اتفاق اصلی در واقع زمانی افتاد که نگاه ما به موقعیت مان در جهان تغییر کرد. گاهی ما را به یاد یک عصر تاریخی دیگر می اندازد.بسیاری از اندیشمندان معتقدند که عصر صفوی آغاز دوران ایران مدرن است. زمانی که ما پس از سدههای طولانی به موقعیت خودمان در جهان پیرامونمان توجه کردیم و خواستار جایگاه در خور شأن خویش در جهانی شدیم که خواب طولانی قرون وسطی را پس پشت نهاده بود و با سرعت در حال توسعه مرزهای خویشتن بود. دکتر حسن روحانی و تیم سیاست خارجی او (همچون بسیاری دیگر از میهن دوستان) آزرده از وضعیتی که برای جمهوری اسلامی ایران رقم خورده بود، سخن از بازنگری در روابط بینالمللی ایران و ارتقای جایگاه کشورمان به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه و یکی از اعضای فعال جامعه جهانی زدند.
اینک پس از دو سال و صرف نظر از هر نتیجهای که از صرف مذاکرات حاصل شدهاست، میتوان به جرات ادعا کرد که کشور ما را نه میتوان نادیده گرفت و نه میتوان در تنگناهای برساخته به زانو درآورد. مذاکرات سخت و نفسگیر با شش قدرت بزرگ جهانی، بی آنکه سری خم شود، مدیریت مخالفان سلطه طلب منطقهای، ایجاد شکاف عظیم در پیکره واحد تحریمکنندگان و نهایتا وادار کردن طرفهای مذاکره به اذعان در مورد حقوق خودمان و صد البته ایجاد تصویر و تصوری بهتر از ملتی صلحجو که بد جهان و منطقه را نمیخواهد( به رغم دشمنان پر های و هو) دستاوردهایی است که برای همیشه این مردم به آن افتخار خواهند کرد.ما برخاستیم و این اتفاق در تمام پنجرههای جهان انعکاس یافت.(برای اطلاع بیشتر به مطالب مرتبط در پایین صفحه مراجعه نمایید)