همواره فیلم هایی که روایت کننده حتی بخشی از داستان موفقیت یکی برند می باشند، از الزامی ترین مواردی است که هر فردی (خصوصا مدیران) باید به تماشای آن بنشیند. در این زمینه فیلم Air که به تازگی منتشر شده است، تمامی استانداردهای یک فیلم جذاب را دارد. این فیلم مورد توجه جدی تماشاگران و منتقدان قرار گرفته و داستان همکاری برند نایکی با مایکل جردن را روایت می کند. در این زمینه فراموش نکنید که همواره همکاری بن افلک و مت دیمون، منجر به خلق یک شاهکار شده است که در مورد این فیلم نیز صادق است. در این زمینه نکات مدیریتی این فیلم را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1-ذهن پرسشگر داشته باشید
اگرچه بسیاری از افراد تصور می کنند که مهمترین فرد یک شرکت، مدیر محسوب می شود، با این حال در این فیلم به خوبی مشاهده می کنیم که استعدادیاب، نقش اصلی را ایفا می کند و وی دلیل اصلی موفقیت تاریخی نایک می شود. به همین خاطر لازم است تا به ویژگی های این فرد با بازی مت دیمون، توجه داشته باشیم. در این زمینه ویژگی ذهن پرسشگر، مهمترین ویژگی وی محسوب می شود. درواقع او با تکیه بر این ویژگی به صورت مداوم به دنبال مطرح کردن سوالات درست و پیدا کردن پاسخ های آن است. این ویژگی باعث می شود تا وی به صورت جدی، کار خود را دنبال کند و اشتیاق بالایی برای به ثمر رساندن اهداف داشته باشد. درواقع سوال اصلی وی این است که چه دلیلی باعث می شود که سهم بازار کفش های بسکتبال کانورس و آدیداس به مراتب بیشتر از نایک باشد. در این رابطه حتی مدیر شرکت بر این باور است که تمرکز بر روی محصول اصلی (کفش های پیاده روی) به واسطه امکان استفاده روزمره، به مراتب مهمتر است. با این حال این بازاریاب معتقد است که از دست دادن حتی یک بازار، کاملا اشتباه بوده و لازم است تا به یکی از سه ورزش محبوب جهان، توجه بیشتری نشان داده شود.
مطلب مرتبط: نکات مدیریتی فیلم تاپ گان: ماوریک
این ذهن پرسشگر باعث می شود تا وی به خوبی رقبای خود را تحلیل کند و حتی بتواند رفتار آنها را در جلسه مذاکره با خانواده مایکل جردن، پیش بینی نماید. این موضوع خود دلیل اولیه برای تحت تاثیر قرار دادن بوده و باعث می شود تا جرقه پرسودترین قرارداد تاریخ، شکل گیرد. نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشته باشید این است که هیچ نیازی وجود ندارد که شما حتما مشتری محصولاتی باشید که در حال تبلیغ و فروش آن هستید. درواقع بازاریاب این فیلم حتی از ورزش کردن آماتور نیز فراری بوده و تمایلی در این زمینه نشان نمی دهد. با این حال در حوزه فروش، یک خبره به تمام معنا محسوب می شود.
2-بزرگ فکر کنید
این فیلم به خوبی اهمیت بودجه را نشان می دهد. درواقع در حالی که فیل نایت (مدیر نایک) معتقد است که بودجه تعیین شده باید صرف سه بازیکن شود. بازاریاب معتقد است که باید به دنبال بودجه بالاتر بود و به جای تمرکز بر روی سه بازیکن معمولی، با یک ستاره همکاری کرد. در این بین اگرچه می توان ستاره های مختلفی را نام برد. با این حال وی به دنبال جوانی بود که قابلیت تبدیل شدن به بهترین ستاره تاریخ را دارد. این موضوع باعث می شود تا وی به دنبال فردی باشد که استعداد جدید محسوب می شود. اعتقاد داشتن او به انتخاب نهایی خود باعث می شود تا در نهایت حتی مخالفان جدی نیز با وی همراه شوند. درواقع سرمایه گذاری نایک در این زمینه با بازگشت سرمایه چند صد برابری همراه بود که این امر تا به امروز نیز ادامه دارد. درواقع این اقدام باعث شد تا برند نایک بتواند در کمتر از سه سال، بیش از 70 درصد سهم بازار را در اختیار بگیرد و این امر در حالی بود که در ابتدا، تنها 16 درصد بازار در اختیار این برند قرار داشت و زمزمه هایی مبنی بر تعطیل شدن این بخش نیز به گوش می رسید. این فیلم یک نکته مهم دیگر را نیز نشان می دهد که اگر به افراد در حوزه تخصصی خودشان بها داده شود، کارهایی را انجام می دهد که از تصور هر فرد دیگری خارج است. مثال بارز این امر را می توان در طراح کفش این برند مشاهده کرد که در زمانی که به وی بها داده می شود، یک طرح خارق العاده را تحویل می دهد. این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که اقدامات بزرگ، ریسک بالایی را نیز به همراه دارد. درواقع نباید تصور کنید که اقدامات کم ریسک، بهترین گزینه ها محسوب می شود.
مطلب مرتبط: نکات مدیریتی سریال بازی مرکب
3-همواره یک راه حل وجود دارد
این بازاریاب همواره در طول فیلم با مخالفت ها و محدودیت های جدی مواجه می شود. برای مثال مدیر تبلیغاتی مایکل جردن حتی حاضر نیست که یک جلسه کاری را با بازاریاب برند نایک داشته باشد. با این حال او پس از متوجه شدن این موضوع که نقش مادر مایکل جردن در تصمیمات وی کاملا جدی است، تصمیم می گیرد تا در اقدامی متفاوت، خود به خانه خانواده جردن برود و با یک مکالمه قانع کننده، تمایل را به سمت برند خود جلب نماید. درواقع این فیلم به خوبی نشان می دهد که برای موفقیت نیاز است که در مواقعی، هر نوع قانونی را زیر پا گذاشت. درواقع رسیدن به یک هدف، در بازار به شدت رقابتی بسیار مهم بوده و با اقدامات رایج نمی توان به این خواسته دست پیدا کرد. درواقع مثال های رفتارهای جدید و حتی عجیب وی در طول فیلم بسیار بوده و توصیه می شود که به تمامی آنها توجه داشته باشید. در این زمینه وی تنها به دنبال منافع شرکت خود نبوده و به این موضوع باور دارد که باید پیشنهادی را بدهد که حتی منفعت آن برای ستاره مدنظر، بیشتر است. درواقع این موضوع بسیار مهم است که حتی قوانین عقد قرارداد نیز در صورت نیاز کنار گذاشته شود.
4-به قوی ترین حس طول زندگی خود اعتماد کنید
هنگامی که همکاران، مدیر شرکت و حتی خانواده جردن درباره دلیل تاکید بیش از حد بر روی مایکل را می پرسند وی تنها یک پاسخ را می دهد که او قوی ترین حس طول زندگی خود را به این ستاره دارد. درواقع باور داشتن به یک موضوع، مهمتر از مطرح کردن صدها آمار و دلیل محسوب می شود. این موضوع خود باعث می شود که در نهایت حتی مدیر شرکت نیز با تمامی تردیدهای خود، موافقت خود را اعلام کند تا در اقدامی بی سابقه، یک ورزشکار بتواند در سود فروش محصول، سهیم شود. در این زمینه بازاریاب می توانست صرفا برای راضی نگه داشتن مدیران و همکاران خود، به طرح های عادی رضایت دهد. با این حال وی حتی موقعیت شغلی خود را به عنوان ضمانت موفقیت طرح مطرح می کند. درواقع این امر خود باعث می شود تا افراد تحت تاثیر قرار بگیرند و تلاش کنند تا با وی همراه شوند. همچنین این فیلم به خوبی نشان می دهد که بسیاری از روش های بازاریابی، هیچ گونه تاثیر واقعی نداشته و بیشتر تشریفاتی محسوب می شوند که لازم است تا در صورت نیاز تمامی آنها را کنار گذاشت. برای مثال پخش کردن فیلم بازی مایکل جردن در جلسه عقد قرارداد، عملا تاثیری را به همراه نداشت و با این حال سخنرانی بازاریاب، باعث می شود تا تمامی تردیدها از بین برود. در این زمینه مطرح کردن سوالات درست، امری ضروری است. درواقع یک ستاره نوظهور در بین افرادی که ابرستاره های حال حاضر هستند، شانس درخشش لازم را نخواهد داشت. به همین خاطر به عقیده بازاریاب ها، قرارداد بستن با آدیداس و کانورس، اشتباه است. با این حال مایکل جردن در نایک می تواند تک ستاره باشد که خود به معنای معطوف شدن تمامی توجهات به وی خواهد بود.
مطلب مرتبط: نکات مدیریتی فیلم RAY
5-همراهی کل تیم الزامی است
اگرچه مهمترین نقش را در این قرارداد تاریخی، بازاریاب داشته است. با این حال نباید وی را تنها عامل این اتفاق در نظر گرفت. درواقع همراهی کل تیم باعث شد تا در نهایت چنین اتفاقی رخ دهد. در این زمینه در سکانس پایانی مشاهده می کنید که بازاریاب کاملا ناامید است. دلیل این امر نیز به خاطر خواسته بی سابقه محسوب می شود که در آن ورزشکار باید در میزان فروش سالانه محصول جدید، سهم داشته باشد. در این زمینه بازاریاب معتقد است که امکان ندارد مدیر شرکت این موضوع را قبول کند. با این حال فیل نایت کاملا برعکس تصورات ظاهر می شود و ریسک این موضوع را به جان میخرد تا یک اقدام تاریخی به سرانجام برسد. در این زمینه سایر افراد تیم نیز نقش کلی دارند و با همراهی های خود، امکان انجام چنین اقدامی را مهیا می کنند. برای مثال مدیران فروش دیگر اگرچه در ابتدا مخالف بودند. با این حال دلگرمی های لازم را ایجاد می کنند. همچنین طراح کفش نیز پس از آن که متوجه می شود مایکل جردن ابدا از طرح های این شرکت راضی نیست و از آنها استقبال نمی کند، یک طرح جدید و انقلابی را که حتی در آن قوانین زیر پا گذاشته شده، ایجاد می کند و حتی اسم ورزشکار را نیز بر روی محصول می گذارد تا به چیزی فراتر از یک کفش تبدیل شود. درواقع موفقیت درست به مانند یک پازل است که اگر تمامی تکیه ها حتی با تاخیر در جای خود قرار نگیرد، بدون شک رسیدن به هدف نهایی، امکان پذیر نخواهد بود.