سه عامل مهم بازدارنده بازار از نیروی پیشبرنده آن -توافق هستهای- قویتر هستند در نتیجه رشد 70درصدی بازار در گرو رفع عوامل بازدارنده است. بازار سهام از چند گروه تشکیل شده که گروهی بهطور مستقیم متاثر از توافق هستهای هستند البته کل اقتصاد از موضوع تحریمها اثر پذیرفته بودند اما برخی گروهها مثل حملونقل، بانکی، خودرو و لیزینگی به طور مستقیم از این تحریمها اثر پذیرفته بودند. گروه پتروپالایشیها از قیمت جهانی نفت اثر پذیرفته بودند و بزرگترین گروه بازار که قریب به 60درصد بازار درگیر رکود اقتصادی هستند و تا زمانی که کشور از رکود خارج نشود و در بازار اولیه آنها رونق ایجاد نشود، تحرک شارپی در بازار ثانویه مشاهده نمیشود. جمیع این شرایط باعث میشود که پتانسیل رشد زیاد فعلا در بازار وجود نداشته باشد. نفت از 100دلار به کانال 50دلار رسیده، رکود در تار و پود اقتصاد تنیده شده و از آنجایی که 70درصد وزن بورس درگیر قیمت نفت و رکود است توافق هستهای زمانی میتواند بازار را تکان بدهد که حداقل کشور از رکود خارج شده باشد.
عوامل کوتاه شدن دوره رشد بازار سهام
تامین مالی شرکتهای حقوقی یکی از عوامل کوتاه شدن دوره رشد بازار است. شرکتهای حقوقی با توجه به مشکلات نقدینگی، تمایل به تامین مالی از طریق بورس دارند، به همین دلیل شاهد فروش آنها در روزهای رونق هستیم. دومین عامل به عملکرد شرکتها برمیگردد، گزارشهای سه ماهه شرکتها حاکی از عملکرد خوبی نبوده و احتمالا این روند در عملکرد 6ماهه نیز تکرار خواهد شد و سومین عامل به زمان اثرگذاری رفع تحریمها برمیگردد که زمان و میزان اثرگذاری فعلا شفاف نیست. توافق اثر خودش را بر بازار سهام گذاشته است. توافق باعث شد شاخص کل از 62هزار واحد تا حوالی 70هزار واحد حرکت کند و این رشد 11-10درصدی بابت اطمینانخاطری بود که فعالان بازار سهام از به نتیجه رسیدن توافق داشتند. برخی شرکتها 25 تا 30درصد رشد کردند، اگر رشد بالاتری انتظار میرفت،
این رشد به ذات توافق هستهای رخ نمیدهد چون نیروهای بازدارنده نمیگذاشتند بازار رشد کند و آن 7هزار واحد رشد شاخص فقط به دلیل توافق هستهای بوده است، کما اینکه اگر توافقی صورت نمیگرفت بسیار محتمل بود که از 62هزار واحد روند نزولی ادامه پیدا میکرد و شاخص به کانال 50هزار واحد میرسید. با همه این اوصاف رفتار بازار خیلی غیرطبیعی نیست، بازار، سهمها را در قیمتهای منفی میخرد و حتی تمایل به منفی دارد بنابراین انتظار اینکه نقدینگی به کمک دولت به بازار ثانویه ریخته شود، درست نیست، باید اقتصاد درست شود، شرایط شرکتها درست شود که برآیند آن در بورس دیده میشود.
روند بلندمدت بازار سهام
روند بلندمدت 4-3 ساله بازار سهام مثبت خواهد بود اما نوسان هم زیاد است. بازار تا سال 97 روندش مثبت است اما به دلیل اخبار و شایعات زیاد نوسان در این فاصله زمانی خیلی زیاد است. تغییرات قیمت نفت، وضعیت اقتصادی و رفع تحریمها همه این موارد منجر به شایعهپراکنی میشود. هر دو سه ماه یکبار خبری اعلام میشود و بازار چندهزار واحد بالا میرود بعد به دلیل اینکه قدرت ادامه دادن ندارد، به سمت پایین برمیگردد. نخستین صنعتی که خیلی زود از رفع تحریمها اثر میپذیرد، شرکتهای حملونقلی هستند که آسیب زیادی از تحریمها دیدند. بعد از حملونقلیها شرکتهای خودرویی و تاحدودی بانکیها و لیزینگیها از رفع تحریمها تاثیر مثبت میگیرند. شتابی که در گروه خودرویی پیشبینی میشود هم قطعی نیست باید دید که فضا را برای این شرکتها باز میکنند که شریک خارجی پیدا کنند، گرید صنعت رشد میکند و میتوانند بهرهوری را بالا ببرند یا شرایط مثل گذشته باقی میماند. سایر گروهها نمیتوانند بهشدت از رفع تحریم سود ببرند.
همانطور که اشاره شد، وقتی تحریمها برداشته شود باید منتظر اصلاح اقتصاد و رونق اقتصادی بود چون به صرف توافق هستهای شرایط این بنگاهها تغییر نمیکند و باید منتظر افزایش قیمت نفت و خروج از رکود بود تا نتیجه مورد نظر حاصل شود. رفع تحریم باید اثرش را در اقتصاد بگذارد. باید از رکود خارج شد تا صنایع از مشکلات رها شوند در غیراین صورت تکرار سال 92 در شرایط فعلی بسیار بعید به نظر میرسد چون در سال 92، نفت بالای 100دلار معامله میشد، سوریه و عراق در جنگ نبودند و ما صادرات خوبی داشتیم و رکود دامن گیر اقتصاد نشده بود.
* مدیر سرمایه گذای و خدمات مالی کارگزاری خبرگان سهام