احترام، ارزانترین روشی است که مخاطبان ما را به مشتری و مشتریهای ما را به مشتریانی وفادار تبدیل میکند. رفتار و برخورد با مشتری موضوعی مهم و كلیدی در هر کسبوکار است. این موضوع در کسبوکارهایی که همواره و همیشه در ارتباط و برخورد مستقیم با مشتری هستند بیشتر نمود پیدا میكند و از اهمیت و حساسیت فوقالعادهای برخوردار است. چه بسا كه بعضی مواقع بدون اینكه كارمند متوجه باشد اسباب ناراحتی و نارضایتی مشتری را بهوجود آورد.
آنچه مسلم است این است كه در فضای رقابتی کسبوکارها كه روزبهروز پیچیدهتر میشود بالطبع خواسته مشتریان نیز افزایش مییابد. حال این زنجیره خواستهها از نوع خدمات مورد نیازشان شروع شده و تا نیازهای عاطفی و احساسی آنان ادامه دارد.
راهكار این است كه در برخورد با مشتری همواره خود را بهجای وی بگذارید و همان رفتاری كه دوست دارید با شما شود در قبال وی اعمال کنید یا تصور كنید كه وی پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر یا فرزند شماست، حال انتظار دارید با خانواده شما چه رفتاری صورت پذیرد. پس همانگونه با مشتری رفتار کنید. احترام امری متقابل است. البته در یك برخورد و تعامل منطقی و با طرفین منطقی، پس زمانی که ما با مشتری با نهایت ادب و احترام برخورد میکنیم مشتری نیز در مورد کسبوکار ما همین رفتار را در پیش میگیرد و دیدگاه او نسبت به ما در مقایسه با سایر رقبا متفاوت خواهد بود. احترام به دیگران احترام به خودمان است. پس بهترین راهکار برای کاهش هزینههای بازاریابی این است که به خودمان احترام بگذاریم تا دیگران را واداریم که ما شایسته احترام هستیم.
آنچه گفته شد شعار نیست بلكه نیاز است. نیازی كه در هر کسبوکاری وجود دارد و مدیران بهتر است به آموزش کارکنان در این زمینه بپردازند. احترام به مخاطب هر محصول یا خدمت، الفبای ورود به دنیای فروش است و زمانی که کارکنان الفبا را به خوبی بیاموزند در ادامه مسیر نیز به موفقیت دست خواهند یافت. همانطور که میدانیم در عصر حاضر مشتریان از اهمیت بالای خود آگاه هستند و با توجه به اینکه برای نیازهایشان حق انتخاب دارند. پس به دنبال بهترین راه برای رفع آن هستند. در این میان فروشندهای برنده بازی است که با هوشیاری زمینه جذب و جلب نظر مشتری را فراهم آورد. حق را به مشتری بدهد و او را گرامی بدارد.
نخستین خواسته مشتری احترام است. در برخورد اول با مشتری باید با متانت و بانشاطی برخاسته ازعلاقه از وی استقبال کرد، با این کار هم شخصیت انسانی او را پاس داشتهاید و هم نوع پاسخ مشتری به رفتارهای خود را ترسیم کرده و به او اثبات کردهاید. وقتی مشتری با برخوردی مشتاقانه و محترمانه روبهرو شود، درصدد پاسخی مشتاقانه و محترمانه برخواهد آمد. از این رو فضایی به وجود آوریم که در آن مشتری احساس بیگانگی نکند. عصر حاضر عصر رقابت است و این را مشتریان بهخوبی درک کردهاند و میدانند که نازشان خریداران زیادی دارد. مشتری میداند که انتخابهای زیادی دارد پس سعی میکند انتخابی داشته باشد که علاوه براینکه نیازش را برطرف میکند، رضایت خاطرش هم برآورده شود. دیگر مشتری محتاج عرضهکننده کالا و خدمات نیست بلکه ورق برگشته و مشتری به تماشا مینشیند تا ببیند چگونه و چه کسی بهتر و برتر او را درک میکند. در این میان رقابت در بازار رقابت بسیار سختتر است.