در این مقاله نظر بر این است که بهصورت اجمالی محیط کسبوکار در کشور ایران مورد بررسی قرار گیرد و بهصورت کلان به بررسی جزئی صنعت لبنیات در قالب مدل PESTEL پرداخته شود. ابتدا اشارهای میشود به برخی ویژگیهای کشور ایران:
* ایران دومین کشور بزرگ از لحاظ وسعت در خاورمیانه و هجدهمین کشور در کل دنیاست. همچنین این کشور هفدهمین کشور پرجمعیت دنیا به شمار میرود.
- ایران جزو رهبران صنایع زیر در خاورمیانه به شمار میرود:
- خودروسازی و حملونقل
- ملزومات ساختمان سازی
- لوازم خانگی
- غذا و محصولات خوراکی
- محصولات دارویی
- فناوری اطلاعات
- نیرو و صنایع پتروشیمی
- تخمین رشد تولید ناخالص ملی بین 5تا 8درصد در مدت زمان میان سالهای 2016 تا 2020 در گزارشات بینالمللی بیان شده است.
* به دلیل وسعت سلایق و محدودیتهایی که طی یک دهه گذشته برای ورود به این کشور وجود داشته است، این کشور یکی از جذابترین هدفهای کشورهای دیگر جهت صادرات مواد مصرفی است.
صنایع غذایی
امروزه صنایع غذایی، یکی از مهمترین و گستردهترین صنایع فعال در عرصه اقتصاد جهانی است. رشد روز افزون جمعیت، متنوع شدن سلایق مصرفکنندگان، افزایش اهمیت سلامت محصولات غذایی، تغذیه سالم بهعنوان عامل پیشگیری از بروز بسیاری از امراض، برجستهتر شدن نقش موادغذایی از جنبههای اقتصادی و بهداشتی و. . . همگی مبین نقش قابل توجه تغذیه و صنایع غذایی در زندگی بشر امروز است. محصولات لبنی تامینکننده بخش قابل ملاحظهای از انرژی مورد نیاز روزانه انسان بوده و مصرف این محصولات به میزان لازم میتواند ضامن سلامت جسمی و طول عمر آدمی باشد.
بنابراین با توجه به نقش این محصولات در زندگی انسان، هر فعالیتی که به نحوی بر فرآیند تولید و تامین آنها موثر باشد، حائز اهمیت است و باید به شکل مناسبی مورد تحلیل قرار گیرد. در حال حاضر با توجه به اهمیت صنایع لبنی در کشورهای سراسر دنیا و نیز جذابیت بازار محصولات مصرفی ایران در دوره پسا تحریم، اثرات توافق بینالمللی ایران با کشورهای عضو باعث شده است که بازار محصولات لبنی در ایران بهصورت خاص، مورد توجه ویژهای از سوی کشورهای دیگر قرار گیرد. در ادامه به بررسی ابعاد مدل PESTLE بهصورت مختصر در باب این صنعت میپردازیم.
1- بعد سیاسی (Political):
* مهمترین عامل در این بحث، توافق بر سر برجام است که باعث شد محدودیتهای روابط تجاری بین ایران و کشورهای دیگر برداشته شود و تحریمها علیه این کشور به پایان برسد. این اثرات بر صنعت لبنیات بهصورت خاص تاثیرگذار خواهد بود زیرا شرکتهای لبنی بزرگ دنیا تا به حال به بازار ایران ورود نکردهاند و همین امر باعث ورود آنها شده که بازار رقابتی را داخل ایران بسیار جذاب و سنگین خواهد کرد.
2- بعد اقتصادی (Economical):
* تورم: طبق آخرین گزارش از سوی بانک مرکزی، در دی ماه سال 94 نرخ تورم به میزان 2/12 درصد رسیده است که نشان از ثبات در بازار ایران است که برای شرکتهای لبنی نیز مانند شرکتهای دیگر عامل مثبتی است.
* جهانی شدن: این عامل در واقع نشانگر میزان تعامل یک صنعت در کشور با کشورهای دیگر به موجب افزایش دانش و مبادلات تجاری است. به واسطه از میان برداشته شدن تحریمها علیه ایران، صنعت لبنیات که کمترین تعامل را با دیگر کشورها داشته است، بستری مهیا را در مقابل خود خواهد دید که میتواند وارد بازار جهانی شده و صادرات بالایی را برای شرکتهای داخلی به همراه داشته باشد.
* نرخ ارز: از دیگر عوامل مهم اقتصادی است که برای تسهیل در امور تجاری نقش تعیین کنندهای دارد. نرخ ارز مبادلهای پایین میتواند توان شرکتهای لبنی داخلی را جهت بهکارگیری تکنولوژیهای روز دنیا و استفاده از دانش کشورهای دیگر را افزایش دهد.
3- بعد اجتماعی (Social):
* هرم سنی ایران که عموما میانسال هستند، در دورانی قرار دارند که به دلیل عدم فرهنگسازی مناسب، در معرض آسیبهای جسمانی بالایی هستند. استفاده از محصولات لبنی و ایجاد فرهنگ مناسب استفاده مداوم از این محصولات توانسته است در میان اکثر مردم جامعه نفوذ کرده و نرخ سرانه مصرف شیر را افزایش دهد.
* افزایش نرخ تحصیلات خانوادهها و همچنین اهمیت سلامتی در میان آنها باعث شده است مردم تاکید ویژهای بر استفاده از محصولات لبنی در سبد خانوار خود داشته باشند و این روند وجود دارد که خانوادهها رو به استفاده از محصولات سالمتر خواهند برد و نخستین پیشنهاد برای آنها محصولات لبنی هستند.
* مردم ایران امروزه سبک زندگی متفاوتی را تجربه میکنند. با از بین رفتن فاصلهها و مرزها میان کشورها به واسطه رشد اینترنت و به دنبال آن ارتباطات گسترده و شکلگیری شبکههای اجتماعی، مردم ایران نیز با سبک زندگیهای متفاوت در دنیا آشنا شدهاند و به همین دلیل علاقهمند به استفاده از برندهای بینالمللی و همچنین الگوگیری از مردم دیگر نقاط دنیا شدهاند. سبک زندگی کنونی مردم ایران آنها را به استفاده از محصولات کم چرب و کم نمک و سالمتر رهنمون ساخته است.
* یکی از مهمترین عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر صنعت لبنیات این است که این صنعت دیگر مانند گذشته، یک صنعت با درگیری پایین میان مصرفکنندگان نیست. این به آن معناست که مقطع زمانی که مردم به دنبال ویژگیهای یک محصول لبنی و حتی نام برند آن نبودند و بهعنوان مثال فقط میخواستند شیر بخرند به اتمام رسیده است. امروزه مردم میدانند که شیر ساده میخواهند یا ویتامینه؛ کم چرب یا پرچرب؛ برند A یا برند B یا برند C. این به آن معناست که شرکتهای لبنی برای جذب مشتریان نیازمند پرداختن به سلایق آنها هستند و این صنعت نیز کاملا بازارمحور شده است.
4- بعد فناوری (Technological):
* با پیشرفت علم و به دنبال آن پیشرفت فناوری، صنعت لبنیات هم افقهای جدیدی را پیش روی خود میبیند که با استفاده از نوآوری در محصول و ارائه محصولات جدید همواره در رأس صنایع نوآور است. با به نتیجه رسیدن برجام، راه ورود فناوریهای جدید و تجهیزات تولیدی مدرنتر نیز به ایران باز شده و این به معنای پیشرفت در ویژگیهای محصولات است.
* گرایش مصرف مردم به سمت محصولات ارگانیک و فراسودمند روندی روز افزون را تجربه میکندکه یکی از نتایج استفاده از فناوریهای جدید است.
5- بعد زیست محیطی (Eco-Environmental):
* ایجاد و ترویج روندهای کمک به بازیابی محیط زیست در چند سال اخیر وارد ایران شده است و در صنعت بستهبندی بسیار به چشم میآید. استفاده از مواد بستهبندی قابل بازیافت و سازگار با محیط زیست بیش از پیش اشاعه پیدا کرده است و این امر امروزه در صنعت لبنیات نیز یک ارزش ویژه به حساب میآید.
* تولید محصولات ارگانیک و فراسودمند بهعنوان عاملی مهم در کاهش استفاده از سموم و داروهای شیمیایی در جهت کنترل و کاهش آلایندگی محیطزیست و پیشگیری از ابتلا به بیماریها و کاهش هزینههای درمان و تبعات زیست محیطی آن از دیگر روندهای موجود در این زمینه در عرصه صنعت لبنیات است.
6- بعد قانونی (Legal):
* در داخل کشور ایران نظارتهای بسیار دقیقی توسط ارگانهای نظارتی هم از جهت رعایت اصول بهداشتی و هم از لحاظ تطابق با استانداردها روی فرآیند تولید محصولات لبنی به دلیل جلوگیری از بروز و شیوع بیماریهای مختلف از طریق شیر و فرآوردههای شیری انجام میپذیرد که عدم رعایت اصول و مقررات مشخص شده، کار را برای شرکت تولیدی بسیار مشکل خواهد کرد و به نوعی کوچکترین اشتباهی در این عرصه شرکت را از گردونه رقابت در این صنعت بیرون خواهد راند. در ادامه به بررسی ابعاد ویژهای از تحلیل محیط کسبوکار و صنعت لبنیات در ایران پرداخته شده است:
بررسی رقبای بالقوه
رقبای تازه وارد به یک صنعت، ظرفیتهای جدید، تمایل به گرفتن سهم از بازار و اغلب منابع جدیدی را با خود به همراه میآورند. ممکن است قیمتها کاهش یابد یا هزینههای فعلی افزایش یابد و در نتیجه میزان سوددهی پایین بیاید. شرکتهایی که به دنبال تنوع بخشیدن به کسبوکار خود هستند و از بازارهای دیگر وارد یک صنعت میشوند اغلب از منابع در اختیار خود جهت ایجاد تحول اساسی استفاده میکنند.
بنابراین خرید کمپانیهای دیگر در یک صنعت که با هدف ایجاد موقعیت در بازار انجام میشود را شاید بتوان بهعنوان ورود عادی نگریست، گرچه هیچ واحد کاملا جدیدی شکل نگرفته باشد. تهدید ورود به یک صنعت بستگی به موانع حاضر بر سر راه ورود به آن و واکنش رقبای موجود در آن دارد. اگر موانع زیاد باشد یا شرکت تازه وارد انتظار برخورد انتقامجویانه از طرف رقبای موجود را داشته باشد، خطر ورود بالا خواهد بود. موانع اصلی برای ورود جدید عبارتند از:
* مزیت مقیاس
* تمایز محصول
* نیاز به سرمایه
* هزینههای تغییر
* دسترسی به کانالهای توزیع
* خسارتهای هزینه مشتق از مقیاس
* سیاست دولت
بررسی ابعاد استراتژیک در صنعت لبنیات:
هنگام تحلیل ساختاری درون صنعت، یکی از کلیدیترین بخشها، بخش شناسایی ابعاد استراتژیک در صنعت است. ابعاد استراتژیک عواملی هستند که تفاوتهای احتمالی میان انتخابهای استراتژیک یک صنعت در درون صنعت را توجیه کرده و آن را به طور کامل تحت تاثیر قرار میدهند. بنا بر شرایط صنعت لبنیات در ایران میتوان به برخی از ابعاد مهم و تاثیرگذار استراتژیک در این صنعت به شرح زیر اشاره کرد:
* میزان دریافت شیر خام و کیفیت آن (ارتباط با تامینکنندگان)
* تخصص یافتگی (منظور از تخصص یافتگی، میزان تاکید هدفمند شرکت بر گستردگی خطوط، بخشهای مورد هدف مربوط به مشتری و بازارهای جغرافیایی هدف است)
* کانال توزیع
بهطور کلی بعد از توافق برجام، بازار ایران مخصوصا بازار مواد مصرفی در دوران پساتحریم تحت تاثیر بسیار زیادی قرار خواهد گرفت. امروزه در جامعه ایرانی خوشهبندی متفاوتی شکل گرفته است. به این گونه که گروهی از مردم که اکثرا قشر مرفهتر جامعه هستند به استفاده از کالاهای خارجی تمایل زیادی دارند. با از بین رفتن محدودیتهای واردات کالاهای خارجی میتوان این پیشبینی را برای بازار ایران داشت که شرکتهای معتبر بینالمللی در حوزه لبنیات که تاکنون در بازار ایران حضور نداشتهاند پا به این عرصه میگذارند و با توجه به وجود تقاضا نسبت به کالای آنها میتوان اینگونه پیشبینی کرد که رقیب جدی شرکتهای داخلی خواهند بود.
اما این سکه روی دیگری هم دارد. از بین رفتن محدودیتها باعث ورود سهلتر فناوری و دانش شرکتهای بینالمللی میشود. تفاوت اصلی صنعت لبنیات با دیگر صنایع در ایران در دوران پساتحریم به دو مورد بازمیگردد. اول ماهیت محصول است که همانطور که در بالا اشاره شد نیازمند ابعاد استراتژیک بسیار مهمی است که برای یک شرکت خارجی تامین آنها در ابتدای امر دشوار خواهد بود. دوم اینکه شرکتهای لبنی خارجی تا به حال در ایران حضور نداشتهاند و به یکباره اقدام به راهاندازی کارخانه در ایران نخواهند کرد و این به معنای آن است که حداقل در سالهای ابتدایی میل به انجام مشارکت و اعطای حق لیسانس برند خود به شرکتهای ایرانی در اولویت سیاستهای آنها قرار خواهد داشت.
با توجه به این دو مورد بیان شده، ایران در دوره پساتحریم در صنعت لبنیات میتواند پیشرفت فزایندهای به واسطه ایجاد تعامل و شراکت با شرکتهای بینالمللی داشته باشد. تولید تحت لیسانس شرکتهای معتبر بینالمللی میتواند اصلیترین گزینه در آینده صنعت لبنیات ایران باشد. البته ورود کالاهای خارجی نیز از دیگر پیشبینیهای محتمل است که بازار ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
دانشجوی کارشناسی ارشد کارآفرینی