داستان برندینگ تیم های ورزشی محبوب دنیا

دنیای ورزش پر از اتفاقات هیجان انگیزی است که حتی بعد از چند دهه هنوز هم در ذهن طرفداران حک شده است. مثلا گل سرنوشت ساز قهرمانی اسپانیا در جام جهانی ۲۰۱۰ را در نظر بگیرید؛ بی شک همه طرفدارهای فوتبال تا آخر عمر آن لحظه شگفت انگیز را به یاد خواهند آورد. 

شاید مردم عادی برای سلامتی با تناسب اندام ورزش کنند، اما وقتی ماجرا به عرصه حرفه ای کشیده می شود، دیگر فقط سلامتی در میان نیست. این روزها دنیای ورزش یکی از صنعت های پولساز محسوب می شود که میلیون ها نفر در سراسر دنیا از آن کسب درآمد می کنند. در این میان تیم های ورزشی موقعیت ویژه ای دارند. شاید بازیکنان بزرگ دنیا بعد از مدتی فراموش شوند، اما تیم هایی مثل رئال مادرید یا گلدن استیت برای همیشه در یاد و خاطره مردم باقی خواهند ماند. این امر نه تنها مربوط به شهرت بالای این تیم ها، بلکه شیوه برندسازی منحصر به فردشان است.

اشتباه نکنید، ما در این مقاله قصد نداریم یکسری تعریف و تمجید توخالی از تیم های ورزشی تحویل تان دهیم. در عوض سراغ صنعت ورزش آمده این تا علم برندینگ را در قالبی کاملا متفاوت به شما یاد دهیم. ماجرا جالب شد، نه؟

کمتر کسی در دنیای کسب و کار به اینکه تیم های ورزشی هم برندی برای خودشان دارند، فکر می کند. انگار که تیم های ورزشی فقط برای سرگرمی هستند و اصلا نباید انتظار دیگری از آنها داشت. اگر شما هم تا حالا چنین نگاهی به دنیای ورزش داشتید، با ما همراه باشید تا تصورتان را کاملا دگرگون کنیم.

شما در این مقاله با سرگذشت و اصول برندینگ بزرگ ترین تیم های ورزشی دنیا آشنا خواهید شد. اگرچه فوتبال طرفدارهای بسیار زیادی در سراسر دنیا دارد، اما در فهرست ما جا برای بقیه ورزش ها هم هست. خب اجازه دهید با همین مقدمه یک راست برویم سراغ اصل مطلب.

مطلب مرتبط: تکنیک‌ های برندینگ در حوزه ورزش / چطور یوفا به یک برند جهانی قدرتمند تبدیل شد

برندینگ به سبک تیم های ورزشی 

رئال مادرید: یک برند جهانی

وقتی صحبت از ورزش فوتبال می شود، اول از همه یاد چه تیمی می افتید؟ بی شک تیم های محلی در هر شهر طرفدارهای خاص خودش را دارد، اما اگر کمی وسیع تر ماجرا را بررسی کنیم، فقط و فقط یک اسم به ذهن می رسد: رئال مادرید!

رئال مادرید یکی از موفق ‎ترین و در عین حال محبوب ترین تیم های فوتبال دنیا است. این تیم با کسب 14 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، رکورددار این رقابت هاست، اما محبوبیت این برند فقط به خاطر موفقیت های ورزشی اش نیست.

رئال مادرید در طول زمان خودش را از یک باشگاه سلطنتی بدل به برندی بی نهایت لوکس و صدالبته دوست داشتنی کرده است. روند این تغییر و تحول دقیقا همان چیزی است که ما قصد بررسی اش را داریم.

اجازه دهید بحث مان را با چند نکته تاریخی پیگیری کنیم. رئال مادرید در سال 1902 توسط یک گروه از دانشجویان اسپانیایی تاسیس شد. اگرچه در چند دهه ابتدایی موفقیت زیادی نصیب این تیم نشد، اما با آغاز دهه ۵۰ میلادی یکهو موفقیت ها یکی بعد از دیگری از راه رسید؛ چراکه درست در زمان اوج بحران تیم های فوتبال در اروپا، رئال مادرید بر روی خرید بازیکنان برتر و همچنین کادر فنی حرفه ای سرمایه گذاری کرد. از دهه ۶۰ به بعد رئال مادرید به سراغ کسب درآمد از اعتبارش رفت. به طوری که بدل به اولین تیم فوتبال در دنیا شد که فروشگاه های زنجیره ای در سراسر دنیا دارد.

این روزها بیشتر مردم رئال مادرید را به خاطر فعالیت گسترده اش در شبکه های اجتماعی و طرفداران دو آتیشه اش می شناسند. نکته جالب اینکه دیگر خبری از قضاوت این تیم به مثابه یک باشگاه سلطنتی نیست. این خودش موفقیت نسبی رئال در برندسازی را نشان می دهد.

اگر بخواهیم نقاط قوت برندینگ رئال مادرید را فهرست کنیم، باید به این نکات توجه کرد:

•    موفقیت های ورزشی: رئال مادرید یکی از موفق ترین تیم های ورزشی دنیا است. این تیم 14 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا دارد و رکورددار دنیا محسوب می شود. به همین خاطر برندش به طور طبیعی حس و حال خاص و صدالبته برتری به مخاطب می دهد.

•    توسعه در سطح دنیا: رئال مادرید همه جای دنیا طرفدار دارد. به طوری که تور پیش فصل این تیم هر جای دنیا برگزار شود، کلی آدم به استقبال کاروان شان خواهند آمد. این امر به خوبی توانایی این تیم برای توسعه اسم و شهرت برندش را نشان می دهد. کافی است وضعیت رئال را با تیم های بی نام و نشان و آنهایی که هیچ استقبالی از کاروان شان نمی شود، مقایسه کنید.

•    هویت بصری قوی: رئال مادرید یک هویت بصری قوی دارد. این تیم از رنگ سفید به عنوان گزینه اصلی سود می برد. به همین خاطر در نگاه نخست حس آرامش را به مخاطب می دهد؛ آن هم در یکی از رقابتی ‏ترین ورزش های دنیا. اگر به ترکیب لوگوی این برند دقت کنید، استفاده از رنگ طلایی به عنوان نشانه طلا حس لوکس بودن را منتقل می کند.

اگرچه برند رئال مادرید جذابیت های زیادی دارد، اما بدون ایراد هم نیست. لطفاً به این نکات نیم نگاهی داشته باشید:

•    هزینه بالای محصولات: محصولات رئال مادرید به دلیل محبوبیت این تیم، قیمت بالایی دارند. این امر ممکن است برخی از مخاطبان را از خرید محصولات این تیم منصرف کند. بنابراین اینطور به نظر می رسد که رئال فقط تیم مخصوص آدم های پولدار است.

•    خریدهای جنجالی: از وقتی فلورنتینو پرز مدیر رئال شده، خریدهای کهکشانی یکی بعد از یک دیگری از راه می رسند. این امر نه تنها باعث نگرانی های اقتصادی شده، بلکه عرصه رقابت را بر تیم های کوچک تر تنگ می کند. شاید عجیب به نظر برسد، اما این نکته تاثیر منفی بر روی برند رئال مادرید داشته است.

•    ماجرای سوپرلیگ: سوپرلیگ رقابتی است که رئال مادرید از چند سال قبل با همه توان در پی تحققش است. اگر این طرح اجرایی شود، عملا دیگر خبری از لیگ قهرمانان اروپا نخواهد بود. به همین خاطر برخی از طرفداران فوتبال با طرح های رئال مخالف هستند. این امر تاثیر ویژه ای بر روی کاهش اعتبار و محبوبیت برند باشگاه دارد.

بارسلونا: برند خلاق

وقتی در یک فهرست پای رئال مادرید وسط باشد، آیا می شود بارسلونا را فراموش کرد؟ این دو تیم دهه هاست که رقیب سنتی هم محسوب می شوند و از دل این رقابت کلی سود به جیب زده اند.

بی شک بارسا از نظر افتخارات توان رقابت با رئال مادرید را ندارد، اما در طول سه دهه اخیر روند صعودی از نظر جذب مخاطب جهانی و عناوین مهم طی کرده است. در کنار این موضوع شیوه برندینگ بارسا همراه با خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب است. به همین خاطر از نظر تعداد هوادار در دنیا حرف های زیادی برای گفتن دارد.

بارسلونا در سال 1899 توسط یک گروه از مهاجران کاتالانی تاسیس شد. همین امر تضاد جالبی میان بارسا و رئال ایجاد می کند؛ چراکه یکی تیمی کاملا سلطنتی است و دیگری با همکاری مهاجران تاسیس شده است. با توجه به تاریخچه این برند نباید انتظار ولخرجی های گسترده در بازار را داشت. دقیقا به همین خاطر از همان سال های ابتدایی بارسا هوادار کشف استعداد و پرورش آنها بود. این امر به خوبی در هویت این برند نیز بازتاب پیدا کرده است.

یکی از ویژگی های منحصر به فرد بارسا تلاش برای فراتر رفتن از قالب یک تیم باشگاهی است. آنها در این تلاش از انواع جنبش های مردم کاتالونیا حمایت کرده و در زمینه امور خیریه نیز همیشه پیشرو بوده اند. همین امر باعث شده طرفداران زیادی نگاه شان به این تیم جلب شود.

اگر بخواهیم نقاط قوت برندینگ تیم بارسا را زیر ذره بین ببریم، باید به این نکات دقت کرد:

•    خلاقیت و نوآوری: بارسلونا یک برند خلاق و نوآور است. این تیم از مفاهیم و موضوعات فرهنگی و اجتماعی در برندینگ خود استفاده می کند. به همین خاطر ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب دارد. اگر دقت کرده باشید، حتی کسانی که میانه خوبی با ورزش فوتبال ندارند هم جسته و گریخته اخبار بارسا را دنبال می کنند.

•    هویت بصری قوی: بارسلونا یک هویت بصری قوی دارد. این هویت برگرفته از رنگ های آبی و اناری است که دهه ها نماد اصلی لوگو و پیراهن تیم بوده است. به علاوه، حمایت از سازمان هایی مثل یونیسف نیز در کارنامه این برند می درخشد. نماد بصری این هویت بر روی پیراهن اصلی تیم در قالب درج لوگو یونیسف به چشم خورد.

•    ارتباط موثر با مخاطبان: بارسلونا با مخاطبان خود ارتباط نزدیک و صمیمانه ای دارد. به طوری که خیلی از طرفدارهای تیم به راحتی با تیم محبوب شان ارتباط داشته و جواب سوالات شان را می گیرند. این نکته ای است که در کمتر تیم ورزشی به چشم می خورد.

مطلب مرتبط: برندهای ورزشی برای برندینگ چه می کنند

اگرچه بارسا یک برند قوی دارد، اما فرآیند برندینگش خالی از ایراد نیست. به عنوان مثال به این نکته توجه کنید: 

•    محدودیت جغرافیایی: بارسلونا یک تیم اسپانیایی است و در اسپانیا مستقر است. شاید این امر چندان مهم به نظر نرسد، اما هنوز هم تعداد فروشگاه ها و خدمات جهانی این تیم به شدت محدود است. به طوری که گاهی صدای طرفداران این تیم در دنیا را نیز درمی‎آورد.

•    پیچیدگی برند: برند بارسلونا پیچیده است؛ چراکه از یکسو خود را باشگاه ورزشی می داند، اما فعالیت های گسترده فرهنگی و اجتماعی هم دارد. به همین خاطر همیشه هویتی دوگانه برای مخاطبش ترسیم می کند. 

منچستر یونایتد: یک برند تاریخی

اگر قرار باشد یک برند ورزشی با تاریخچه ای سراسر افتخار را زیر ذره بین ببریم، بی شک منچستر یونایتد بهترین گزینه خواهد بود. اگرچه در طول سال های اخیر اوضاع برای شیاطین سرخ اصلا خوب پیش نرفته، اما شکی در تاریخچه جذاب و محبوبیت این تیم نیست. 

منچستر یونایتد یکی از محبوب ترین تیم های فوتبال دنیا محسوب می شود. نکته مهم درباره این تیم ترکیب میان سنت، افتخار و جلب وفاداری بی قید و شرط طرفداران است به طوری که بعد از گذشت یک دهه مشکلات فراوان تیم هنوز هم طرفدارهای زیادی سراغ منچستر را می گیرند.

منچستر یونایتد در سال 1878 توسط یک گروه از کارگران راه آهن تاسیس شد. اگر دقت کرده باشید، هیچ کدام از تیم های اروپایی چنین قدمتی ندارند. به همین خاطر همیشه طرفداران منچستر با قدمت باشگاه شان به دیگران فخر می فروشند.

اگر بخواهیم از نقطه نظر برندینگ به ماجرا نگاه کنیم، منچستر یونایتد نماد اصالت محسوب می شود. این باشگاه در طول دهه های متمادی به خوبی توانسته این مفهوم را توسعه دهد. به طوری که تقریبا طرفداران بقیه تیم ها نیز اصالت شیاطین سرخ را تایید می کنند. 

مثل بخش های قبل، در اینجا هم باید به بررسی نقاط قوت و ضعف برند منچستر یونایتد بپردازیم. درباره نقاط قوت ماجرا بد نیست به چند نکته توجه کنیم: 

•    تاریخ و سنت غنی: منچستر یونایتد یک تیم با تاریخ و سنت غنی است. این تیم یکی از قدیمی ترین باشگاه های دنیا به حساب می آید که اتفاقا افتخارات متنوعی هم دارد. به همین خاطر در برندینگ همیشه سراغ نمایش تاریخچه غنی ‎اش می ‎رود. این امر باعث شده کسانی که شکوه و عظمت تاریخی یک برند را دوست دارند، در همان نگاه اول شیفته منچستر یونایتد شوند.

•    هویت بصری قوی: استفاده از رنگ قرمز در لوگو و لباس اصلی تیم باعث شده در نگاه اول حس هیجان و ماجراجویی در مخاطب تقویت شود. این اتفاقی است که برای طرفداران فوتبال جذابیت بی نهایت زیادی به همراه دارد. 

•    ثبات بالا: برندینگ منچستر یونایتد در طول دهه های متمادی المان های پایداری داشته و مدیرانش هیچ وقت از اصول آن تخطی نکرده اند. شاید به همین خاطر طرفداران این تیم در سراسر دنیا به چشم می خورند.

بی شک یافتن نکات منفی در برندسازی تیمی مثل منچستر یونایتد کار بی نهایت سختی است، اما غیرممکن به حساب نمی آید. در این رابطه به نکات زیر دقت کنید:

•    تغییرات مدیریتی: منچستر یونایتد در سال های اخیر تغییرات مدیریتی زیادی داشته است. این امر ممکن است بر ثبات و استمرار برند این تیم تأثیر بگذارد. این یعنی اگر تا اینجای کار ثبات منچستر مثال زدنی بوده، شاید از این به بعد ماجرا فرق کند!

•    هزینه بالای محصولات: منچستر یونایتد به پشتوانه تاریخ و افتخارات وی در پی خود واهمه ای از تبدیل شدن به یک برند لوکس ندارد. البته در این میان بیشترین فشار بر روی طرفداران است؛ چراکه خرید محصولات مربوط به باشگاه محبوب شان حسابی گران خواهد بود. این امر یکی از نکاتی است که اعتبار منچستر را به شدت تهدید می کند.

یوونتوس: برندینگ به سبک ایتالیایی

ایتالیا از آن دست کشورهایی است که همه کارها در آن با شور و هیجان خاصی انجام می شود. از تنوع غذایی و نحوه تهیه آنها گرفته تا ورزشی، همه چیز با نوعی ذوق خاص گره خورده است. در این میان باشگاه یوونتوس نماد پیوند سرمایه داری صنعتی با ارزش های سنتی این کشور است. به طوری که در طول دهه های گذشته از هر نوع قشری طرفدار یوونتوس به چشم می خورد.

اگر نگاهی به وضعیت قهرمان های سری آ در چند دهه اخیر بیندازید، یوونتوس به طور حیرت انگیزی حسابش را از بقیه جدا کرده است. به طوری که تا همین چند سال قبل مدعیان دیگر نه برای قهرمانی، بلکه مقام دوم با هم رقابت داشتند!

یوونتوس در سال 1897 توسط یک گروه از دانشجویان ایتالیایی تاسیس شد. پیوند با طبقه دانشجویان که از نظر اقتصادی در وضعیت معمولی قرار دارند از یکسو و دگرگونی جایگاه اجتماعی دانشجویان پس از پایان تحصیل در سوی دیگر وضعیت دوگانه ای برای این باشگاه ایجاد کرده است. به همین خاطر تقریبا هر نوع آدمی به راحتی جذب این برند می شود.

اگر بخواهیم برندینگ یوونتوس را زیر ذره بین ببریم، نکات مثبت درباره آن چنین وضعی خواهد داشت:

•    جذب گروه های مختلف: معمولا محصولات یا برندهای عامه پسند اصلا خوب از آب درنمی آیند. با این حال یوونتوس به طرز عجیبی خودش را باب میل همه در آورده است. این امر نه تنها ریشه تاریخی دارد، بلکه به استراتژی آگاهانه مدیران باشگاه نیز ربط پیدا می کند. آنها همیشه سعی کرده اند طوری رفتار کنند که تیم شان طرفدار گروه های مختلف جامعه باشد.

•    لوگو خاص: یوونتوس در طول تاریخش بارها و بارها لوگو اصلی خود را تغییر داده است. با این حال هیچ وقت بدل به یک برند غریبه برای مخاطبش نشده است. دلیل این امر استفاده درست از رنگ ها و همچنین آپدیت های اصولی لوگو است. ترکیب رنگ سیاه و سفید نه تنها بیانگر تاریخچه سنتی این تیم (یادآور دوران تلویزیون و روزنامه های سیاه و سفید) است، بلکه جذبه خاصی به کل ساختار باشگاه می دهد.

•    انتقادپذیری: مدیران باشگاه یوونتوس ترسی از انتقادات ندارند. به همین خاطر خیلی راحت با آنها رو به رو شده و انتقادات مختلف را می شنوند. البته کار به اینجا ختم نمی شود؛ چراکه مدیران این باشگاه برای طراحی استراتژی های آینده روی این انتقادات حساب ویژه ای باز می کنند. شاید به همین خاطر طرفداران یوونتوس خیلی راحت تمام ایده ها و انتقادات شان را بیان می کنند.

هر برندی در این دنیا نقاط ضعف خاص خودش را دارد. این نکته درباره یوونتوس نیز مصداق دارد. اجازه دهید برخی از این نقاط ضعف را به اتفاق هم بررسی کنیم.

•    تجاری سازی بیش از اندازه: باشگاه های ورزشی اول از همه باید طرفدار توسعه ورزش به طور همگانی باشند. این در حالی است که یوونتوس در میان مردم دنیا اپل از همه یک برند تجاری به حساب می آید. به همین خاطر خیلی وقت ها طرفداران این تیم بعد از مدتی گارد سفت و سختی در برابر آن می گیرند.

•    پیچیدگی برند: یوونتوس در عین حال که یک باشگاه ورزشی محسوب می شود، برای خودش یک هویت فرهنگی نیز در نظر گرفته است. علاوه بر این موارد، یوونتوس هویت تجاری فوق العاده قوی نیز برای خود ترسیم می کند. همین امر موجب بروز سردرگمی در میان طرفدارانش شده است.

مطلب مرتبط: بازاریابی و برند سازی یک رویداد / چرا شركت‌ ها اسپانسر ورزش می‌ شوند؟

گلدن استیت واریرز: برندی کاملا مدرن!

گلدن استیت واریرز یکی از موفق ترین تیم های بسکتبال دنیا است که همیشه جزو مدعیان قهرمانی در لیگ NBA به حساب می آید. نکته جالب اینکه برند مورد بحث ما تاریخچه بی نهایت جدیدی دارد.

گلدن استیت واریرز در سال 1946 تاسیس شد. البته از زمان تاسیس تا شهرت جهانی این باشگاه فاصله بی نهایت زیادی وجود دارد. به طوری که تازه چند دهه بعد اسم این باشگاه سر زبان ها افتاد.

اگر تیم هایی که تا اینجای کار بررسی کردیم، نماد تاریخ طولانی و غرورآفرین هستند، گلدن استیت وضعیت کاملا متفاوتی دارد؛ چراکه تقریبا پنج دهه بعد از تیم های قبلی تاسیس شده است. به علاوه، دوران اوج شهرتش هم خیلی وقت نیست شروع شده است!

با توجه به آنچه در اینجا بیان کردیم، گلدن استیت نیاز به شیوه ای کاملا متفاوت برای برندینگ دارد. این دقیقا همان کاری است که مدیران این باشگاه با تلاش برای مدرن نشان دادن برندشان دنبال کرده اند.

کسب و کارهایی که از نظر تاریخی توانایی رقابت با بقیه را ندارند، معمولا سعی می کنند خودشان را خیلی مدرن و همسو با تکنولوژی های روز دنیا معرفی کنند. این فرمول به طور حیرت آوری درباره گلدن استیت جواب داده است.  به طوری که خیلی از طرفداران بسکتبال دوران جدید لیگ NBA را با این تیم به یاد می آورند.

نقاط قوت برندسازی گلدن استیت به طور خلاصه به این شرح است: 

•    موفقیت های ورزشی پی در پی: گلدن استیت واریرز یکی از موفق ترین تیم های ورزشی دنیا است. این نکته وقتی جذاب می شود که متوجه شویم اغلب قهرمانی های این تیم در طول دو دهه اخیر به دست آمده است بنابراین هنوز تازگی زیادی برای مخاطب دارد.

•    نوآوری و فناوری: گلدن استیت واریرز یک تیم مدرن است که از فناوری های تازه به خوبی سود می برد. بحث حضور پررنگ در شبکه های اجتماعی را که کنار بگذاریم، این تیم ها در تمرینات هم از ابزارهای دیجیتال تازه ای استفاده می کنند که همیشه خاص به نظر می رسد. به همین خاطر نوعی تافته جدابافته در ورزش بسکتبال به حساب می آید.

•    تغییر و تحول سریع: گلدن استیت از آن دست برندهایی است که خیلی راحت با تغییرات تازه هماهنگ شده و در هر حالتی کارش را جلو می برد. فرقی ندارد اوضاع چطور جلو برود، در هر صورت مدیران این باشگاه راهی برای انطباق با تغییرات پیدا می کنند.

گلدن استیت تا اینجا برند بی نهایت جذابی به نظر می رسد که مو لای درز کارش نمی رود. بنابراین نوبت آن است که کمی سختگیرانه تر وضعیت آن را زیر ذره بین ببریم:

•    فقدان تاریخچه: همانطور که می شود حدس زد، گلدن استیت تاریخ طولانی ندارد. به ویژه اینکه در طول دهه های ابتدایی فعالیتش اصلا افتخار چشمگیری کسب نکرده است. همین امر گاهی اوقات برای این برند دردسرساز می شود. به طوری که در رقابت با بقیه یا کری خواندن های رایج کم می آورد.

•    محدودیت جغرافیایی: گلدن استیت اگرچه تیم بزرگی در عرصه بسکتبال محسوب می شود، اما عمده شهرتش را در آمریکا دارد. به طوری که خیلی ها در خارج از خاک آمریکا هیچ آشنایی با این تیم ندارند. این امر خودش میزان درآمد باشگاه در سراسر دنیا را به شدت کاهش می دهد.

نتیجه گیری

تیم های ورزشی محبوب دنیا، با سرمایه گذاری در بخش های مختلف برندسازی، توانسته ‎اند ارزش برند خود را افزایش دهند و درآمد بیشتری کسب کنند. به طوری که این روزها ارزیابی میزان سودآوری باشگاه های ورزشی هر کسی را حیرت زده می کند. این تیم ها نشان می دهند که برندسازی ورزشی یک فرآیند پیچیده است که نیاز به درک عمیق از مخاطبان و تاریخ و سنت تیم دارد.

احتمالا شما قبل از مطالعه این مقاله آشنایی زیادی با مفهوم برندسازی ورزشی نداشتید. با این حال اکنون ماجرا کاملا فرق می کند.  چه بسا در آینده‎ای نزدیک شما بتوانید به باشگاه های ورزشی مختلف برای توسعه یک برند محبوب و جذاب کمک کنید.

در این مقاله، به پنج نمونه موفق برندینگ تیم های ورزشی محبوب دنیا پرداختیم. این تیم ها از روش های مختلف برای برندسازی خود استفاده کرده اند، اما نقاط اشتراک شان تقریبا مشخص است. برخی از این تیم ها از تاریخ و سنت خود سود بردند، برخی دیگر از خلاقیت و نوآوری استفاده کرده اند و برخی دیگر روی تکنولوژی های تازه حساب باز کرده اند. 

بی شک همه تیم های ورزشی نمی توانند از الگوی این پنج تیم استفاده کنند، اما این بررسی چراغ راهنمای خوبی برای ترسیم چشم اندازهای آینده خواهد بود. به علاوه، کارآفرینان سایر حوزه ها نیز می توانند از تجربه های مورد بحث در این مقاله استفاده کنند.

مطلب مرتبط: بازاریابی در عرصه ورزش با تاکید بر شبکه های اجتماعی

من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با برندسازی تیم های ورزشی کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی درباره نکات مختلف مقاله داشتید، تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.

منابع:

https://www.cognitivecreators.com

https://www.telecoming.com

https://logomaster.ai