دقت در ابعاد کلان اقتصاد سیاسی ایران نشان میدهد ناتوانی در ایجاد اشتغال پایدار و بالنده که از یک طرف تحصیلکردههای ایرانی را راضی کند و از سوی دیگر درآمد مناسبی داشته باشد، معضل اول اقتصاد ایران است. پدیده چندسویه بیکاری جوانان تحصیلکرده و پیامدهای عجیب آن چیزی است که اقتصاددانان، سیاستمداران و جامعهشناسان از آن بیم دارند. رئیس دولت یازدهم نیز هر گاه فرصت پیدا کرده است درباره اقتصاد سخن بگوید، از معضل بیکاری و... گفته و هراس خود را از عرضه نیروی کاری که تقاضایی برایش نیست آشکار کرده است.
برای عبور از این معضل چه راهی وجود دارد؟ پاسخ این پرسش برای بسیاری از مطلعان معلوم است. باید رشد اقتصادی 8درصدی سالانه محقق شود، اما رسیدن به این رشد 8درصدی در حالی که بر زبان آسان جاری میشود و روی کاغذ بدون دردسر نوشته میشود در عمل فوقالعاده دشوار است. رکود گسترده اقتصاد ایران از شروع دهه 90 این روزها با رکود اقتصاد چین، برزیل و برخی کشورهای نوظهور مواجه شده و شرایط را ترسناک میکند. سقوط قیمت نفت ایران و کاهش شدید درآمدهای ارزی دولت که راهی برای سرمایهگذاری بود، این راه را نیز بسته است و پسانداز ملی نیز به دلیل کاهش قدرت خرید شهروندان روندی نگرانکننده دارد.
به گمان فعالان اقتصادی برای عبور دادن اقتصاد از تنگنایی که آن را احاطه کرده سرمایهگذاری خارجی یک ضرورت تمامعیار است. سرمایهگذاران خارجی اما به چند دلیل هنوز احتیاط میکنند و بهویژه بانکداران بزرگ جهانی به ایران نمیآیند و کار دشوارتر میشود. اقتصاد ایران در شرایط فعلی راهی ندارد که از سرمایهگذاران خارجی استفاده کند. اما چند کار باید انجام شود، مهمترین مساله این است که مقرراتزدایی از کشور اتفاق بیفتد، در شرایطی که دو هزار نوع مجوز داریم که هر کدام نیازمند یک امضای طولانی است. راه دیگری که باید طی کرد این است که شفاف شویم تا سرمایهگذاران بیایند. راه بعد این است که مطابق شرایط از تولید مالیات بگیریم. این متغیرها و عوامل که شاید به چشم نمیآیند هر کدام یک سد راه شدهاند. باید راه ورود سرمایه خارجی هموار شود و این یک ضرورت است نه اختیار.
* نایب رئیس کمیسیون انرژی اتاق تهران