ما میدانیم که مشتریان مان گروههایی را در فضای مجازی تشکیل دادهاند که همگی علایق و دغدغههای مشترکی دارند.
اگر هدف کسبوکار شما با مشتریان اندکی که تاثیرگذار هستند هماهنگ باشد، به موفقیتهای بسیار شگفتانگیزی دست پیدا خواهید کرد.
چند مثال
* یک عمدهفروش در فضای مجازی که به دنبال جوانانی در مرکز شهر میگردد تا آنها را استخدام کند و مهارتهای زندگی را به آنها بیاموزد.
* یک شرکت فنی که بهطور فعال فناوری خود را به اشتراک میگذارد تا نیاز مردم را در سرتاسر دنیا برطرف کند.
* کسبوکاری که تلاش میکند تا به والدین کمک کند که در منزل درآمد داشته باشند تا اینکه فرزندان آنها از حضور والدین خود بهرهمند شوند و والدین نیز تاثیر تربیتی خود را به نحو احسن بر فرزندان داشته باشند.
درحالیکه تمام مشتریان احتمالی لزوما با اصول یا نگرش شما در مورد علت و هدف کسبوکار موافق نیستند، اما اکثریت قاطع مشتریان علاقهمندند تا از حقیقت نیروی هدایتکننده در ورای هر کسبوکاری که با آن سر و کار دارند، آگاهی کسب کنند. باتوجه به تجربیاتی که کسب کردهام، تعداد مشتریانی که پس از درک هدف اصلی شما در کسبوکارتان با اشتیاق فراوان تمام جوانب مربوط به کسبوکار شما را دنبال میکنند، بسیار بیشتر از مشتریانی است که که با آشکار شدن هدف اصلی شما از کسبوکارتان، تصمیم میگیرند که دیگر با شما سر و کار نداشته باشند.
بهعنوان مثال، من عاشق آموزش افرادی هستم که در آینده مطالبی در مورد استراتژیها و ابزارهایی که در دسترس آنهاست میشنوند؛ استراتژیها و ابزارهایی که به آنها کمک میکند تا در کار خود با استفاده از فضای اینترنت به موفقیت دست یابند. من احساس قرابت و نزدیکی فراوانی به والدینی دارم که تلاش میکنند تا درآمدی را در داخل منزل برای خود تثبیت کنند، تا اینکه نقش خود را بهعنوان پدر و مادر آنگونه که میخواهند، ایفا کنند. این طور نیست که نظرات من در این مورد بهترین باشد، اما بهسادگی از طریق آشکار کردن اشتیاق درونی خود نسبت به کمک کردن به والدین، موجب شد تا وفاداری در میان والدینی که در جمعیت مخاطبان من هستند، افزایش یابد و همچنین ارزش و احترام فوقالعاده ویژهای برای من قائل شوند.
گاهی اوقات والدینی در دورههای آموزشی که برگزار میکنم، وجود ندارند و زمانی که علاقه و اشتیاق خود را نسبت به کمک کردن به والدین ابراز میکنم، افراد حاضر از این موضوع ناراضیاند. حقیقت این است که من خیلی نگران این موضوع نیستم که شخصی با هدف و علت امور کاری من موافقت کند یا نکند. آشکار کردن اصول و ارزشهای بنیادی بخشی از اعتبار و اصالت من است. اگر نتوانم کسبوکار خود را معتبر و اصیل پیش ببرم، حتما باید در مورد روش زندگی خود تجدیدنظر کنم.
گزارشی از علت و هدف کسبوکار خود بنویسید و هر زمان که فرصت مناسب بود، آن را با مشتریان اصلی خود به اشتراک بگذارید. این یک موضوع عالی برای بحث و گفتوگو و تبادل افکار در رسانهها یا بازاریابی از طریق پیامهای ایمیلی است.