عمده برنامههایی که رئیسجمهور تحت عنوان بسته حمایتی از اقتصاد عنوان کرد، مجموعهای از سیاستهای رونق در اقتصاد کلان به شمار میرود که میتواند نقطه آغاز خروج از رکود تلقی شود. آن دسته از معاملهگرانی که رکود بازار سهام در سالهای 76 تا 78 را به یاد دارند یا نزول سرسخت بازار در سال 84 و تداوم آن تا سال 86 را از یاد نبردهاند یا افرادی که حجم محدود معاملات سهام در سال 1390 را هنوز در ذهن خود مرور میکنند، همواره به ایجاد گشایش در روندهای متوقف بازار امیدوار بودهاند، چرا که اساساً این موضع از سنتهای الهی است که پس از سختی و دشواری، آسانی امور میسر میشود. آنچه در فراز و فرود روند بازار سهام برای سرمایهگذاران و حتی سیاستگذاران کشور از اهمیت برخوردار است، اینکه در زمان اوج رونق یا دورههایی که بازار با افت مداوم مواجه میشود، بازار سرمایه با چه سیاستهای راهبردی روبهرو است.
در حال حاضر بازار از لحاظ روانی با امیدواری بالایی به چشمانداز آینده مینگرد و این در حالی است که متولیان بازار سرمایه با استفاده از این انتظارها به دنبال رشد اقتصاد کشور از طریق تقویت بازار اولیه باشند. بازار سرمایه باید با جذب نقدینگی سرمایهگذاران به ایجاد رونق در بازار اولیه که مجموعهای از شرکتها و بنگاههای بزرگ اقتصادی هستند، کمک کنند در مقابل بانکها نیز با اعطای تسهیلات خرد به مردم، قدرت خرید آنها را در بازار ثانویه افزایش دهند. با اینکه در سال 93 بازار سهام با اوضاع رکودی شدیدی مواجه بود، اما شرکتها و واحدهای اقتصادی توانستند، بیش از 22هزار میلیارد تومان از طریق این بازار تأمین مالی کنند.
در حال حاضر بانکها دیگر توانایی تأمین مالی بنگاههای بزرگ را با اعطای وامهای چند دههزار میلیاردی ندارند و این در حالی است که میتوان از طریق بورس و بازار سرمایه به راحتی تسهیلات ارزانقیمت را تأمین مالی کرد. یکی از ضعفهای ساختاری بازار سهام همواره حجم پایین معاملات بازار در قیاس با ارزش جاری آن نسبت به بازارهای مالی دنیا بوده است. سال 92 یکی از طلاییترین دورههای بازار سهام با برجا گذاشتن معاملات 30 درصدی ارزش بازار سهام بود، در حالی که این نسبت در سالهای متمادی از 9 تا 12 درصد فراتر نمیرفت. جالب اینکه همواره متخصصان بازار سهام به دنبال افزایش نقدشوندگی سهام در بازار سرمایه بودهاند،
در این میان آن دسته از معاملهگرانی که روزانه به امید کسب بازدهی به دنبال متعادل کردن روند معاملات سهام هستند و به افزایش این نقدشوندگی به طور خودکار کمک میکنند. هر چه بازار سهام از قدرت نقدشوندگی بالاتری برخوردار باشد و شاخص آن از ارزش جاری بیشتری بهره ببرد، میتوان اطمینان داشت که قیمت سهام منصفانهتر و امکان دستکاری قیمتها کمتر خواهد شد.