تاثیرات مدیریت ضعیف به طور مشخص بر روی کارمندان و نحوه عملکرد کلی شرکت نمایان می شود. این یک اصل کاملا بدیهی در زمینه کسب و کار است. به هر حال هیچ سازمانی بدون مدیریت مطلوب توانایی دستیابی به موقعیت مناسب اهداف مورد نظرش را ندارد.
بدون تردید در بسیاری از موارد مدیران ضعیف از قصد در تلاش برای اعمال شیوه های مدیریتی نامناسب نیستند. آنها فقط به صورت نادرست در مقام بالای مدیریتی قرار دارند. شاید در یک مرتبه یا جایگاه دیگر همین مدیران ضعیف کیفیت بسیار عالی از خود نشان دهند.
در اغلب اوقات من مدیریت ضعیف را ناشی از ناآگاهی نسبت به برخی از جنبه های فعالیت شرکت می دانم. خوشبختانه اغلب افراد توانایی غلبه بر ناآگاهی های خود را دارند. به این ترتیب آنها به سرعت مدیریت بد خود را جبران خواهند کرد، با این حال برخی از مدیران بر حسب عادت عملکرد ضعیفی از خود نشان می دهند. در این مورد تصحیح روند مدیریتی اندکی دشوارتر خواهد بود.
بدون تردید هر مدیر جویای موفقیت، علاقهمند به یافتن نقاط ضعف خود است. من نظر من این نقاط ضعف به طور کلی در شش مورد خلاصه می شود.
مطلب مرتبط: مدیران ضعیف چه خصوصیاتی دارند
1. عدم حضور فکری در شرکت
وقتی مدیران ارتباط موثری با تیم های شرکت ندارند، مفهوم عدم حضور فکری آنها مطرح می شود. به این ترتیب شاید مدیر موردنظر از لحاظ فیزیکی در دفتر شرکت باشد، اما فکر و اندیشه ای به طور کامل درگیر مسئله ای دیگر خواهد بود. از نقطه نظر کارشناسی چنین مدیرانی موجب کاهش سطح توجه و دقت کارمندان نیز می شوند. به هر حال روحیه بهترین کارمندان نیز در صورت مشاهده مدیری بیتوجه به هم خواهد ریخت.
2. فقدان همدلی
در بحث های بسیار جدی و حیاتی مدیریتی نمایش همدلی یکی از سلاح های مخفی محسوب می شود. نکته مهم درخصوص همدلی ناتوانی در زمینه ارائه نمونه ساختگی اش است. کارمندان به خوبی همدلی ساختگی را تشخیص می دهند، بنابراین به منظور استفاده از مزیت های مدیریتی همدلی باید به طور واقعی به آن پرداخت. این امر موجب اعتماد بیشتر کارمندان به ما می شود. همچنین در بسیاری از مواقع همدلی با کارمندان موجب دریافت نقطه نظرات موثرشان در زمینه بهبود عملکرد شرکت خواهد شد. نمایش آگاهی ما از دغدغه های کارمندان، توجه به آن و احساس درک عواطف شان در طول فعالیت در شرکت تاثیر انکارناپذیری بر روی بهبود عملکرد مدیریتی ما دارد. به این ترتیب پیش از تصمیمگیری های مختلف ما وضعیت کارمندان را نیز در نظر خواهیم داشت. چنین رویکردی علاوه بر بهبود وضعیت مدیریتی ما نقش سازنده ای بر کیفیت عملکرد کارمندان نیز دارد.
3. عدم درک صحیح کارمندان
گاهی اوقات یک قدردانی ساده از کارمندان به خاطر ارائه عملکرد مناسب تاثیر روحی و روانی بسیار بالایی دارد. بدون تردید در اینجا فرآیند ترفیع درجه کارمندان بسیار مهم خواهد بود. در صورت مشاهده کارمندی با عملکرد عالی باید نسبت به ترفیع درجه وی در سلسه مراتب اداری اقدام کنیم. در غیر این صورت پس از گذشت اندک زمانی وی انگیزه خود را از دست خواهد داد. همچنین سایر کارمندان نیز با مشاهده وضعیت وی انگیزه مناسب برای ادامه کار نخواهند داشت. همه این موارد در زمینه برداشت کارمندان از درک درست شما به عنوان یک مدیر از وضعیت شان تاثیر دارد. براساس گزارش سایت Tiny Plus، 22درصد از کارمندان به دلیل عدم درک صحیح مدیران شان از وضعیت خود اقدام به ترک شغل شان می کنند. به این ترتیب در صورت عدم درک صحیح کارمندان مان شانس اندکی برای سرمایهگذاری بلندمدت بر روی آنها خواهیم داشت.
4. بیتوجهی به فراهمسازی فرصت های پیشرفت
کارمندانی که احساس پیشرفت مداوم در یک شرکت را دارند، همیشه تمایل بیشتری به ادامه کار نشان می دهند. درست به همین خاطر کارمندان برندهای بزرگ سابقه طولانی کار در بخش های مختلف آن مجموعه ها را دارند. در صورت ناتوانی تیم مدیریتی در زمینه فراهمسازی فرصت پیشرفت و توسعه توانایی های فردی برای کارمندان باید به زودی شاهد نیاز به استخدام نیروی کار تازه باشیم. به هر حال هرچه محیط کاری یک شرکت فعال تر باشد، انگیزه کارمندان برای فعالیت بهتر و ادامه همکاری با برند موردنظر بیشتر خواهد بود.
5. مخفی شدن پشت کاریزما
برخی از بهترین مدیران در سراسر جهان به دلیل کاریزمای بالا مشهور شده اند. نکته مهم در این میان دشواری تعریف و اندازهگیری کاریزماست. همچنین تاثیرگذاری از طریق کاریزما نیازمند تعامل رو در رو با تمام کارمندان است. بدون تردید این امر برای شرکت های کوچک امکانپذیر است، با این حال در مورد برندهای بزرگ و جهانی غیرممکن به نظر می رسد. براساس گزارش موسسه Leadership From The Core، اتکای بیش از حد بر روی کاریزمای شخصی در زمینه مدیریت بیاعتمادی کارمندان را در پی خواهد داشت. از این بدتر، وقتی کاریزما با خودشیفتگی ترکیب شود، موجب تنفر و بیزاری کارمندان از مدیران خواهد شد، بنابراین اگرچه کاریزما تا حدی نقش سازنده ای در فرآیند مدیریت دارد، اما اتکای بیش از حد بر آن موجب کسب نتیجه معکوس می شود و این یکی از نشانههای مهم مدیریت ضعیف است.
مطلب مرتبط: ۶ جمله یک مدیر ضعیف
6. عدم توجه کافی به کارمندان
عدم آگاهی مدیران از وضعیت برندشان در بیتوجهی شان به وضعیت کارمندان نمود پیدا می کند. چنین عادت نامناسبی به طور کامل در تضاد با ویژگی های مدیران موفق قرار دارد. به منظور موفقیت در عرصه مدیریت باید توجه کافی به کارمندان را مدنظر داشته باشیم. مدیران موفق همیشه علاوه بر آینده برندشان به فکر آینده کارمندان خود نیز هستند. این امر تاثیر روانی قابل توجهی بر روی کارمندان دارد. به این ترتیب انگیزه آنها برای ادامه فعالیت در شرکت افزایش خواهد یافت.