جهانی شدن بهعنوان روندی از دگرگونی، از مرزهای سیاست و اقتصاد فراتر میرود و علم، فرهنگ و سبک زندگی را دربرمیگیرد. از این جهت جهانی شدن پدیدهای چندبعدی است که قابل تسری به اشکال گوناگون عمل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی، نظامی، فناوری و همچنین عرصههای عمل اجتماعی همچون زیستمحیطی است. فرآیند جهانی شدن امروز در سطح بینالملل بهطور جدی از جانب سازمان ملل متحد و سازمانهای تخصصی وابسته به آن مورد حمایت قرار گرفته و به پیش برده میشود.
در بعد اقتصادی جهانیسازی، بهطور مشخص میتوان مشاهده کرد که سه سازمان بینالمللی صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی بهعنوان سازمانهای تخصصی در حیطه اقتصاد، سیاستهایی را در پیش گرفتهاند که کاملا در راستای جهانی کردن اقتصاد قرار دارند و چون این سازمانها به نوعی نقش هماهنگکننده اقتصاد جهانی را برعهده دارند، بنابراین با استفاده از ابزارهایی که در اختیارشان است، کشورهای مختلف جهان و بهویژه کشورهای در حال توسعه را به سمت سیاستهایی که در پیش گرفتهاند، سوق میدهند و کشوری که در راستای این سیاستها حرکت نکند به انحای مختلف تحت فشار قرار میگیرد.
بازاریابی در مفهوم امروزی برآورده کردن نیازها و خواستههای مشتریان از طریق فرآیند مبادله جهت ایجاد سود دوجانبه برای شرکت و مشتری تعریف شده است. فرآیند بازاریابی نوین با شناسایی و سنجش نیازها، خواستهها و علایق مشتریان آغاز میشود و پس از انتخاب بازار یا بازارهای هدف، با نگرش سیستمی استراتژیهایی در زمینه محصول، قیمت، توزیع و ترفیع با در نظر گرفتن ویژگیهای مشتریان تنظیم میشود. خدمت به مشتریان و به دست آوردن رضایت کامل آنها هدف اصلی بازاریابی نوین است. امروزه پارادایم موجود در بازاریابی نوین این است که شرکت نیاز بازار و مشتری را تشخیص دهد و آن را به زبان تولید تبدیل کند سپس با تولید خود نیاز بازار را فراهم آورد.
بهعنوان مثال اگر کشوری به عضویت سازمان تجارت جهانی که متولی اصلی تجارت آزادانه و تحرک کامل کالاها و خدمات در سطح جهان است، درنیاید عملا قادر به رقابت صادراتی و حضور موفق در بازارهای جهانی نخواهد بود. از طرف دیگر، ممکن است عضویت این کشور در سازمان مذکور به از میان رفتن بسیاری از صنایع نوپا در این کشور منجر شود و همین تناقض، کشور مذکور را بهشدت تحت فشار قرار میدهد. در حقیقت هرگونه قدرت تعدیل زمانی را از این کشور سلب میکند. بانک جهانی نیز اعطای وام به کشورهای نیازمند را عمدتا مشروط به اجرای سیاستهای آزادسازی و خصوصیسازی کرده که نوعی اجبار برای کشورهای نیازمند محسوب میشود. علم بازاریابی جهانی است.
با این حال، طبیعی است که عمل بازاریابی به سبب اینکه کشورها و مردم جهان متفاوت هستند در کشورهای گوناگون، متفاوت باشد. در بازاریابی نوین به مشتری توجه خاصی میشود و از بازار گسترده وارد بازارهای فردی شده و با توجه به سلیقه، خواسته و نیاز مشتریان، روز به روز تولید و بازاریابی به سلیقه، خواسته و نیاز مشتریان نزدیکتر میشود. این اقدام پاسخی است به شرایط جدید بازار و مقتضیات آن، بنابراین بازاریابی نوین به شرایط روز بازار بستگی دارد.