به نظر میرسد ورزش حرفهای شروع به از همپاشیدهشدن کرده است. بسیاری از فعالیتهایی که زمانی در پوشش رفتارهای تبهکارانه قرار گرفته و رو نمیشد حالا دائماً در حال تبدیل شدن به رسوایی است. در سالهای اخیر رسواییهایی چون فساد در فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، دوپینگهای گسترده در دو رشته دوچرخهسواری و کشتی، تبانی برای تعیین نتیجه مسابقات فوتبال و کریکت و نیز رسوایی در مسابقات NFL، مسابقات فوتبال لیگ ملی آمریکا آشکار شد. شاید آنچه بیشتر از هرچیز این روزها در مورد ورزش حرفهای شنیده میشود این است که رفتارهای تبهکارانه تنها به ورزشکاران محدود نمیشود.
اکنون نمونههای زیادی از فساد در سیستمهای ورزشی وجود دارد که به تیمها، مربیان، مدیران، پزشکان، حامیان مالی، بدنه اداری و حتی دولتها زده میشود. از جمله عناصر کلیدی درک چگونگی رفتن سیستمها به سوی شکست شناخت آدمهای آن سیستم، درک چگونگی تصمیمگیریشان و البته عملکرد تعاملیشان با یکدیگر است. این تصویر به ما کمک میکند به درک درستی از چگونگی بهوجودآمدن رخدادهای ناخوشایند برسیم.
معیارهای مالی
معیارهای مالی و نتیجهای نقشی اساسی در بیمار شدن ورزش دارند. این دو عامل به شکلی نگرانکننده روی ورزش تسلط دارند، بهطوریکه بهنظر اینطور میرسد که رفتارهای نادرست از سوی ورزشکاران، تیمها یا مربیان در سطوح پایینتر نهتنها امکانپذیر بوده و تحمل میشود، بلکه در بسیاری از موارد باقدرت مورد حمایت قرار میگیرد. برای نمونه، واضح است که معضلاتی چون دوپینگ از سوی قدرتی بالاتر از آرزوی ورزشکار برای قهرمان شدن هدایت میشود. سازمانی شدن ورزش و علاقه نهادهای گوناگون به سودهای مالی، بردن را برای بسیاری از این سازمانها به یک کسبوکار بزرگ تبدیل کرده است.
بسیاری از فعالان این سیستم دوپینگ را بهعنوان بخشی از روند عادی ماجرا و رکن موردنیاز برای رقابت صرف پذیرفته بودند، چیزی که فقط آنها را به پیروزی میرساند. ادعا میشود که در مقاطع زمانی گوناگون این رفتار تبهکاری همدستانی چون رقبا، درمانگران، پزشکان، درمانشناسان، مربیان، مدیران تیمها، کارگزاران و حتی حامیان مالی را هم با خود همراه میکند. در سطوح بالاتر سیستم، ادعا میشد که بدنه اداری کاملا از این روند آگاه بوده و حتی معیارهایی درنظر میگرفتند که بتوانند معضلات پیشآمده را دور بزنند.
پاداشهای مالی آنقدر برای کل عوامل حاضر در یک سیستم عالی و وسوسهانگیز بود که حاضر بودند همهجور زیرآبی برایش بروند! در واقع انگیزههای مالی این قدرت را داشت تا طیف گستردهای از مردم و سازمانها را با هم متحد کند.
یک نمایش تمامعیار
همرنگ این جماعت شدن یک نیاز اساسی برای خلق صحنههای بزرگتر و بهتر ورزشی است. مسابقات باید بزرگتر، بهتر، سریعتر و سرگرمکنندهتر باشند. جابهجا کردن رکوردها و شاهکارهای بهظاهر خارقالعاده باعث سرازیر شدن پاداشهای مالی به جیب تمامی افراد درگیر این فرآیند میشود. بنابراین نهتنها برد یک کسبوکار بزرگ بهشمار میآید، بلکه شاهکارهای ورزشی و قهرمانان نیز تبدیل به تجارتی پرسود شدهاند.
این شکل از معیار نتیجهای بدونتردید در سطوح بالای سیستمهای ورزشی نفوذ کرده، جاییکه دولتها و بدنه اداری بدجور خود را به آن چسباندهاند تا هم محبوبیت خود را افزایش دهند و هم بهرههای مالی بالاتری به دستآورند.
چه باید کرد؟
آنچه اکنون مورد نیاز است یک تغییر اساسی در زیرساختها است اما آنچه اکنون انجام میشود ایجاد یکسری تغییرات در جزییات است. بهبود وضع کنترل داروهای نیروزا شاید مصرف یک دارو را متوقف کند اما با همان معیارهای پیشین مالی و نتیجهای یک داروی تازه و جدید پا به عرصه میگذارد. دادن مجوز استفاده از داروهای افزایشدهنده عملکرد با هدف ایجاد سطح بالاتری از رقابت نیز کارکردی نخواهد داشت. پاداشهای مالی همچنان انگیزهای قوی هستند که باعث میشود دو سوی زمین بازی هرگز به تعادل نرسد؛ آنهایی که قدرت مالی بیشتری داشته و نیاز به نتایج بهتری دارند همواره راههای بهتری برای ارائه عملکرد قویتر خواهند یافت.
بهعنوان نقطه شروع، شاید ماهیت سیستمهای ورزشی و مسابقات باید مورد مطالعه قرار گیرد. آنچه باید از خود بپرسیم این است که هدف ورزش حرفهای چیست؟ چه فشارهایی وجود داشته که ورزش حرفهای اکنون به اینجا رسیده است؟ قطعا جنبه کسبوکاری ورزش که بخش بزرگی از آن است باید موشکافانه بررسی شود. آیا انگیزههای مالی حال حاضر ورزش در جای درستی قرار گرفتهاند و از آن مهمتر پاداشهای مالی بهدرستی توزیع شدهاند؟ آیا ورزش توده مردم را تغذیه میکند؟
تهدیداتی از این قبیل برای به دستآوردن سودهای مالی قطعا بسیار در ورزش حرفهای اتفاق میافتد. اگر چنین انگیزههای قوی مالی وجود نداشته باشد، بحثها شاید کمتر به سمت پایان دادن به عمر ورزشی یک ورزشکار رفته و بیشتر درباره این باشد که چگونه یک ورزشکار را با استفاده از رژیم غذایی و مربیگری میتوان به جایگاه واقعیاش رساند. به این ترتیب انگیزهها از شکل مالی خود خارج شده و به اصل خود بازمیگردد. ورزش برای عشق به آن و رقابت انجام میشود نه عشق به پول و ثروت.