سخنانی که کارفرمایان ناشایسته هر روز با خود تکرار می کنند

آیا شما این جمله ها را با خود تکرار می کنید؟ یا به احتمال زیاد رئیس تان این جمله را تکرار می کند؟

باید بدانیم مدیریت سخت است و مدیر بودن نیز کاری سخت تر می باشد و سختی این کار زمانی آشکار می شود که کسب و کارتان را خودتان شروع کرده باشید. مدیر بودن استرس زا است؛ از آنجایی که شما همه کارها از جمله خدمات و رهبری را خودتان به تنهایی انجام می دهید، باید بدانید این کار بسیار باارزش و فوق العاده است و به این معنی است که همانند مدیران ناشایسته این جملات را تکرار نمی کنید.

1-  من نباید از کارکنان برای انجام کارهای شان تشکر کنم.

تشکر و ستایش از کارکنان مودبانه ترین کاری است که یک مدیر برای احترام و قدردانی از کارکنان می تواند انجام دهد. از دیدگاه عملکرد اجرایی ستایش و تمجید دیگران رفتار های مثبت آنان را تقویت می کند و باعث دیده شدن و بروز رفتار های مثبت بیشتر در آنها می شود.

با این حال تمام مدیران از کارکنان خود انتظار دارند که کارهایشان را به درستی انجام دهند و وقتی آنها همه چیز را به درستی انجام دهند از آنها باید تشکر شود زیرا این قدردانی و تشکر کار مدیران شایسته است.

2- من نباید این حجم از فشار کاری را تحمل کنم و تحت این فشار کار کنم.

شما باید کار خودتان را به درستی انجام دهید. هر مدیریتی بین کارکنان و مشتریان و سرمایه گذاران و حتی نسبت به خواسته های خودش باید فشار هایی را تحمل کند. اگر خواسته های تان شما را از تیم تان دور می کند کارکنان تان را در پروژه ها و مسئولیت های تان درگیر کنید. آنها از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد به خصوص اگر آنها در راه این کمک کردن مهارتی کسب کنند و در روند به دست آوردن نتیجه حضور مؤثری داشته باشند.

3- من به مقدار کافی به کارکنان حقوق می دهم نیازی به قدردانی از آنها ندارم.

رهبران بزرگ به طور جدی در پی جبران حق و حقوق کارمندان و قدردانی از آنها هستند. و این رفتار دائمی آنها خواهد بود و کارفرمایان بزرگ تعریف و تمجید را از توسعه و نظارت و کمک به کارکنان برای رسیدن به اهداف شان به عنوان بخشی از حق و حقوق کارکنان می دانند. اگر شما اینچنین فکر نمی کنید باید در روند تصمیم گیری تان برای راه اندازی کسب و کار جدید تجدید نظر کنید، در غیر این صورت هم شما و هم کارکنان تان همیشه از هم ناراضی خواهید بود.

4- کارکنانم وقتی من آنها را تنها می گذارم کار های بهتری انجام می دهند.

اگر این موضوع صحت داشته باشد به این معنی است که شما یک مشکل برای آنها هستید. کارکنان خوب نیازی ندارند که وظایف شان به آنها گفته شود ،بلکه فقط نیاز دارند بشنوند که کارها را به خوبی انجام داده اند و این مسئله به آنها کمک می کند که مهارت هایشان را تقویت کنند. هر شخصی به مقداری توجه نیاز دارد پس اطمینان حاصل کنید که توجهی که شما به آنها می بخشید تأثیر مثبتی خواهد داشت.

5- من وقت کافی برای تمام این سیاست ها، برنامه ها و رفتارها ندارم.

سیاست مدیر شرکت می تواند عامل مهمی برای صاحبان کسب و کار که بخش مهمی از مدیریت است، باشد. این شرکت شماست اگر فرهنگ و رفتارها در آن خوب نیست می توانید درست کنید. اگر سیاست شما در مدیریت باعث هر چه بهتر شدن کارها می شود حتماً این رفتار را داشته باشید.

هر مشکلی که باعث شود کارهای تان به نحو احسن انجام نشود اهمیت قائل شوید و آن را حل کنید و سپس کارهای تان را به بهترین شکل ممکن انجام دهید

6- نمی خواهم به کارکنانم بیش از اندازه اعتبار ببخشم.

از اینکه کارکنان تان شما را تحت الشعاع قرار دهند نترسید. هدف تان همین است که آنها شما را تحت الشعاع قرار دهند. رهبران بزرگ خود را با استعداد های فوق العاده احاطه می کنند و این روندی است که نشان می دهد چگونه آنها به رهبرانی بزرگ تبدیل شده اند، پس هر چه تیم تان موفق تر باشد بستگی به نگاه مثبت شما به آنها دارد.

7- نمی دانم چرا کارکنان گله و شکایت دارند از کاری که به اندازه کافی برای من خوب است.

زمانی که فکر می کنید کاری برای تان خوب است باید ببینید آیا نظر کارکنان تان نیز با نظر شما یکی است یا نه؟ پس بهترین راه برای آموزش و پیشرفت کارکنان خود را تعیین کنید و سپس آن را تحقق ببخشید. هر تجربه بدی باید به رویکردی مثبت تبدیل شود و تجربه بد نباید به عنوان طرح اولیه به خدمت گرفته شود.

8- اوضاع خوب نیست و نباید وقتم را بر ای شخص یا کاری هدر دهم.

بعضی چیزها در کسب وکار وجود دارند که حتی حرف زدن در مورد آنها برای مان خوشایند نیست. مانند کارکنانی که شما حس می کنید از شما خوش شان نمی آید. برای این کار نباید آنها را اخراج کنید، بهتر است در یک ملاقات به آنها بگویید من فکر نمی کنم رابطه کاری مان آن طور که باید خوب باشد.

من فکر می کنم این مشکل من است. من واقعاً می خواهم این رابطه را بهتر کنم. سپس اجازه دهید او نیز صحبت کند. قطعاً شما مایل به شنیدن حرفایش نیستید، اما اجازه دهید حرف هایش را بگوید و شما گوش کنید. در این صورت شما خواهید دانست که موقعیت را چگونه کنترل و رابطه را بهتر کنید. باید دانست که درست کردن کارها به شکلی بهتر کار مدیران بزرگ و موفق است.

ارتباط با نویسنده: S.kiumarsi92@gmail.com