چگونه مانند جف بزوس تصمیم گیری کنیم

جفری بزوس، مدیرعامل و بنیانگذار شرکت آمازون، جزو ثروتمندترین مردان دنیا و کارآفرین و سرمایه گذار موفق در زمینه اینترنت، چگونه تصمیم  گیری می کند؟

جفری بزوس پس از ۲۰ سال موفقیت در کسب و کار، شرکت آمازون را همچنان در بالاترین سطح موفقیت خود نگه داشته است. ارزش آمازون امروز از مجموع ارزش هشت سازمان تجارت خشت و ملات بیشتر است. تجارت خشت و ملات (Brick & Morta) یا B&M به سازمان  ها و شرکت  هایی گفته می شود که وجود خارجی دارند یا اصطلاحا از خشت و گل ساخته شده  اند. در مقابل این تعریف، شرکت  ها و سازمان  های مجازی (Brick & Click) قرار دارد. در این لیست اسم سازمان  هایی همچون میسیز، والمارت و تارگت نیز به چشم می خورد. آمازون همچنین برای دو سال پی در پی با رأی  گیری عنوان خوشنام  ترین شرکت را در آمریکا به دست آورد.

آمازون، این غول تجارت الکترونیک در همه زمینه  ها از پهپاد و خدمات ابری تا فروش فیلم و سریال  تلویزیونی و حتی فروشگاه  های حقیقی کتاب دستی دارد.

راز بزرگ جف بزوس در گرفتن تصمیم درست برای کسب و کار چیست؟ او در نامه  ای که در سال ۲۰۱۷ برای سهامداران کمپانی آمازون نوشته بود، به یک فرآیند چهار مرحله  ای برای تصمیم گیری اشاره کرده بود که در ادامه می خوانید.

۱- آگاه باشیم که نمی توانیم درباره همه چیز با یک روش تصمیم  گیری کنیم

هیچ وقت از یک روش و فرآیند که برای همه تصمیم گیری ها قابل اجرا باشد، استفاده نکنیم. خیلی از تصمیم  گیری ها در موقعیت  های مختلف نتایج وارونه خواهند داشت. برای این تصمیم  ها می توانیم از الگوریتم های تخصصی تصمیم  گیری استفاده کنیم.

۲- باید بتوانیم بدون داشتن همه  اطلاعات، بِپریم

اکثر تصمیم  ها باید وقتی ما تنها به حدود 70درصد اطلاعات دسترسی داریم، گرفته شود. اگر برای دسترسی به ۹۰درصد اطلاعات صبر کنیم، در بیشتر مواقع عملکردمان کند ارزیابی خواهد شد. به علاوه اینکه در هر صورت باید بتوانیم قدرت شناسایی و اصلاح  تصمیم  های نادرست داشته باشیم. اگر ما در مرحله اصلاح اشتباه سریع باشیم، اشتباه کردن کمتر از آنچه فکر می کنیم، هزینه دربر خواهد داشت، درحالی که کند عمل کردن برای ما گران تر تمام خواهد شد.

3- با قدردانی از اختلاف نظرها، نظر عام را جلب کنیم

از عبارت «مخالفت کنیم و بپرسیم» استفاده کنیم! این عبارت می تواند از هدر رفتن مقدار زیادی از زمان جلوگیری کند. اگر برای یک تصمیم  گیری به تفاهم کامل با دیگر اعضا دست نیافته  ایم، می توانیم از آنها بخواهیم در این مسئله با ما چانه زنی کنند و شرایط را به تعادل برسانند.

به آنها بگوییم «من می دانم در مورد این موضوع توافق نظر نداریم، اما آیا با من سر این موضوع معامله می کنید؟ پیشنهاد می کنم با نظر من موافق نباشید اما کار را به من بسپارید.» وقتی به این مرحله رسیده باشیم، عموم افراد راهکار جایگزین مناسبی ندارند، پس به احتمال زیاد می توانیم جواب مثبت دریافت کنیم.

4- وقتی به بن بست می رسیم، بدانیم که تنها راه خروج تمام شده است

موارد ناهمخوانی را زود شناسایی کنیم و آنها را بلافاصله تعدیل کنیم. گاهی تیم ها اهداف مختلف و دیدگاه  هایی دارند که از پایه متفاوتند. آنها با هم همخوانی ندارند و هر چقدر جلسه و بحث و گفت وگو صورت بگیرد، چنین ناهمخوانی عمیقی را حل نخواهد کرد. بدون فشار کافی، فرآیند حل و فصل اختلاف نظرها بسیار کند، خسته  کننده و ملال  آور خواهد بود. در این مواقع، هرکسی که قوی تر باشد توان مقابله و دفاع بیشتری داشته باشد برنده و تصمیم گیرنده است. شاید به نظر بیاید که این بدترین راه تصمیم گیری است اما در عوض کند و خسته کننده نیست و سریع است.