متزلزل ترین نقطه در دنیای کار و حرفه وقتی است که از یک کارمند عادی بدل به مدیر یا سرپرستی می شویم که مسئول دیگران است. مسلما در کار انفرادی شما هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند شما را برای امر دشوار مدیریت آماده کند.

با اینکه گرفتن این نقش می تواند موجب ارتقای شخصیتی و مالی شما شود، ممکن است ارزشش را نداشته باشد.دلیلش را در ادامه می بینیم: 

9 دلیل برای آنکه از مدیرشدن فرار کنید:

1- به عقیده مارشال گلداسمیت «چیزی که شما را تا به اینجا رسانده، به جای دیگری نخواهد رساند.» ممکن است یک طراح یا برنامه نویس درجه یک باشید، اما از هدایت، تربیت و کارکشیدن از دیگران چیزی ندانید.

دانش و مهارتی که ضرورت حضور شما در پروژه های بزرگ را تضمین می کنند، بلافاصله پس از ورودتان به نقش مدیریتی ارزش خود را از دست می دهند. در حقیقت، نیاز دارید در شتاب برای حفظ موقعیت موفق خود به عنوان یک مدیر، مجموعه مهارت های کاملا جدیدی را در خود پرورش دهید.

2- کاری که دوستش دارید دیگر تمرکز اصلی شما نیست. هدف خیلی از ما ها از دنبال کردن یک حرفه خاص یا تمرکز بر تخصص ها، این نیست که با رسیدن به جایگاه مدیریتی، آنها را کنار بگذاریم. اگر واقعا کارتان را دوست دارید، پیش از پذیرفتن نقش مدیریتی، درباره آن خوب و عمیق فکر کنید.

3- پیروزی یا ناکامی شما در دست دیگران است، نه خودتان. به فکر روزهای پرافتخاری هستید که همه کارتان را تشویق می کردند؟ آن روزها گذشته اند. حالا شما مسئولیت یک گروه را به عهده دارید. اگر آنها شکست بخورند، شما شکست خورده اید و وقتی پیروز شوند، افتخارش برای آن هاست نه شما.

4- ناگهان تمرکزتان را از خود برداشته و روی دیگران می گذارید. بسیاری از سرپرستان و مدیران تازه کار تلاش بسیاری می کنند تا کانون توجه خود را به سوی اعضای گروه شان متمایل سازند.

مطلب مرتبط :10 ام در راستای تبدیل شدن به مدیری موفق

شما عادت کرده اید که فقط نگران عملکرد و ضرب الاجل های خودتان باشید، درحالی که در نقش جدیدتان، همه چیز در حمایت از کار اعضای گروه خلاصه می شود.

5- هیچ کس نمی خواهد با یک مدیر ناشی کار کند. خصوصا، اعضای باتجربه گروه که علاقه ای به تربیت یک مدیر ناشی دیگر ندارند.

دلسردکننده و بی رحمانه است، اما بیشتر آنها می خواهند شما شکست بخورید.

6- اشتباهات زیادی مرتکب خواهید شد. مطمئن باشید! می توانم با اطمینان بالا اشتباهات عمده ای که در چند سال اول مدیریت خود مرتکب می شوید را پیش بینی کنم. حتی اگر آنها را بنویسیم و روی دیوار اتاق تان نصب کنیم، باز هم دچار اشتباه خواهید شد. در هزارتوی مدیریت و رهبری، یادگیری بدون خطا و اشتباه امکان پذیر نیست. به آن عادت کنید.

7- از شما سوءاستفاده خواهد شد. با اینکه دوست دارم درباره دیگران خوب فکر کنم، اما همیشه افرادی هستند که از اشتیاق ناشیانه و کم تجربگی شما برای پیشبرد اهداف خود بهره برداری کنند. متأسفم اما این عین حقیقت است.

8- رئیس تان به زودی ناپدید می شود و مرگ و زندگی را به عهده خودتان می گذارد. با اینکه از صمیم قلب باور دارید رئیسی که به شما ترفیع رتبه داده همیشه برای راهنمایی و مربیگری شما حاضر خواهد بود، تجربه به من نشان داده که شما تقریبا به حال خود رها می شوید. پس روی پای خود بایستید.

9- از هر سو تحت فشار قرار خواهید گرفت. زندگی یک مدیر بیشتر پیرامون عملی کردن برنامه ها، اهداف، آرزوها و مسائل داغ روز به کمک اعضای گروهش است. در موارد بسیاری، از شما خواسته می شود کاری غیرممکن را با اعضای ناکافی و تحت فشار خود به انجام برسانید.

به قرار گرفتن در تنگنای بین مطالبات رئیس و ظرفیت و قابلیت های گروه خود عادت کنید.

یک دلیل بزرگ برای پذیرفتن نقش مدیریت

اگر کمک به دیگران بخشی از شخصیت و ارزش های شما را تشکیل می دهد، چند شغل معدود وجود دارند که به شما اجازه می دهند تا بر کسانی که در زندگی با آنها مواجه می شوید تأثیر مثبتی بگذارید. مدیریت، شغلی چالش آفرین، گاهی همراه با ناسپاسی و همواره پرفشار است. با این حال، زمانی فرا می رسد که به گذشته حرفه خود نگاه می کنید و از موفقیت های افرادی که زمانی با آنها در تماس بوده اید حیرت زده می شوید.

حرف آخر

هیچ کتاب یا کلاسی وجود ندارد که نحوه مدیریت یا رهبری را به شما آموزش دهد. این منابع به شما زمینه و ابزار می دهد، اما فرآیند واقعی یادگیری موفقیت در حرفه مدیریت یا رهبری دشوار و پیچیده است.