درباره پاسخگویی به متقاضیانی که برای مصاحبه دعوت شدهاند، صحبت نمیکنیم، بلکه تمام افرادی را میگوییم که برای شغل موردنظر تقاضا دادهاند و رزومه فرستادهاند. نهتنها بیتوجهی به درخواست کسی که برایتان رزومه فرستاده، دور از ادب است، بلکه باعث آسیب دیدن شهرت شما و کسبوکارتان نیز خواهد شد.
در عین حال، این افراد با ارسال درخواستشان برای به دست آوردن آن شغل بیشترین سهم را در تحسین کسبوکار شما داشتهاند، زیرا تمایلشان را برای کار در شرکتتان و برای شما اعلام کردهاند. منتظر نگه داشتن متقاضیان ناموفق یا بدتر از آن بیتوجهی کردن و هرگز به آنها پاسخ ندادن، منجر به از دست دادن مشتریانتان میشود و این مشتریها فقط متقاضیان ناموفقی نیستند که به شما مراجعه کردهاند و شرکتتان به آنها بیتوجهی کرده، بلکه خانواده و دوستان آنها را نیز شامل میشود.
به طور متوسط، افراد با 12 نفر از دوستان و اطرافیانشان درباره یک تجربه منفی و ناخوشایند صحبت میکنند و فقط با یک نفر درباره تجربیات مثبتشان سخن میگویند. حداقل کاری که میتوانید انجام دهید این است که از آنها به دلیل زمانی که برای ارسال رزومه و درخواست دادن صرف کردهاند، تشکر کنید.
با انجام این کار از ایجاد تجربه منفی دیگران توسط کسبوکارتان جــلـوگـیری و محبوبیت کسبوکــارتـان را حفظ میکنید. در واقع باید تا آنجا که امکان دارد از ناراحتی حاصل از این رد شدن کم کنید. جواب منفی دادن به یک متقاضی جویای کار وظیفه آسانی نیست، اما نوع پاسخگویی، نحوه برخورد و کلماتی که از آن استفاده میکنید، تاثیری است که آن شخص از کسبوکارتان میگیرد.
ارتباط با نویسنده:mona.ashrafzade@gmail.com