10 مفهومی که هر مدیر باید نسبت به آن آگاه باشد

شاید هیچ جایگاهی را در شرکت نتوانید به اهمیت مدیریت بیابید. به همین خاطر توجه نسبت به این جایگاه همواره بالا بوده و بیشتر توصیه های افراد شامل این دسته می شود. با این حال در این رابطه مفاهیم کلی به دلیل جامعیتی که دارند معمولا بیشتر مورد توجه قرار می گیرند.

در همین راستا در ادامه به بررسی 10 مفهومی که هر مدیر باید نسبت به آن آگاه باشد می پردازیم.

1- اقتصاد

در زمینه کسب وکار شما قادر به انجام هیچ کاری بدون آگاهی نسبت الزامات آن نخواهید بود. بدون تردید علم اقتصاد در این رابطه اولویت اول بوده و لازم است تا حداقل نسبت به کلیات آن مختصر دانشی داشته باشید. با این حال این امر به این معنا نیست که در صورت تمایل اقدام به افزایش سطح آگاهی خود نسبت به مقوله معرفی شده نکنید، درواقع به هر میزان که در این رابطه بار علمی بالاتری داشته باشید، دست شما برای اقدام و رقابت با سایرین بازتر خواهد بود. در این رابطه نباید گستره علم اقتصاد را تنها محدود به مسائل تجاری دانست و با نگاهی واقع بینانه به این حقیقت پی خواهید برد که تأثیر آن در تمامی جنبه های زندگی بشر اثر مستقیم دارد.

2- بازخورد

قبل از پرداختن به این موضوع ضروری است بدانید افراد یک شرکت به مانند یک سیستم عمل کرده و در راستای هدفی مشترک اقدامات خود را سامان می دهند و دارای وروردی و خروجی است که ورودی های یک شرکت می تواند شامل خواسته ها و خروجی آن محصول تولیدی باشد. حال اگر بخشی از خروجی یک سیستم، روی ورودی آن تأثیر بگذارد، اصطلاحا می گوییم این سیستم از محیط، بازخورد یا فیدبک می گیرد.

برای یک مدیر ضروی است تا بازخوردهای احتمالی اقدامات خود را پیش بینی کرده و در تلاش برای بهتر کردن آن باشد. بدون تردید رسیدن به چنین امری نیازمند دانش و تجربه کافی است. درواقع با بررسی تأثیر هر اقدام و تحلیل آن در درازمدت می توانید نسبت به انواع فیدبک ها به اطلاعات کافی دست پیدا کنید. با این حال در صورتی که امکان صبر وجود ندارد، توصیه می شود از مشاوری با تجربه در این رابطه استفاده کنید.

3- تأثیر

تصور مدیری که نتواند روی تیم خود تأثیر لازم را داشته باشد، کمی سخت است. درواقع مدیران باید مانند یک رهبر در تیم کاری خود عمل کنند که این امر بدون اعمال تأثیرات لازم غیرممکن خواهد بود. به همین خاطر تأثیر گذاری بر سایرین باید به عنوان یکی از مهارت های ضروری مورد توجه هر مدیری قرار گیرد.

4- درک

از آفات مدیریت این است که شرایط کارمندان خود را درک نکنند و با آنها برخوردی سرد و بی رحمانه داشته باشند. درواقع تصور برده بودن کارمندان از جمله تفکرات منسخ شده محسوب می شود و تحت هیچ شرایطی نباید به هر نحوی که فکر می کنید درست است با کارمندان خود رفتار کنید. به همین خاطر لازم است در راستای ایجاد تیمی خوب و کارآمد به مانند پدری دلسوز باشید.

5- انگیزه

هیچ چیز به اندازه بی انگیزگی تیم شما را تهدید نخواهد کرد. به هیمن خاطر لازم است تا در رابطه با تقویت و حفظ آن همواره اقدامات لازم را صورت دهید. درواقع شما باید نسبت به توقعات تک تک کارمندان خود آگاهی کافی داشته باشید تا بتوانید در راستای تأمین نیازهای آنها گام بردارید. این امر که کارمندان در شرکت احساس اهمیت کنند، باعث خواهد شد تا انگیزه آنها افزایش پیدا کرده که خود امری سودمند برای هر شرکتی خواهد بود.

6- رهبری

به طور خلاصه مدیریت هنر انجام کارها به واسطه دیگران و رهبری انجام داوطلبانه امور به واسطه نفوذ در قلب افراد است. برای آنکه بتوانید خود را به عنوان یک رهبر در شرکت معرفی کنید لازم است اطمینان اکثریت را به دست گرفته و این باور را در قلب آنها ایجاد کنید که صلاحیت لازم را در این رابطه دارا هستید. درواقع یکی از ساده ترین راه های کسب اطمینان این است که صداقت کافی داشته باشید.

برای مثال بسیاری از شرکت ها تمایلی به بیان اهداف خود به کارمندان نداشته و همین امر باعث نوعی سردرگمی در افراد خواهد شد. با این حال در صورتی که آنها را نسبت به جایگاه و اهدافی که قرار است دست پیدا یابید، به خوبی تفهیم کنید بدون شک آنها بدون هیچگونه اعتراضی به بهترین شکل ممکن همسو با اهداف تعیین شده اقدامات خود را شکل خواهند داد که این باعث بهبود راندمان کاری و اوضاع شرکت خواهد شد.

7- برنامه ریزی

به منظور رسیدن به اهداف لازم است برنامه داشته باشید. بدون تردید تیم کاری شما خود به خود رشد پیدا نخواهد کرد و در صورتی که نتوانید در این رابطه موفق عمل کنید، با رکود و پسرفت مواجه خواهید شد. برنامه ریزی بیش از آنکه یک دانش باشد نوعی هنر است که در هر فرد به نحوی وجود دارد. با این حال در راستای موفقیت لازم است آن را از شکل ساده به مرحله پیشرفته ترقی دهید. برنامه ریزی شامل موارد متعددی شده و نباید خود را محدود به چند حوزه کرد. همچنین همواره این نکته را نیز مدنظر داشته باشید که در هر سطحی که باشید، وجود حداقل یک مشاور مورد اعتماد ضروری است.

8- حل مشکل

در برخورد با مشکلات در صورتی که مدیران دچار دستپاچگی شوند، کار شرکت بدون شک تمام خواهد بود. با این حال شرایط سخت برای هر شرکتی ممکن است اتفاق بیفتد و نباید در این رابطه از خود ضعف نشان داد. بهترین اقدام در این رابطه این است که خود را از مدت ها قبل برای شرایط احتمالی آماده ساخته و همواره چندبرنامه عملی برای خروج از معضلات داشته باشید. وجود تیم بحران نیز به شما در پیش بینی اوضاع و خروج سریع از مشکلات کمک شایانی خواهد کرد.

9- ارتباط

یک مدیر باید از سطح ارتباط بالایی با افراد متعدد برخوردار باشد. درواقع ویژگی های این پست ایجاب می کند تا دایره ارتباطات خود را گسترش دهید. با این حال در این رابطه نحوه ارتباط برقرار کردن با سایر افراد نیز مهم بوده و باید به نحوی باشد که شانس ایجاد رابطه با آنها از دست نرود.

10- اطلاع از امور

تصمیمات شما باید به نحوی باشد که جنبه های متعدد را در بر بگیرد. درواقع هموراه مشاهده شده است که مدیران اقدام به اتخاذ سیاست های کاری نه چندان مطلوب می کنند که ناشی از عدم آگاهی آنها نسبت به اوضاع موجود شرکت است. این امر بدون تردید اعتبار شما را مورد هدف قرار خواهد داد. برای رهایی از چنین اتفاقی کافی است تا سیستم اطلاعات مناسبی را برای خود تعیین کنید تا همواره نسبت به تمامی امور آگاهی کامل داشته باشید. درواقع در رابطه با این مورد هیچگونه مهارتی وجود ندارد و همه چیز وابسته به میزان دقت و پیگیری شما است.