چرا باید کسب وکارمان را در جوانی شروع کنیم؟

به قلم: رنزو کوستارلا

اگر تا به حال به فکر راه اندازی کسب وکار شخصی تان افتاده اید، در این میان تنها نیستید. در حقیقت هزاران نفرد دیگر نیز همزمان با شما به فکر ساماندهی امور به منظور ایجاد کسب وکار خود هستند. فرقی ندارد ایده شما چیست. از شیوه ای دیجیتال و سریع برای تحویل پیتزا گرفته تا طراحی قطعات صنعتی، بی تردید تعداد ایده های جذاب پایان ناپذیر است. با این حال آنچه رویاپردازان کسب وکار را از کارآفرینان متمایز می کند، ورود به عرصه عمل است. براین اساس حتی برترین ایده ها نیز بدون ورود به مرحله اجرایی بی ارزش تلقی می شوند.

یکی از پرسش های اصلی به هنگام راه اندازی کسب وکار زمان مناسب آن است. آیا باید پس از چند سال تجربه اندوزی اقدام به این کار کرد؟ یا اینکه هماهنگی با جمع خانوادگی برای ساماندهی امور کافی است؟ در حقیقت هیچ راهکار طلایی برای پاسخ به چنین پرسشی وجود ندارد. با این حال برخی مزیت های محسوس در خصوص شروع کسب و کار شخصی مان در اوایل کار قابل ذکر است.

در این مقاله به چهار دلیل اصلی پیرامون ضرورت شروع کسب وکار شخصی مان در جوانی اشاره خواهد شد. 

1- شکست مقدمه پیروزی است، اما در جوانی

بخش نخست این جمله بارها و بارها از سوی کارشناس ها و مشاوران حوزه کسب و کار تکرار شده است. با توجه به مفهوم این عبارت به خوبی از صحت اش آگاه خواهیم شد. در هر صورت بدون کسب تجربه امکان غلبه بر مشکلات دنیای کسب وکار وجود ندارد. به علاوه اهالی کسب وکار به خوبی می دانند که تجربه بدون شکست و عدم موفقیت به دست نمی آید. اگر جمله فوق را به غذایی لذیذ تشبیه کنیم، نیاز به اندکی نمک برای بهبود کیفیتش داریم. بر همین اساس همیشه به یاد داشته باشید که اگرچه شکست مقدمه پیروزی است، اما باید از هرکدام از این تجربه های تلخ به خوبی درس گرفت.

مطلب مرتبط: 7 سوالی که قبل از شروع کسب و کار باید از خود بپرسید

بی تردید هنگامی که کسب وکارمان با مشکل مواجه می شود، تجربه لذت بخشی را پشت سر نخواهیم گذاشت. در چنین شرایطی میزان شجاعت و اعتماد به نفس افراد برای بازیابی توانایی شان به منظور غلبه بر مشکلات به شدت کاهش می یابد. درست به همین دلیل شکست در دوران جوانی مزیت بیشتری دارد.

من نخستین کسب وکار خودم را در سال های دبیرستان پایه گذاری کردم. با این حال فقط با گذشت یک سال کاری موفق به غلبه بر مشکلات و پایان دادن به شکست های متوالی کسب وکارم شدم. در آن یک سال نخست بسیار تحت فشار قرار داشتم. در حقیقت بیشتر زمان من به دلیل مواجهه با شکست های پیاپی به هدر رفت. خوشبختانه در آن زمان تنها 18 سال داشتم. در چنین سنی همه ما پر از شور و انرژی هستیم. بی تردید تجربه شکست ارزشمند است، با این حال کسب چنین تجربه ای در دوران جوانی بسیار ارزشمندتر و مهم تر محسوب می شود. به این ترتیب با تجربه نخستین ناکامی در ابتدای راه خودمان را برای راهی پر پیچ و خم در آینده آماده خواهیم کرد.

2- جوانی و مسئولیت های کمتر

به طور معمول به هنگام جوانی از افراد انتظار مسئولیت پذیری کمتری می رود. صرف نظر از دنیای کسب وکار به عنوان یک جوان مسئولیتی نسبت به خانواده یا فرزندان تان ندارید. همین امر به شما آزادی عمل بسیار بیشتری خواهد بخشید. اگر شانس با شما همراه باشد، در اوایل جوانی همچنان در خانه والدین تان سکونت خواهید داشت. بدین ترتیب دایره انتخاب تان بیش از پیش گسترده می شود.

بی تردید شروع یک کسب وکار همراه با ریسک های عدیده ای است. علاوه بر پرداخت هزینه های مالی مشخص شما تمام زمان تان را نیز در گرو کارتان خواهید گذاشت. براین اساس شاید گاهی اوقات مجبور به شب زنده داری و تحمل تنهایی و کار با کسانی باشید که حتی بدان ها علاقه ای هم ندارید. در دوران جوانی آستانه تحمل فرد بیشتر است. بر این اساس تجربه چنین موقعیت هایی در این سنین امکان مدیریت بهینه ای را به افراد خواهد داد.

3- مسئله دارایی های بلندمدت

اگر در دوران جوانی کسب وکارتان را به خوبی مدیریت کنید، امکان تبدیل آن به دارایی بلند مدت وجود دارد. بدین ترتیب با اختصاص زمانی معین در دوران جوانی در سنین بالاتر از منبع درآمدی مطمئن بهره مند شوید.

اگر دوره جوانی تان سر شده و مانند من بیشتر شبیه به فسیلی متحرک هستید، باید هرچه سریع تر نست به پایه گذاری کسب وکارتان اقدام کنید. اگر وقت تان را با دستمزدی معمولی معامله کنید، هیچگاه در زندگی به اهداف تان نخواهید رسید. در اینجا اندکی جسارت و اعتماد به نفس لازم است. اگرچه در ابتدا دشواری های فراوانی در انتظار افراد است، اما در صورت موفقیت مزایای بلند مدت آن زحمت های قبلی را به طور کامل توجیه خواهد کرد. بدین ترتیب هرچه سریع تر باید نسبت به ایجاد کسب وکارتان اقدام کنید. در مورد حوزه فعالیت نیز، به عنوان یک بزرگسال، براساس تجربه های قبلی تان دست به انتخاب بزنید.

4- مزه دنیای واقعی را خواهید چشید

اگر زندگی نامه کارآفرینان موفق را مطالعه کرده باشید، با چنین جمله ای به طور مداوم روبه رو خواهید شد: «من همیشه علاقه زیادی به یادگیری نکات مهم در کسب وکار داشته ام». در حقیقت بسیاری از افراد موفق استعدادی در یادگیری مفاهیم در کلاس درس نداشته اند. به این ترتیب آنها اصول مهم را در دنیای واقعی و به صورت گام به گام یاد گرفته اند. یکی از دلایل اصلی این نوع واکنش ها از سوی کارآفرینان کنترل بیش از حد محیط های آموزشی و اداری از سوی مراجع عالی رتبه است. برخلاف این محیط ها، فضای کسب وکار عاری از هرگونه کنترل نهادی و متمرکز است. بدین ترتیب افراد به راحتی قادر به تجربه و یادگیری آزادانه خواهند بود. بدین ترتیب اگر کسب وکارمان را در سنین جوانی آغاز کنیم از مزیت تجربه اندوزی در محیطی آزاد برخوردار خواهیم شد.

مطلب مرتبط: 5 موردی که قبل از شروع کسب و کار جدید به آن نیاز دارید

بی شک شروع کسب و کار شخصی بهترین راه برای یادگیری نکات آموزشی در دنیای واقعی است. در چنین فضایی هیچ معلم یا مدیری به شما توصیه های راهبردی ارائه نخواهد کرد. ما باید براساس دانسته ها و تجربیات خودمان بر مسائل مختلف غلبه کنیم. به دلیل محدودیت توان مالی افراد در سال های جوانی معمولا باید تمام فعالیت های شرکت را شخصا بر عهده بگیریم. براین اساس فرصتی مناسب به منظور یادگیری اموری نظیر بازاریابی، مدیریت روابط عمومی، تبلیغات و برندسازی برای ما فراهم خواهد شد. در واقع شاید پس از این دوره دیگر هرگز فرصت کسب چنین مهارت هایی را نداشته باشیم.

اگر صادقانه بگویم، هیچگاه برای شروعی یک کسب وکار دیر نیست. اگرچه محدوده زمانی بهینه ای برای شروع آن وجود دارد که همان دوران جوانی است. بدین ترتیب باید از شرایط فعلی مان فاصله گرفته و کار واقعی را هرچه سریع تر تجربه کنیم.