از دى ماه ١٣٨٩ كه طرح هدفمندى یارانه ها و پرداخت یارانه نقدى به مردم ایران آغاز شده، تاكنون بالغ بر ٢٥٠ هزار میلیارد تومان یارانه نقدى توسط دولت هاى دهم و یازدهم پرداخت شده است.
از طرف دیگر در تحلیل روند تحقق بودجه هاى عمرانى دولت ها حد فاصل سال هاى ١٣٨٩ تا ١٣٩٥، مشخص مى شود که كل سرمایه گذارى محقق شده دولت ها در این شش سال در ایجاد زیرساخت هاى كشور و توسعه و آبادانى ایران تنها كمتر از ١٤٠ هزار میلیارد تومان بوده و از همان سال ١٣٨٩ سال آغاز پرداخت یارانه هاى نقدى، بودجه هاى عمرانى محقق شده نسبت به تولید ناخالص داخلى از حدود ٥ درصد به كمتر از ٢ درصد كاهش یافته است.
واقعیت این است كه با توجه به اینكه در همه دولت هاى جمهورى اسلامى بودجه هاى عمرانى اولین قربانى كسرى بودجه دولت ها بوده اند، از آغاز پرداخت یارانه هاى نقدى، بودجه هاى عمرانى یا به تعبیر بهتر سرمایه گذارى هاى دولت در حوزه زیرساخت ها و پروژه هاى زیربنایی كشور اولین قربانى بار مالى سنگین یارانه ها براى دولت ها شده است.
شاید بتوان از منظر دیگر به این نكته پرداخت كه پرداخت یارانه ها در دى ماه سال ١٣٨٩ در حالى آغاز شد كه قیمت نفت نزدیك به ١٢٠ دلار بود و تصور كنید دولت یازدهم وقتى با نفت ٤٠ دلارى و كاهش شدید درآمدهاى نفتى، مجبور به ادامه پرداخت یارانه به شكل قبلى بود، چه فشارى به ساختار بودجه دولت وارد كرده و دولت یازدهم هم به طور سنتى بودجه هاى عمرانى كشور را در سال هاى اخیر قربانى این كسرى بودجه ایجاد شده كرده است.
همچنین بررسى ها نشان مى دهد با توجه به عدم افزایش یارانه پرداختى طى سال هاى اخیر و تورم سالانه كشور، یارانه هاى نقدى كه در سال ٨٩ بیش از ١٤درصد از هزینه هاى متوسط كل خانوارها را پوشش مى داد، در سال ٩٥ یارانه ها با توجه به تورم سال هاى اخیر تنها ٥درصد هزینه سبد خانوار را پوشش مى دهند.
واقعیت این است كه پرداخت یارانه ها كه باید به شكل انواع كمك هاى اقتصادى و اجتماعى براى تنها دهك هاى ضعیف جامعه شكل مى گرفت و حقیقتا هدفمند مى شد، در همه این سال ها به شكلى اجرا شده كه از یك طرف همچون موریانه اقتصاد ایران و به ویژه بودجه هاى سالانه دولت ها را از درون خورده و نقش دولت در اقتصاد و ایجاد تقاضا و اشتغال و توسعه را روزبه روز ضعیف تر كرده و از طرف دیگر با توجه به تورم اقتصاد ایران نقش آن در سبد خانوار نیز روز به روز كمتر شده است.
اما شاید در كنار همه بلاهایی كه پرداخت یارانه نقدى به بودجه دولت ها آورده و همچنین فرهنگ حاضرى خورى را در بین اقشار جامعه گسترش داده است، در انتخابات ٢٩ اردیبهشت هم به نظر مى رسد وعده «یارانه بالاتر، راى بیشتر» از اساس فضاى انتخابات كشور را از عقلانیت به سمت عوام فریبى افراطى سوق داده است.
شاید امروز وعده افزایش شدید یارانه نقدى ساده ترین راه براى جمع كردن آراى طبقات عمدتا فرودست جامعه باشد، اما واضح است كه افزایش شدید یارانه هاى نقدى براى یك دولت فقیر با درآمدهاى نفتى پایین به دلیل پایین بودن قیمت نفت و در حالى كه بیش از ٤٠٠ هزار میلیارد تومان پروژه عمرانى و زیرساختى كشور نیمه تمام مانده است، در صورت تحقق مى تواند همچون مخدر كوتاه مدتى براى طبقاتى از جامعه باشد كه در بلند مدت اقتصاد بیمار ایران و به ویژه دولت را از درون فلج مى كند.
کارشناس اقتصادی