جمعه, ۲۵ آبان(۸) ۱۴۰۳ / Fri, 15 Nov(11) 2024 /
           
فرصت امروز

برف‌ گیر

10 سال پیش ( 1393/8/6 )
پدیدآورنده : علی معروفی  

یحتمل شما هم در چنین شرایطی گیر کرده‌اید. یک نفر آدم مسن‌تر از شما که احترامش واجب است و نمی‌توان توی ذوقش زد یا حرفش را برید، شروع می‌کند به حرف زدن...

باربط و بی‌ربط همین‌طور می‌گوید و می‌گوید، هرچه بیشتر می‌گوید عطش گفتنش بیشتر می‌شود و هرچه عطشش زیادتر می‌شود عرصه را بر شما تنگ‌تر می‌کند که حتی‌الامکان نتوانید با هزینه روانی کم و بدون عذاب وجدان خودتان را نجات دهید. وضع الان من است. یکی از آبدارچی‌های سن‌و‌سال‌دار طبقه ماست. خاطرات بسیار زیادی از دوران‌های گذشته شرکت دارد. از همان ابتدا با بنیانگذاران شرکت بوده و همه آنها را به شخصه می‌شناسد. بنیانگذارانی که الان کمتر در شرکت دیده می‌شوند و شخصیت هرکدامشان را هاله‌ای از افسانه و داستان‌های عجیب دربرگرفته است. همینطور که ایشان در حال گفتن و گفتن است به سرم می‌زند که ته و توی یکی از این داستان‌های عجیب و غریب را دربیاورم. کمی قضیه را سبک و سنگین می‌کنم که یکهو با مطرح کردن قضیه شاخ در جیب خودم نگذارم و موقعیت مدیریتی تازه‌یافته‌ام را به خطر نیندازم. بعد دل به دریا می‌زنم و در یک فرصت مقتضی که پیرمرد برای نفس کشیدن به اندازه چندثانیه‌ای حرف زدن را متوقف می‌کند، مسئله را مطرح می‌کنم که:
- این قضیه برف و اینا که می‌گن چی بوده؟ که یکی اون یکی رو نجات می‌ده و اینا...
- برف؟ کدوم قضیه برفو می‌گی مهندس؟ برف زیاد داشتیم تو این شرکت.
- می‌گن آقای شماره 1 مهندس بوده تو یه شرکتی کار می‌کرده، آقای شماره 2 تو همون شرکت راننده بوده، یه بار اینا با هم میرن مأموریت، نمی‌دونم کجا تو آذربایجان. منطقه برف‌گیر بوده و اینا گیر می‌کنن. می‌گن آقای شماره 1 داشته از سرما می‌مرده آقای شماره 2 نجاتش داده. اون سوختگی رو صورت آقای مهندس شماره 1 هم می‌گن سوختگی نیست سرمازدگیه.
- نه بابا، از کی شنیدی مهندس؟
- می‌گن دیگه.
- کی میگه خب مهندس؟ ما چرا نشنیدیم؟ ما که از سنگ‌بنای اول شرکت بودیم...
- می‌گن بعدها که آقای شماره 1 با آقای شماره 3 این شرکتو می‌زنن آقای شماره 1 اون آقای شماره 2 رو میاره اینجا دستشو بند می‌کنه، بعدشم آقای شماره 2 کم‌کم درس می‌خونه و الان دیگه شده این.
- عجب حرفا می‌زنن مهندس...
- واقعا شما نشنیدی؟ یعنی کاملا دروغه؟
- والا چه عرض کنم. منم کم‌وبیش این چیزا رو می‌شنوم. ولی اینکه داشتن می‌مردن و این یکی اون یکیو کول می‌کنه و نمی‌دونم راننده بوده و خواننده بوده و...
- یعنی هیچ ماجرایی مربوط به برف اتفاق نیفتاده؟
- والا حقیقتش یه ماجرایی بود ولی نه سرش این بود نه تهش این بود.
- چیه خب اون ماجرارو بگو شما.
- عرضم به خدمت شما که اون اول اول این ساختمون شرکت اینجوری نبود که، یه ساختمون فسقلی مافنگی بود تو دارآباد، اون موقع اونجاها ارزون بود. اون منطقه‌ام که خب سرد و برفیه دیگه. یه بار یه روز کامل برف شدید بارید، همسایه‌هام برفاشونو پارو کرده بودن ریخته بودن جلو در شرکت. ماهام حواسمون نبود، سرشبی اومدیم بریم. اون موقع مثل الان قرتی‌بازی نبود که نمی‌دونم مهندسا 9 بیان و شناوری و چهار برن و نمی‌دونم اینا، هفت صبح می‌اومدیم تا بوق. تا هر وقت کار بود. خلاصه اومدیم بریم دیدیم این برفا پشت در شرکت یخ زده همگی گیر کردیم. یه 12-13 نفر بودیم، شبو موندیم تو شرکت. فقط راننده شرکت زنش داشت میزایید با هر بدبختی بود از پنجره رفت بیرون. اونم که عجله داشت دیگه وقت نکرد درو باز کنه. رفت. ما موندیم. همین .
- راست می‌گی؟
- والا، دروغم چیه؟
- عجب حرفایی می‌زنن ملت. می‌بینی افسانه‌سرایی می‌کنن. تو روخدا؟
- آره مهندس، مردم خودشون قصه می‌سازن، خودشون تعجب می‌کنن.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/d7e6fTBL
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاتخت خواب دو نفرهگالری مانتوریفرال مارکتینگ چیست؟محاسبه قیمت طلاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایر
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه