مشکلات بخش غیرقابل حذف از زندگی هستند و آدم مجبور است هر روز با آنها دست و پنجه نرم کند. در واقع ما نمیتوانیم از بروز همه مشکلات جلوگیری کنیم؛ هرقدر هم که چیزها را کنترل یا سازماندهی کنی، باز هم مشکلات پیش میآیند.
اما نکته مهم، چگونگی مواجه شدن با مشکلات و پیدا کردن بهترین راهحل برای آنهاست و صد البته فراموش کردن و بهقول معروف پیچاندن مشکلات، آنها را حل نمیکند و تازه پیچیدهترشان هم خواهد کرد. در ادامه هفت راه عمومی برای فیتیلهپیچ کردن مشکلات را معرفی میکنیم.
ردیابی، شناسایی، کشف
نخستین قدم برای حل هر مشکلی این است که بفهمی دقیقا مشکل چیست. برای چند دقیقه هم که شده، دست از نگرانی و دلواپسی و عصبانیت بردار و مشکلت را جزء به جزء روی کاغذ بنویس.
چشم در چشم مشکل
قدم بعدی، قوی بودن و نزدیک شدن به مشکل است. ما گاهی از روبهرو شدن با مشکلات سر باز میزنیم، چون احساس ناخوشایندی در ما ایجاد میکنند. بههرحال باید بدانی که فرار از مشکلات آنها را حل نمیکند. مشکلات که حلنشده رها شوند، فقط خسارت و عواقب احتمالی بیشتر میشود.
اراده برای حل مشکل
وقتی بتوانی با مشکلت چشم در چشم شوی، آنوقت برای حلش آمادگی خواهی داشت. فقط یادت باشد که عصبانی شدن، نگرانبودن یا احساس بدبختی کردن چیزی را عوض نمیکند. همه این حسهای ناخوشایند وقتی از بین میروند که شما تصمیم بگیرید مشکلتان را حل کنید.
برگشتن به عقب، ممنوع
وقتی برای حل مشکلت تصمیم گرفتی، دیگر فقط برو جلو و به آینده فکر کن. دست از فکر کردن دوباره و سهباره به مشکلت بردار، چون اینکار نه تنها فایدهای ندارد که نگرانی و اضطراب را افزایش میدهد.
درسی که نباید فراموش شود
ممکن است از این حرف تعجب کنی، اما مشکلات در واقع خیلی هم به درد بخورند. آنها راهی برای فراگرفتن درسهای تازه در زندگی پیش پایت میگذارند. فقط یادت باشد اگر درسی را خوب یاد نگیری، بعید نیست مجبور شوی در آینده دوباره و سه باره و حتی چند باره آن را فرابگیری.
تو خوبی، حتی با مشکل
این باور را کنار بگذار که بروز هر مشکلی، ناشی از عواقب کارهای اشتباه گذشته است. مشکلات پیش میآیند، حتی برای خوبترین و پاکترین آدمهای روی زمین. نگذار که مشکلات معیار تعیین خوبی و بدی تو شوند.
یک آمادهباش تماموقت
بهترین راهحل مشکلات پذیرش آنها بهعنوان بخشی از زندگی است. وجود مشکل را بهعنوان حفرهای در زندگی بپذیر؛ حفرهای که به بقیه آن معنا و ارزش میدهد. بهقول معروف اگر درد و رنجی نباشد، لذت و شادی معنا ندارد.