ایده فوقالعادهای برای راهاندازی کسبوکاری جدید دارید و تصمیم گرفتهاید یک شریک مناسب پیدا کنید و تمام دردسرهایی را که برای انتخاب این شخص متحمل شدهاید، پشتسر گذاشتهاید. حالا قسمت سخت ماجرا فرامیرسد؛ ادامه دادن شراکت کاری فوقالعادهتان فراتر از برقراری یک رابطه دوستانه است. مانند ازدواج، انتخاب شریک تجاری هم باید انتخاب فردی باشد که بتواند در یک مسیر طولانی همراهیتان کند، کسی که بتواند در مواقع بحرانی کسبوکارتان و زمانی که لازم است تصمیمات کاری مهمی اتخاذ شود، به شما کمک کند و فقط زمانهایی که به موفقیت دست مییابید، کنارتان نباشد. مشاجره بخشی از زندگی است، اما باید تا آنجا که امکان دارد از درگیریهای ناشی از اختلاف سلیقههایی که در کار با شریکتان پیش میآید، جلوگیری کنید.
درگیریهای ناشی از اختلافسلیقه منجر به ایجاد مشکلاتی جدی در کسبوکار میشود. در عین حال که رابطه خیلی خوبی با شریکتان دارید، باید آماده لحظاتی باشید که ممکن است مشکلاتی به وجود بیاید. باید یک قرارداد بنویسید و در آن به وضوح مشخص کنید که چه کسی تصمیمگیرنده است، همچنین باید آماده لحظاتی باشید که ممکن است شرایط تغییر کند.
چه راههایی وجود دارند که مطمئن شوید رابطه کاریتان همیشه به خوبی و خوشی ادامه خواهد داشت؟ ایجاد چنین رابطهای به آن دشواری که فکر میکنید، نیست. با این وجود همه این نکتهها که مطرح میشود با یک هشدار همراه است؛ هرگز نمیتوانید بگویید که رابطهتان چقدر با یک نفر خوب پیش خواهد رفت یا کسبوکارتان چقدر خوب به راهش ادامه خواهد داد، مگر اینکه واقعا تلاش کنید.
چشماندازها و اهدافتان را تعریف کنید
کســبوکــارتــان خیـلـی پیشرفت نخواهد کرد اگر شما و شریکتان هرکدام در جهات مختلف کار کنید. زمان بگذارید و با شریکتان دقیقا درباره اینکه اصول اساسیتان چیست و قرار است چه کاری انجام دهید، صحبت کنید. مهم نیست که هرکدام از شما به دلایل مختلفی این کسبوکار را انجام میدهد، مهم این است که باید بر سر اینکه چگونه قرار است کارتان را انجام دهید و در این مسیر به چه اهدافی باید دست یابید، به توافق برسید.
زمانی که این توافق را بهعنوان شرح وظایف نوشتید، هم شما و هم شریکتان اطمینان پیدا میکنید که به دنبال یک هدف مشترک هستید و هر زمانی که قصد دارید تصمیم مهمی بگیرید که شرایط را تغییر دهد، میتوانید به آن مراجعه کنید.اگر این تصمیم باعث ایجاد یک تغییر بزرگ شود، چگونه این شرح وظایف باید تغییر کند؟ دنیای تجارت به اندازه آدمها غیرقابل پیشبینی است، این همان دلیلی است که باید همیشه آماده باشید، اما در عین حال باید انعطافپذیری لازم را برای سازگاری با شرایط داشته باشید.
همه چیز را بنویسید، چرا که ممکن است دوستانی داشته باشید که بخواهند در هر مسئلهای به راحتی به توافق برسند. باید بدانید که کار نسبت به رابطه دوستی در اولویت قرار دارد. باید یک استراتژی خروج از همان ابتدا داشته باشید؛ برنامههایی برای زمانهایی که موفق میشوید و لحظاتی که کسبوکارتان با شکست مواجه میشود. یک وکیل داشته باشید تا توافقات را بررسی و به شما کمک کند تا هر تغییری را که لازم است، انجام دهید.
از چگونگی رسیدن به اهدافتان آگاه باشید
انسانها متفاوتند و با چیزهای متفاوت انگیزه پیدا میکنند. آنها با روشهای مختلف کار میکنند و تواناییهای متفاوتی نیز دارند و هیچ اشکالی در هیچیک از این موارد وجود ندارد. در واقع بهتر است با کسی شریک شوید که کاملتان میکند، نه کسی که خصوصیاتی مشابه شما دارد، چرا که در این صورت به کمک دیگران دو برابر نیاز پیدا خواهید کرد. کاری را که لازم است انجام دهید و بدانید هر شریکی از تواناییهای خودش استفاده میکند، به اندازه خودش باری را از روی دوش شما برمیدارد و در نهایت، زمانی راضی خواهد بود که انتظاراتش برآورده شود.
نسبت به اولویتها و مسئولیتهای یکدیگر آگاهی داشته باشید، اگر یکی از شرکا متاهل است، پس باید ساعات کمتری را کار کند و تا زمانی که سخت کار میکند و تمام توانش را به خدمت میگیرد، این مسئله نمیتواند مشکلی محسوب شود. باید تعیین کنید که بهعنوان یک شرکت در پی چه اهدافی هستید، سپس آنها را به اهداف کوچکتری تقسیم کنید. این اهداف باید به طور مساوی بین شما تقسیم شود، به طوری که این وظایف در تخصصتان باشند و هرکدامتان مسئول و پاسخگوی این وظایف باشید.
هرچقدر که یک شریک از تواناییها و علایقش بیشتر استفاده کند، انگیزه بیشتری برای بهتر کار کردن و خلاقیت بیشتر در ایدههایش پیدا میکند. در عین حال، جایگاههای کسبوکارتان باید کاملا و بهوضوح تعریفشده باشند. به تمام جایگاههایی که برای ساختن کسبوکاری موفق نیاز دارید، بیندیشید و هر شغلی را بهصورت شفاف تعریف کنید.
برای هر نقشی که نمیتوانید ایفا کنید، یک نفر را استخدام کنید، مثلا ممکن است بیندیشید که استطاعت استخدام یک حسابدار را نداشته باشید، اما اگر خودتان و شریکتان در امور مالی ضعیف باشید، قطعا نخواهید توانست مشکلات مالی را که بعدها برایتان پیش میآید، برطرف کنید. شاید با خودتان فکر کنید که دادن پیشنهاد شراکت ارزانتر از استخدام آنها برایتان تمام شود، صبر کنید، درباره یک پیمانکار مستقل چه کاری میخواهید انجام دهید؟ آیا شما و شریکتان از اینکه سودتان را با شخص دیگری تقسیم کنید، احساس رضایت خواهید کرد؟
از تصمیمات سخت روی برنگردانید
ممکن است چشماندازتان این باشد که یک شرکت بزرگ با کارمندان زیاد داشته باشید و پول فراوانی هم به دست آورید. یک روز ممکن است این اتفاق بیفتد، اما در حال حاضر باید شما و شریکتان زمانی را که لازم است کنار یکدیگر کار کنید تا چشماندازتان را به واقعیت تبدیل کنید. تصمیم بگیرید آیا قصد دارید که جلسات هفتگی یا ماهانه بگذارید. این جلسات باید محلی باشد که هرکدام از شما بتوانید به راحتی حرفهایتان را بزنید و حتی اگر از کاری که طرف مقابلتان انجام میدهد، رضایت ندارید آن را مطرح کنید.
همچنین در این جلسات میتوانید نگاهی به شرح وظایفتان بیندازید و حتی به روشی درست مخالفتتان را با آنها ابراز کنید. تصور نکنید که در این جلسات هیچ بحث و مشاجرهای اتفاق نخواهد افتاد، اما نگران نباشید، این بحثها میتواند یک اتفاق خوب برای کسبوکارتان باشد، تا زمانی که آن را بهصورت خلاقانه ادامه دهید. وقتی راجع به اینکه چه کسی را استخدام کنید، بحث میکنید، درباره استخدام دوستان و اعضای خانواده با احتیاط عمل کنید، بهخصوص زمانی که آنها فقط جزو دوستان یا اعضای خانواده شما هستند.
همیشه سعی کنید در انتخابهایتان عادلانه رفتار کنید و از هر دو طرف افرادی را انتخاب کنید یا سعیتان بر این باشد که افراد غریبه را استخدام کنید، اگر بیشتر استخدامهایتان فقط از جانب یک شریک باشد، این مسئله در نظر شریک دیگر جلوه خوبی پیدا نمیکند، بهخصوص زمانی که مشکلی به وجود بیاید. آماده باشید. چگونه قرار است سودتان را تقسیم کنید؟
قبل از اینکه بگویید 50-50، شاید به این مسئله اندیشیده باشید که یک شراکت 40-60 یا 30-70 میتواند به نفعتان باشد، بنابراین یکی از شرکا مسئولیت بیشتری خواهد داشت. اگر همه چیز به خوبی پیش برود، چگونه میخواهید انتقال به یک شرکت بزرگتر با تعداد کارمند بیشتر را مدیریت و بیشتر کار کنید؟ و اگر همه چیز مطابق میلتان پیش نرود، برنامهتان چه خواهد بود برای اینکه یکی از شما کار را ترک کند یا هردویتان کسبوکارتان را جمع کنید؟
یادتان باشد که اولویت با کسبوکارتان است
حتی اگر کسی بهترین دوستتان باشد، واردشدن به یک کسبوکار با او لزوما بهترین ایده نیست، ممکن است درباره او همه چیز را بدانید، اما آیا همه چیز را درباره حس تجارتش میدانید؟ خبر بد این است که بسیاری از دوستیهایی که تبدیل به شراکت کاری میشوند، اغلب با خاتمه دادن نه تنها به رابطه کاری، بلکه به رابطه دوستی نیز پایان مییابند. کاری که میتوانید در این زمینه انجام دهید این است که در ابتدا با هم روی پروژههای کوچک کار و نتیجه را مشاهده کنید. زمان بیشتری را بگذارید تا یکدیگر را بشناسید و بفهمید که آیا افرادی هستید که ارزشها و اولویتهایشان با هم همتراز است.
همچنین بهسابقه یکدیگر بهعنوان یک کارمند توجه داشته باشید. دقت کنید که آیا هیچ نکته مبهمی وجود دارد که پیش از اطمینان کردن به شریکتان نیاز به توضیح داشته باشد؟ در واقع یک گزینه بلندمدت برای شروع دو کسبوکار متفاوت و ادغام آنها برای تبدیل شدن به یک کسبوکار تا رسیدن به موفقیت لازم است.
برای اینکه یک شراکت تجاری بهترین شانس برای رسیدن به موفقیت را داشته باشد، هر دو شریک باید حس برابری داشته باشند و از تواناییهای فردی و تخصصشان برای جلو بردن اهداف مشترکشان استفاده کنند. آنها میدانند که اختلافهایی در این زمینه وجود خواهد داشت، اما در عین حال سیستمی دارند که آنها را قدرتمندتر میکند تا اینکه از هم جدایشان کند. کسبوکار باید نسبت به رابطه دوستی در اولویت قرار بگیرد تا به موفقیت برسد، اما شرکای کاری باید آنچه را که لازم است انجام دهند تا بهترین دوست هم باشند، دوستانی که یکدیگر را کامل میکنند.
ارتباط با نویسنده: mona.ashrafzade@gmail.com