سرمایهگذاری در هر بازاری و برای هر نوع تولیدی باید با پیشبینیهایی از آینده آن بازار همراه باشد. این امر در مورد واحدهای کوچک تولید قطعات خودرو نیز صادق است. بازاری که به نظر میرسد به وسعت همه قطعات خودرو در تیراژهای چندین میلیونی وسعت و ظرفیت داشته باشد، به نوعی اداره میشود و به نوعی پیش میرود که فعالان این عرصه بیشتر از اوضاع نامساعد به اصطلاح مینالند.
دلیل نگرانیها و دغدغههای آنها نیز از چند جنبه قابل بررسی است. یکی به این دلیل است که این افراد با سرمایهگذاری برای راهاندازی واحدهای تولیدی خود، با هزینههای بسیاری دست به گریبان شدهاند و از طرفی چون به صورت قانونی دارای شرکتهای ثبت شده هستند، ادارات دولتی مانند بیمه و مالیات و دارایی و. . . حسابی آنها را کلافه کردهاند و از طرفی هزینههای انرژی و کارگر دردسر بزرگی پیش رویشان قرار داده است. تا جایی که بسیاری از این تولیدیها نیروهای خود را تعدیل کردهاند و با حداقل ظرفیت خود کار میکنند.
به این مسائل باید واردات بیرویه و قاچاق و. . . را هم اضافه کرد. بنابراین تولیدکنندگان داخلی همان اندک میزان تولیدشان را هم نمیتوانند در بازار به فروش برسانند. در این ارتباط با دو نفر از تولیدکنندگان قطعات یدکی خودرو گفتوگویی داشتهایم تا از اوضاع این روزهای خود بگویند.
نقش ایرانیها کمرنگ است
حمیدرضا شکیبایی، مدیرعامل تولیدی کاوش ویژنسپهر، حرفهایش را با این جمله آغاز میکند: اوضاع بازار خوب نیست. و ادامه میدهد: اگر بخواهم از واقعیتهای این بازار حرف بزنم باید به سیاستهای حاکم بر خودروسازی در ایران اشاره کنم؛ بازاری که همچون بنگاهی پرسود برای عدهای اندک کار میکند و به همین دلیل هراز چند گاهی پولی عظیم به این بازار تزریق میشود تا سر پا بماند.
وی در ادامه به مشکل عمدهای در این بازار اشاره میکند و میگوید: الان خودروها در ایران بهروز نیستند و مردم هم خواهان مدلهای جدید و حتی خودروهای جدید هستند. به همین دلیل دروازههای کشور به روی واردات باز شده است و بهویژه کشور چین نقش پررنگی در این بازار دارد. همین امر تولید قطعات در ایران را با مشکل مواجه میکند چون بسیاری از برندهایی که به بازار ایران میآیند، بهرغم قراردادهایی که میگویند بسته میشود که بخشی از قطعات در ایران تولید شود، اما این مسائل ظاهر امر است و کارخانههای چینی اتفاقا بخش اعظمی از درآمدهای خود را از بخش خدمات پس از فروش در بازارهای صادراتی خود به دست میآورند.
بنابراین خدمات یدکی و قطعات مورد نیاز در زمانهای بعدی را هم خودشان تولید کرده و به بازار ایران صادر میکنند. این فعال بازار ادامه میدهد: سال 94 آغاز فصل رکود در بازار بود و این رکود در سه ماهی که از سال 95 میگذرد، کماکان ادامه دارد. مثلاً خودروهایی مانند امویام و لیفان که حضور گستردهای هم در بازار ایران دارند، خدمات پس از فروش و تأمین قطعات را هم خودشان بر عهده دارند.
چکهای برگشتی بلای جان بازار
شکیبایی در مورد میزان فروش فعلی تولیدکنندههای ایرانی در بازار میگوید: در شرایط فعلی فروشی هم اگر باشد، چون نقدینگی در بازار موجود نیست، خریدار اغلب چک صادر میکند که اغلب این چکها هم برگشت میخورند. به این مسئله باید تفاوت قیمت تولید و قیمت فروش را هم اضافه کنیم. ما حتی قطعهای داریم که با هفت تا هشت برابر قیمت تولید در بازار به فروش میرسد. به همین دلیل کسی که در بازار سودی نصیبش میشود، دلال است و نه تولیدکننده که هزینههای تولید را بر دوش دارد.
شکیبایی میگوید: به دلایلی که عنوان شد، ما واحد تولیدیمان را تقریباً تعطیل کردهایم. چون از سال 92 تاکنون بازار در فواصل زمانی مختلف با افت تولید مواجه بوده و در سه ماهه نخست سال ما تاکنون هیچ سفارشی برای ساخت قطعات نداشتهایم.
به همین دلیل رفتن از این بازار را ترجیح میدهیم. این تولیدکننده که آپشنهای تندر 90 و تیبا را تولید میکند، اضافه میکند که در پایان سال 94 تنها 5میلیون تومان سود نصیبش شده است درحالیکه سرمایه بیش از یک میلیارد تومانی برای راهاندازی واحد تولیدیاش هزینه کرده است و حالا ترجیح میدهد این سرمایه را در بانک سپردهگذاری کند تا از تبعات تولید دور بماند.
قیمت تمامشده بالاست و خریدار نیست
تولیدکننده دیگری به نام علیرضا سعادتی که به کار خدمات تزریق و تولید کیلومتر مشغول است، حرف جالبی میزند و به «فرصت امروز» میگوید: دوران تحریم بهتر از الان بود چون کسی منتظر معجزه نبود و هر کسی میخواست کارش را انجام بدهد و هر آنچه از دستش برمیآمد، انجام میداد.
این تولیدکننده که دل پری از وضعیت کنونی بازار دارد، میگوید: در همین شرایط هم میتوان با مجهز بودن به دانش روز تولید تا حدودی به کار ادامه داد اما هزینههای تولید در ایران به اندازهای بالاست که توان تولید را از فعالان بازار گرفته است.
وی همچنین واردات تجهیزات ساخت و دستگاههای مدرن تولید را برگ برنده دیگری برای حضور در بازار میداند.
سعادتی در ادامه اضافه میکند که در کنار تولیدی ما بیش از 30واحد تولیدی مشغول به کار بودهاند که الان تعطیل شدهاند. همچنین به این نکته اشاره میکند که تا شهریورماه سال گذشته بیش از 12کارگر ثابت در تولیدیاش داشته که الان تنها با یک نفر به کار ادامه میدهد، چون نهتنها سفارشی برای کار ندارند بلکه هزینههای جاری هم برایشان سرسامآور است. این تولیدکننده اضافه میکند که مهمترین مبحث در بخش تولید سرمایه در گردش است که الان به معضل بزرگ بخش تولید تبدیل شده است.
وی در ادامه توضیح میدهد که تسهیلاتی هم که این اواخر بعضی از بانکها حاضر شدهاند در اختیار بخش تولید قرار دهند، عملاً مشکلی را حل نمیکند؛ در این میان بانکها هم تسهیلاتی در اختیار تولیدکننده قرار میدهند اما چون بهره بالایی دارد که معمولاً به 20درصد هم میرسد و حتی بیشتر، کسی جرات گرفتن تسهیلات را ندارد و اساساً چنین تسهیلاتی بیشتر مقروضکردن تولیدکننده را در پی دارد.
سعادتی همچنین اشاره میکند که اگر 20درصد بهره بانکی را به 10 تا 15درصد سود تولیدکننده و فروشنده و... اضافه کنیم، در نهایت کالایی تولید میشود که دو برابر ارزش واقعیاش قیمتگذاری میشود و بازار هم کشش چنین قیمتگذاریهایی را ندارد، چون خریدار هم توان خرید ندارد. بنابراین اجناس وارداتی که در موارد بسیاری هم غیراصل هستند در بازار جولان میدهند، چون قیمت پایینتری دارند و به سهولت در اختیار مشتریان قرار میگیرند.