در حالی که فروش بیشتر یک امر انفرادی محسوب می شود، حقیقت حکایت از اتکای فراوان فرآیند فروش بر روی دیگران دارد. ما برای موفقیت در حوزه های مختلف نیازمند کمک دیگران هستیم. فروشنده های موفق به خوبی از اهمیت دریافت کمک دیگران به منظور تضمین موفقیت در معاملات مورد نظرشان آگاهی دارند. به راستی آنها چگونه این کار را انجام می دهند؟ فروشندگان ماهر کارهای کوچکی را به منظور اطمینان از علاقه دیگران نسبت به کمک دنبال می کنند. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی سه راهکار ساده و در عین حال کاربردی فروشندگان به منظور کسب موفقیت در دریافت کمک دیگران است.
1. شایعه پراکنی وارونه و مزیت های آن
شایعه پراکنی یکی از عادت های نامناسب در محیط کاری است. البته در هر شرکتی فقط چند کارمند محدود به شایعه پراکنی مشغول می شوند. بدون تردید من هیچ توصیه ای در زمینه مزیت های شایعه پراکنی ندارم. به عبارت دیگر، هیچ کارشناس کسب و کار و فروشی به چنین عادت منفی به دیده مثبت نمی نگرد. نکته موردنظر من مربوط به تفاوت میان افراد شایعه ساز با افراد آگاه از وضعیت پیرامون شان است. آگاهی از اوضاع و شرایط پیرامون الزاما به معنای شایعه پراکنی یا فضولی نیست. بدون آگاهی از مهم ترین رویدادها در زمینه کسب وکار فرصت کافی برای تمرکز بر روی آنها وجود نخواهد داشت. اصطلاح «شایعه پراکنی وارونه» یا «شایعه پراکن وارونه» به همین نکته اشاره دارد. هدف اصلی در اینجا جمع آوری اطلاعات در مورد وضعیت شرکت، حوزه کسب وکار و فعالیت برندهای مختلف است. این امر ابتکار عمل را به ما خواهد داد. وقتی ما اطلاعات دقیق و به روزی از دنیای کسب وکارمان داشته باشیم، بدل به منبع اطلاعاتی مهمی در شرکت خواهیم شد. به این ترتیب همه برای آگاهی از وضعیت جاری به سراغ ما خواهند آمد. بسیاری از فروشنده های بزرگ برای دریافت کمک دیگران اقدام به ارائه اطلاعات مورد نیازشان می کنند. به این ترتیب همیشه شانس بالایی در زمینه جلب رضایت دیگران برای کمک دارند.
مطلب مرتبط: روش های افزایش فروش
به راستی چگونه باید بدل به منبع اطلاعاتی در شرکت مان شویم؟ یکی از راهکارهای موثر مطالعه آخرین اخبار جاری است. با این حال برخی از اتفاقات هرگز به طور وسیع رسانه ای نمی شوند. در این صورت باید اقدام به گفت وگو با افراد درگیر آن ماجراها کرد. معمولا چنین افرادی در هر شرکت بزرگی یافت می شوند، بنابراین باید سطح روابط عمومی خود را بالا ببریم.
2. در محیط کار همه بی گناهند
وقتی یک مشکل یا مسئله را مشاهده می کنیم، چه اتفاقی می افتد؟ آیا شما در وهله نخست فرد یا افراد درگیر را متهم می سازید؟ یا شاید بدتر از این، آنها را مقصر اصلی وقوع حادثه عنوان خواهید کرد؟ به عنوان یک فروشنده و عضو شرکت فرض اولیه ما باید بی گناهی همه کارمندان در اتفاق های منفی باشد.
شروع بررسی یک حادثه نامطلوب با مشاهده دقیق ماجرا صورت می گیرد. به عنوان مثال این جمله را در نظر بگیرید: «همانطور که صحبت کردیم، قرار بر دریافت گزارش شما در پایان روز گذشته بود. چه چیزی باعث تاخیر بیش از اندازه شد؟». وقتی حالت صحبت ما دوستانه باشد، طرف مقابل اعتماد بیشتری از خود نشان می دهد. این امر تنها راهکار مطلوب برای بررسی مشکلات در محیط های کاری است. در غیر این صورت به طور مداوم بر حجم مشکلات و مسائل حل ناشدنی اضافه می شود.
یک نکته مهم در این میان باور به اصلی تردیدناپذیر در دنیای کسب و کار است: همه مرتکب اشتباه می شوند. شاید ما نیز زمانی به بخشش دیگران به خاطر اشتباه مان نیاز داشته باشیم. عصبانیت بدترین سم در محیط کاری است. به طور معمول افراد آرام شانس بیشتری برای جلب کمک دیگران دارند، بنابراین بر روی توانایی تان برای کنترل عصبانیت کار کنید.
3. جایگزینی شکایت با انتقاد سازنده
شکایت یک هنر جذاب برای بسیاری از ما محسوب می شود. به عنوان یک فروشنده علاقه مند به جلب نظر دیگران برای کمک باید توانایی بالایی در زمینه تبدیل شکایت ها به توصیه داشته باشیم. بدون تردید این امر دشواری های خاص خود را دارد. البته توصیه های نهفته در یک شکایت همیشه واضح است. دشواری اصلی بازدارندگی شخصی به منظور عدم بیان شکایت خواهد بود. نکته مهم بعدی انتقاد از فرآیندها به جای افراد است. وقتی از افراد انتقاد کنیم، بحث شخصی می شود، با این حال توجه به فرآیندهای اشتباه موجب ترغیب همه به هم اندیشی و یافتن راه حل مناسب خواهد شد.
مطلب مرتبط: روش هایی ساده برای افزایش فروش
به عنوان مثالی مطلوب در زمینه تبدیل شکایت به توصیه یا انتقاد به نمونه ذیل توجه کنید: «من متوجه شدم سفارش های شرکت در بیشتر مواقع دیر به دست مشتری می رسد. ایده من برای بهبود روند فعلی اینگونه است.» در ادامه جمله قبل باید راهکار مورد نظرمان را بیان کنیم. نکته مهم درخصوص ساختار انتقاد قبلی توجه به فرآیند اشتباه شرکت به جای اتهام زنی به کارمندان است. مردم هیچ علاقه ای به هم صحبتی به آدم های منفی باف ندارند. همین نکته تفاوت میان افراد دائم شاکی با منتقد را بنا می کند. افراد منتقد به صورت هدفمند و با برنامه به ایرادهای موجود در فعالیت شرکت اشاره می کنند.