اگر ساختار سلسله مراتبی دیدگاه های انسانی را پیاده کنیم، ارتقای کیفیت زندگی در روستاها قابل اجرا و شدنی است. امروزه در تقسیم بندی شهرها به عنوان شهرهای کوچک، میانی و بزرگ، شهرهای بزرگ بیشترین مهاجرت پذیری را دارند و این در حالی است که باید سلسله مراتب تعریف شده به لحاظ شهرسازی رعایت شود.
متاسفانه در یک دوره ای روستاها را به شهر تبدیل کردند و تعداد زیادی از نقاط روستایی كشور به نقاط شهری تبدیل شدند. شاید در پس اجرای این طرح، یک تفکر سیاسی مطرح بوده تا در ایران نسبت شهرنشینی بر روستانشینی غلبه کند و بتوانیم آمار افزایش شهرنشینی را در مجامع خارجی ارائه کنیم.
بر این اساس، طی ابلاغ ضوابطی، اجرای این طرح را در تمامی روستاهای بالای 3هزار نفر جمعیت شروع و آنان را تبدیل به شهر کردند. در این بین وعده هایی مثل ارائه زمین و خودرو و سرانه هم به روستاییان داده شد، در حالی که این معیارها کاملا اشتباه بود.
برای نمونه مشخص نبود آیا جمعیت یک روستا طی یک فرآیند کاهش جمعیت، به تعداد 3هزار نفر تنزل یافته یا به دلیل شرایط مناسب سکونت، جمعیت آن از حداقل به 3هزار نفر افزایش یافته است که قطعا این موضوع خود یک عامل اساسی در تبدیل آن روستا به شهر است. از طرفی وعده های اعطای زمین و خودرو هم عملی نشد و تمام بار مالی آن به دوش دولت منتقل شد. این مسائل از یک سو و از سوی دیگر شهرداری ها به دلیل اینکه از نظر مالی خودکفا نبودند، بار مالی آنها هم فشار مضاعفی را به دولت تحمیل می کرد.
از طرفی باتوجه به اینکه در کشور ما بعضا ارتباطات انسانی موجب پیشبرد امور می شود، در این حوزه هم برخی نمایندگان مجلس که اهل یک روستایی بودند، تحت فشار اهالی روستا هر چه سریع تر اقدام به تبدیل آن روستا به شهر کردند. این اقدامات در حالی صورت گرفت که نه تنها روستاها براساس یک برنامه ریزی دقیق و مطالعات اصولی تبدیل به شهر نمی شدند، بلکه بر مبنای رویکردهای کاملا احساسی این تغییرات انجام می گرفت.
بنابراین راهکار ارتقای کیفیت زندگی روستایی ابتدا در گرو طراحی و ساختار فرم آن براساس مطالعات عمیق و در گام بعدی توجه به بحث عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی هم نه به این معنا که مثل سال های اول پس از انقلاب، لوازم خانگی مثل تلویزیون و یخچال را سهمیه بندی و به روستاییان عرضه کنیم. ضمن اینکه انجام چنین اقداماتی بدون مطالعه، می تواند ساختار زندگی و سطح اجتماعی روستاییان را به هم بریزد و آنها را از محیطی که صدها سال به راحتی و آسودگی در آن زندگی کرده و به آن خو گرفته اند، جدا کند.
درواقع چنین تصور می شود که اگر به روستاها امکاناتی مثل آب، برق و گاز ارائه شود، اهالی روستا دیگر به شهرها مهاجرت نمی کنند، در حالی که اینطور نیست. طی مطالعه ای که صورت گرفت، محققان به این نتیجه رسیدند که اتفاقا مردم ساکن در روستاهایی که از این امکانات برخوردار شده بودند، سریع تر از اهالی روستاهای دیگر به شهرها مهاجرت کردند.
البته این گفته به این معنا نیست که نباید امکانات لازم برای زندگی را در روستاها تامین کنیم، بلکه غرض این است که باید قبل از انجام هر کاری واقعا مطالعه شود، چرا که به جای عمل مطابق با مطالعات و طرح های علمی، در اکثر موارد احساسی برخورد و درنتیجه، جمعیت شهرها در مدت کوتاهی دوبرابر می شود.
درواقع دگرگون شدن ساختار روستایی، پروسه کوتاه مدتی نیست که بخواهیم یک شبه آن را به سرانجام برسانیم. گاهی حتی مشاهده می کنیم به رغم اینکه راه های داخل یک روستا همچنان به دلیل کوتاهی شهرداری خاکی است، اما راه های بیرون از روستا و بین روستایی، به طور بسیار خوبی توسط جهاد کشاورزی آسفالت شده است.
به هر روی، موارد زیادی در مقایسه زندگی شهری و روستایی قابل ذکر است. امکاناتی که در شهرها از نظر بهداشتی و درمانی وجود دارد، به مراتب بیشتر از روستاها است و با توجه به آمار مرگ و میر در روستاها به دلیل عدم دسترسی به پزشک، مهاجرت روستاییان به شهرها طبیعی است.
مسلما روستاها نیازمند امکانات هستند، اما نباید در ساختار روستاها تغییرات زیادی ایجاد کنیم. باید اجازه دهیم در روستاها مردم همان طور که راحت هستند، زندگی کنند و در کنار آن، امکاناتی در اختیار آنها قرار گیرد که درخصوص آنها مطالعات لازم انجام شده باشد؛ نه اینکه روستاها را از مدار خارج کند یا یک روستا به طور کامل خالی از سکنه شود.
اخیرا در پی طرح هایی که جهاد کشاورزی در برخی روستاها اجرا کرده، بسیاری از افراد به روستای خود برگشته اند، چون امکان کسب سود و درآمد از این طریق برای آنها فراهم شده و این رویکرد بیشتر در استان گلستان قابل مشاهده است و در باقی مناطق به این ترتیب نیست. درواقع اگر در روستاها امکان کسب درآمد ایجاد شود، روستاییان به شهرها مهاجرت نمی کنند و این بسیار ساده است.
درمجموع قبل از هرگونه اقدام و تغییری در بافت روستاها، باید مطالعات جغرافیایی و زمین شناسی انجام گیرد و در ساماندهی یک مکان نیز برای اجرای طرحی باید استعداد آن مکان بررسی و برای مثال مشخص شود که آیا راه اندازی یک کارخانه مشخص در این منطقه جوابگو خواهد بود یا اصلا نیروهای متخصص در دسترس است یا باید این نیروها را از شهرهای دور منتقل کنیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی