استیو سایبلد، نویسنده کتاب «پولدارها چگونه فکر میکنند؟»، یک مولتی میلیونر خودساخته است که در طول 30 سال گذشته با 1200 نفر از ثروتمندان در دنیا مصاحبه انجام داده است.آقای سایبلد در مطلب پیشرو چکیده تمام این 1200 مصاحبه را در این 30 سال در قالب اصل اساسی ثروت آفرینی آورده است: پس از مصاحبه با بیش از 1200 نفر از ثروتمندترین مردم دنیا طی 30 سال گذشته و یافتن بیشتر از 100 تفاوت در نوع نگرش پولدارها به پول، مردم اغلب این سوال را از من میپرسند: بهترین توصیهای که میتوانی درباره پول به ما بکنی، چیست؟
پاسخ من این است: دیگر به خودتان نگویید که ثروتمند شدن خارج از کنترل من است. واقعیت این است که پول درآوردن یک باور درونی است. خیلی از مردم با ماهیت دقیق ثروت آشنایی ندارند. به همین دلیل است که بسیاری از مردم در سراسر جهان نسل اندر نسل یک رویه پیش میگیرند و عموما نتیجه این روند چیزی جز شکست نیست.در دوران مدرسه اصول اولیه ریاضیات و چیزهایی مثل بودجهبندی به دانشآموزان یاد داده میشود.
این آموزشها کودکان و البته جوانان را وادار میکند درباره پول تنها اصطلاحات خطی و منطقی را یاد بگیرند. همین امر موجب رقم خوردن سرنوشت مالی آنها، حتی پیش از پایان دبیرستان میشود.پولدار شدن از جایی شروع میشود که طرز فکر و باورتان را درباره پول درآوردن شکل میدهید. اگر پدر و مادرتان ورشکست شدهاند یا از طبقه متوسط جامعه هستند، شما هم تا آخر عمر همینطور خواهید بود چون خود را با باورها و فلسفههایشان درباره پول هماهنگ میکنید.
اصل اساسی پولدار شدن همیشه ثابت است: طرز فکر. درحالیکه دسته بسیار بزرگی از مردم باور دارند که ثروتمند شدن در کنترل و اختیار خودشان نیست، پولدارها بهخوبی میدانند که پول درآوردن واقعاً یک باور درونی است. این یک رابطه علت و معلولی است. دلیل رفتار ما شکل باورهای ماست و اثر رفتارهای ما همان نتیجهای است که میگیریم. علت را تغییر دهید، نتیجه تغییر علت عوض شدن رفتار و حاصل دگرگونی در رفتار گرفتن نتایجی متفاوت است.
اکثریت ساکنان طبقه متوسط در آمریکا آرزوهای مشترکی دارند: تحصیلات خوب، یافتن شغل مناسب، ازدواج، داشتن فرزند و خشنود بودن از آنچه دارند.خب! آرزوهای بدی نیستند اما طبعا برای یک موفقیت در کلاس جهانی کافی نیستند. واقعیت این است که درصد کمی از مردم بخش بزرگی از ثروت در دنیا را در اختیار دارند چون اکثر مردم جهان در همان طبقه متوسط میمانند تا کمتر از آنچه باید بهشان برسد، از ثروت جهان سهم داشته باشند.
به ما یاد داده شده که تلاش کنیم برای اینکه راحت باشیم و درحالیکه کمترین درد ممکن در این دنیا را میکشیم، به زندگی خود ادامه دهیم. پس نتیجه این میشود که خیلیها فکر میکنند برای پولدار شدن سه راه بیشتر وجود ندارد: برنده شدن در یک قرعهکشی چرب و چیلی، بردن ارث و میراثی کلان یا خوششانسی.حالا اجازه دهید که یک حرف یکبار برای همیشه زده شود: هر کسی میتواند پولدار شود.
این موضوع هیچ ربطی به تحصیلات یا محل تولد ندارد. چندان مهم نیست که برای ثروتمند شدن چه کار میکنید، مهم این است که چه هستید. به سخن دیگر، این کار نیست که ثروت تولید میکند، بلکه طرز فکر پشت آن کار است که باعث تولید یا عدم تولید ثروت میشود.دقیقا به همین دلیل است که افرادی مثل دونالد ترامپ ورشکسته میشوند و البته دوباره برمیگردند آنهم با ثروتی بیش از قبل.
اینطور افراد اعتقاد قلبی به این موضوع دارند که آنها از اول هم قرار بوده پولدار، کاردرست و شاد باشند.به باور این افراد، آنها همه شرایط لازم برای پولدار شدن را دارند و هیچکس نمیتواند جلوی راه آنها را بگیرد.فکر میکنید باید چطور فردی باشید اگر بخواهید به همه آنچه در زندگی دنبالش هستید، برسید؟
یک برنامه عملی بنویسیدتا برای رسیدن به آن منِ موردنظر کمک کارتان شود. با گفتن این جملات به خود، کار را آغاز کنید: من سزاوار پولدار شدن هستم، حق پولدار شدن دارم و پولدار شدن باور درونی من است. حالا شما از مهمترین و اساسیترین اصل ثروت آفرینی آگاهی پیدا کرده اید: از این به بعد میخواهید در این باره چهکار کنید؟