اگر بخواهیم در مورد این موضوع صحبت کنیم که توسعه صادرات غیر نفتی می تواند چه تاثیراتی بر تداوم رشد اقتصادی کشور در سال آینده و سال های پس از آن داشته باشد، باید به برخی نکات توجه داشته باشیم؛ نکاتی که ما را بر آن می دارد که نگاه واقع بینانه تری نسبت به موضوع مهم صادرات و نقش آن در اعتلای کشور داشته باشیم.
یک نکته این است که قیمت تمام شده کلیه کالاهای تولید کشورمان متاثر از قیمت ارز است، بنابراین اینکه سعی می کنیم قیمت ارز را ثابت نگه داریم یا افزایش ندهیم یقینا باید انتظار این را داشته باشیم که صادرات درجا بزند و رشدی نداشته باشد. این در حالی است که در شرایط موجود که بسیاری از هزینه های سرباری مربوط به کالاهای تولیدی که عمدتا از دست صنعتگران خارج است، افزایش پیدا می کند اما قیمت ارز متناسب با این موضوع افزایش آنچنانی نمی یابد و بنابراین صادرات رشد نمی کند و این یکی از معضلات است.
بنابراین اگر دید ما این باشد که صادرات کالاهای ما چه صنعتی و چه کشاورزی افزایش پیدا کند، باید قیمت ارز مشخصا توسط دولت سیاست گذاری شود و اجازه بدهند که با توجه به نرخ تورم سالانه افزایش نرخ ارز اتفاق بیفتد.
مسئله دیگر این است که باید صادرات به شکل دیگری در نگاه دولتمردان مترتب شود، به دلیل اینکه زمانی که می گویند فلان فرد یا شرکت مقدار قابل توجهی صادرات داشته، تلقی دولتمردان این است که مقدار زیادی سود برده است در صورتی که در بازارهای رقابتی خارج از کشور سودآوری با درصد پایینی اتفاق می افتد، بنابراین افزایش های مربوط به حجم صادرات نشان دهنده این نیست که ما کمک کردیم عده ای پولدار شوند.
موضوع دیگر این است که ما نگاه علمی به صادرات نداریم و هسته های بازرگانی را که قدرتمند باشند و بتوانند در نمایشگاه های بین المللی حضور فعال داشته باشند به وجود نیاورده ایم و همیشه سعی کرده ایم تولیدکنندگان اقدام به صادرات کنند در صورتی که بازاریابی بین المللی تخصص خاصی است که شاید تمام صنعتگران و تولیدکنندگان این قابلیت را نداشته باشند.
بنابراین باید کمک کنیم هسته های بازرگانی بین المللی روز به روز رشد کنند و اگر لازم است به آنها تسهیلات بدهیم یا کمک کنیم که در نمایشگاه ها حضور داشته باشند.
مسئله دیگر هم به تجارت بین المللی ما مربوط می شود، زیرا تجارت و سیاست با هم عجین هستند و روابط بین ایران و سایر کشورها بسیار تعیین کننده در صادرات است.
اما در مورد این موضوع که چه محصولات و کالاهایی دارای مزیت صادراتی هستند، باید به این موضوع اشاره کنم که در محصولات ارگانیک دارای مزیت هایی هستیم و کشورهای اروپایی و توسعه یافته مشتاق این محصولات هستند و ما به معنای واقعی باید بتوانیم محصولات ارگانیک را حفظ کنیم و به مواد شیمیایی آلوده نکنیم. همچنین در مبحث مربوط به صنایع پتروشیمی می توانیم موفق باشیم. کشورهای اطراف ما منابع عظیم گازی مانند ما ندارند، بنابراین می توانیم موفقیت هایی در این زمینه داشته باشیم.
همچنین در مورد محصولات معدنی این موضوع عنوان می شود که خام فروشی نشود و اگر روی این محصولات فرآوری انجام شود، قطعا ارزش افزوده بیشتری دارد اما مسئله این است که با کدام زیرساخت و دانش باید این کار را انجام دهیم. بنابراین در ابتدای امر باید به موازاتی که خام فروشی می کنیم، سرمایه گذاران را به این موضوع ترغیب کنیم که محصولات حاصل از مواد معدنی را با مشارکت ایرانی ها تولید کنند. اما اینکه بخواهیم تمام مراحل را خودمان انجام دهیم و سپس کالای نهایی را صادر کنیم، به این زودی این اتفاق نمی افتد.
موضوع دیگر این است که فعالان اقتصادی و به خصوص فعالان عرصه صادرات، نیازمند آگاهی از ترجیحات ذهنی مجموعه حاکمیت نسبت به نحوه تعامل با جهان هستند و پس از آن انتظار بهبود فضای کسب و کار را دارند و به طور قطع می خواهند تصویری ولو کوتاه مدت از سیاست های اقتصادی سال های آینده داشته باشند. در این صورت، صادر کننده راه خود را پیدا می کند و به این ترتیب، صادرات عملا تبدیل به موتور محرک و نیروی پیشران برای رشد اقتصادی می شود.
در صورتی هم که چنین اتفاقی رخ دهد و رشد اقتصادی کشور تداوم بیابد، بخشی از مشکلات موجود از جمله اشتغال و بیکاری و توقف فعالیت واحدهای تولیدی حل می شود. این در حالی است که تداوم رشد اقتصادی هم می تواند تاثیر مثبتی بر توسعه صادرات داشته باشد.
رئیس اتاق بازرگانی شیراز