چگونه بر ارزش خود نزد مدیر تان بیفزایید

برای موفقیت در زندگی شغلی، ناگزیر یک نفر باید انتخاب تان کند. آن شخص، معمولا مدیر مستقیم شماست، بنابراین ارزشش را دارد که هرچه در توان دارید ارائه دهید تا خود را در چشم این فرد مهم، باارزش تر جلوه دهید.

موفقیت، قدرت و سیاست در محل کار

پیش از آن که به سراغ ایده هایی برای ارزشمند ساختن خود در نزد مدیر مان برویم، بگذارید به بررسی فردی بپردازیم که باید شما را برای موفقیت انتخاب کند.

تا به حال افراد نسبتا زیادی به من گفته اند چنین تفکری از اهمیت پشتکار و سختکوشی فردی می کاهد. پاسخ مؤدبانه من این است که هیچ چیز جای این دسته از رفتارها نمی گیرد یا نیاز به آنها را کم نمی کند و این رفتارها قطعا برای پیروزی ضروری اند. با این حال، برای این که زحمت های تان در بستر سازمانی به ثمر بنشیند، باید شخص یا گروهی که توانایی برگزیدن شما را دارد، تلاش تان را ببیند و و از آن قدردانی کند.

درست است؛ فارغ از اینکه تا چه حد سخت کار می کنید، قدرت و سیاست نیز در موفقیت شما نقش دارند.

مدیران ارشد افراد را بر مبنای میزان اعتمادی که به آنها در تصمیم گیری درست، پیشگام بودن در نوآوری یا مدیریت تیمی دارند، برای ترفیع رتبه یا پیشرفت کاری انتخاب می کنند. این اعتماد حاصل تجربۀ کار با او و شواهد فراوانی ا ست که نشان می دهند آیا فرد مور بررسی برای ترفیع به طور مستمر در حوزه های کار با دیگران، حل مشکلات، تعیین اولویت ها و کسب نتایج یاری کننده برای سازمان، عملکرد خوبی از خود به جای گذاشته است یا خیر.

با توجه به اینکه بسیاری از فرصت های پیشرفت برای ما مأموریت هایی چالشی به شمار می روند، یعنی مقیاس بزرگ تر و دامنه وسیع تری نسبت به تجربه های قبلی مان دارند، وجود اعتماد عامل بسیار مهمی محسوب می شود. فردی که فرصتی تازه در اختیار ما می گذارد، در واقع این اعتماد در او شکل گرفته است که ما در نقش جدید به خوبی و به سرعت ترقی خواهیم کرد.

با توجه به اهمیت اعتماد و قدرتی که مدیر تان در انتخاب شما برای ترفیع دارد، وقتی شما را برای فرصت های جدید کاندید می کند، لازم است کاری کنید تا تصمیم گیری برایش آسان شود.

مطلب مرتبط:10 راه برای تأثیرگذاری مناسب بر رئیس جدید

8 ایده برای ارزشمند ساختن هرچه بیشتر خود نزد مدیر

1- بکوشید اهداف او را درک و حمایت کنید. هیچ چیز بیش از تلاش جهت درک و حمایت از اصول و اهداف وی، گویای توجه و تعهد شما نسبت به او نیست. هر مدیری توانایی ندارد اهداف حرفه ای و انگیزه های شخصی اش را به صراحت بیان کند؛ بنابراین شاید لازم باشد کمی در این زمینه کندوکاو کنید. کار خود را این گونه توجیه کنید که می خواهید مطمئن شوید اهداف تان با اهداف او هم راستاست. سؤالاتی ابهام زدا بپرسید.

2- به اندازه ارتباط برقرار کنید. هر یک از مدیران سلایق ارتباطی کمابیش متفاوتی دارند. برخی از آنها علاقه مندند به طور مفصل و منظم در جریان آخرین گزارش ها قرار بگیرند. برخی دیگر، بیشتر به موارد استثنایی علاقه دارند که درخور توجه باشد. به سرنخ ها، مانند ابراز علاقه یا بی حوصلگی در آنها توجه و رفتار خود را مطابق با آن تنظیم کنید. هیچ اشکالی ندارد اگر از مدیرتان بپرسید: «ترجیح می دهید هر چند وقت یک بار و در مورد چه جزییاتی با شما در ارتباط باشم؟»

3- از شایعات و نجواهای رایج میان کارمندان دوری کنید، اما چشم و گوش تان را نیز باز نگاه دارید. جاذبۀ مغناطیسی غیبت و شایعه به طور بالقوه برای حرفه شما زیان بار است. از این دست دورهمی های گروهی و شوخی های منفی اجتناب کنید. با این وجود، ارزشش را دارد که چشم و گوش خود را باز نگاه دارید تا به حقایق پنهان در لابه لای این گفت وگوها پی ببرید. اگر مطلع شده اید که افراد درباره سمت وسو یا راهبرد اخیر شرکت دچار سردرگمی شده اند، اطلاعات مهمی برای رئیس خود به دست آورده اید.

اسامی گویندگان را از صحبت خود با مدیر حذف کنید، اما حرف هایی را که بر نقایص و فرصت های سازمانی تأکید می کنند جدی بگیرید.

4- او را از غافلگیری های ناخوشایند نجات دهید. هیچ کس غافلگیری منفی را دوست ندارد، بیش از همه، مدیر شما. اگر مشاهده یا احساس می کنید یک جای کار می لنگد، برای در میان گذاشتن آن با مدیرتان به هیچ وجه صبر نکنید. هشدار به موقع شما در کاستن مشکل یا حداقل برنامه ریزی جهت در میان گذاشتن موضوع با مدیر خود و سایر افراد سازمان کمک کننده است.

5- همواره با طرح و برنامه وارد اتاق مدیرتان شوید. مخرب ترین عبارت جهت اعتبار شما در نزد مدیرتان این است: «به نظر شما باید چه کار کنم؟» این عبارت را از دایره واژگان خود بیرون کنید و به خاطر داشته باشید همیشه با یک طرح وارد دفتر کار او شوید. ترجیحا دو گزینه در ذهن بپرورانید که یکی بر دیگری ارجح باشد و برای دفاع از پیشنهاد خود آمادگی لازم را به عمل آورید.

6- در سراسر سازمان پل بزنید. قبول داشته باشید یا نه، شما سفیر مدیر خود هستید و اعتبار و توانایی او را در گزینش و پرورش افراد شایسته انعکاس می دهید، بنابراین رفتارتان نیز باید مطابق با همین اصل باشد. با دانستن زمینه اولویت های او، تلاش کنید یار جمع کنید و آن اولویت ها را با هدف تقویت سازمان به نمایش بگذارید. علاوه براین، سخت بکوشید تا به اولویت های سایر رهبران و گروه ها نیز پی ببرید و مطمئن شوید مدیرتان هوش کافی را دارد که این فعالیت ها را مدنظر قرار دهد.

7- کارتان را به رخ بکشید، اما زننده عمل نکنید. متخصصان باهوش در هنر نمایش نتایج موفق خود، بدون آن که مرزهای زنندگی را رد کنند، استاد هستند. زمانی که می خواهید برای پیشرفت خود اعتبار کسب کنید، تواضع به کارتان نمی آید. حتما از کسانی که به شما در راه رسیدن به نتایج خوب کمک کرده اند نیز یاد کنید.

8- در امر پرورش افراد برای خود اعتبار کسب کنید. برای اینکه مدیرتان شما را به منظور ترفیع شغلی انتخاب کند، هیچ چیز بیشتر از توانایی اثبات شده شما در پرورش استعدادهای درخشان بر او تأثیر نمی گذارد.

حرف آخر:

نادیده گرفتن واقعیت های قدرت و سیاست در یک سازمان، مصداق بارز ساده انگاری ا ست. قدرت مدیرتان در انتخاب خود برای رسیدن به موفقیت را به رسمیت بشناسید و بر همان اساس عمل کنید.