ورود تنباکو و توتون به ایران، از ابتدا با کلماتی مانند انحصار، امتیاز، تحریم و حکومت همراه بوده است. سودآوری و مصرفی بودن این کالا، همواره منافعی مناسب برای سرمایهگذاران و تجار داخلی و خارجی تعریف کرده است تا آنها را جهت ورود به این بازار وسوسه کند. سود سرشار فرآیند کشاورزی، صنعت و تجارت تنباکو، دولتها و حاکمیت را نیز برای کسب درآمد مالیاتی از این سود به این حوزه راغب کرده است. در این خصوص میتوان به سرگرد بریتانیایی «رژی تالبوت» بهعنوان نخستین تاجر کلان و «ناصرالدین شاه» بهعنوان نخستین بازیگر کلان حکومتی این حوزه اشاره کرد. اما واکنش چند تن از علما از جمله «آیتالله میرزای شیرازی» به اختصاص این امتیاز به یک انگلیسی را هم میتوان بهعنوان نخستین ورود و واکنش جدی مردم به مثلث «حاکمیت، بازار، مصرفکننده» دانست.
پس از ماجرای لغو انحصار تالبوت، تا سالها بازار کشت و تولید و مصرف محصولات دخانی، بازاری محدود، متلاطم، غیرصنعتی و غیرقابل توجه و با ریسک بالا مینمود. با روی کار آمدن دولت پهلوی اول و انجام اقدامات اصلاحی صوری در فرهنگ اسلامی – ایرانی جامعه و بروز دخالتهای دولت در مواردی همچون نحوه پوشش مردان و زنان ایرانی، ورود به عرصه صنعت دخانیات برای تمامیتخواهی همچون رضاشاه، فرصتی مناسب برای کسب درآمد و همچنین متجدد کردن انبوه ظاهر مردم از مصرف قلیان و چپق به کشیدن سیگارت بود.
در گام اول با تصویب قانون سال 1310، انحصار این صنعت به دولت اعطا و نخستین کارخانه سیگارتسازی در 5مهر 1316 پس از طی مراحل ابتدایی با تامین مواد اولیه، نیروی متخصص و ماشینآلات لازم آغاز به کار کرد. بدینسان یکی از قدیمیترین صنایع نوین کشور شکل گرفت تا طی سالها با تولید برندهای گوناگون سیگارت، اکثریت قاطع فروش بازار سیگار ایران را تصاحب کند.
پس از گذشت قریب به 80سال از آن زمان، اکنون بازار محصولات دخانی ایران، بلبشویی از محصولات تولید داخل، محصولات مجاز و قانونی تولیدی کشورهای دیگر در ایران، واردات قانونی و همچنین قاچاق است. تفاوت کیفیت و وجود شبکههای فروش قوی رقبا، شرایط بسیار سختی را برای ادامه حیات محصولات دخانی تولید داخل به وجود آورده است. واگذاری شرکت دخانیات ایران بهعنوان بخشی از بدهی دولت به بخش خصوصی، در راستای فرآیند خصوصیسازی شرکتهای دولتی، تحولی دیگر در این شرایط طاقتفرسا برای این موسسه کهنسال و بیمار بود. فاصله گرفتن ذائقه مصرفکنندگان دخانی جامعه ایرانی از محصولات داخلی و تمایل روزافزون مصرفکنندگان به استفاده از دیگر محصولات، معضل بزرگ دیگری است که این صنعت را تهدید میکند.
صنعت دخانیات ایران بهعنوان صنعتی ملی با یک معادله چند مجهولی جهت تصمیمگیری برای اقدامات آتی مدیریتی آن روبهرو است. تصمیماتی که معیارهای گوناگون و پرشماری بر آن تاثیر میگذارند و عواقب این تصمیمات میتواند آینده بازار دخانیات ایران را بهشدت متاثر سازد. از این رو مجموعه تصمیمگیرنده این صنعت با سبدی از پیچیدگیها مواجه هستند که از یک سو آنان را درگیر وضعیت فروش کنونی و میزان سهم بازار محصولات خود میکند و از دیگر سو با چالشهای این بنگاه دولتی به تازگی خصوصی شده روبهرو هستند.
در عرصهای که شرکتهای فراملیتی بزرگ سالهاست به شکل جدی و حرفهای و با تمام قوا وارد این بازار شدهاند و با بهکارگیری شیوههای نوین تولید، بازاریابی و فروش نبض بازار دخانیات ایران را در دست گرفتهاند، لزوم واکنش مناسب و سریع مجموعه مدیریت به این تغییرات و در راستای بهروزرسانی شرکت دخانیات ایران جهت حفظ سهم بازار دوچندان میشود.
آیا در سالهای آتی شاهد زوال صنعت دخانیات ایران خواهیم بود یا مدیریت مجموعه، اقداماتی متناسب با وضعیت کنونی را جهت پوستاندازی و بهبود وضعیت این صنعت در پیش خواهد گرفت؟