The Global Gender Gapreportدر سال 2006 توسط «مجمع جهانی اقتصاد» (World Economic Forum) معرفی شد و بهعنوان شاخصی برای بررسی شکاف جنسیتی در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت. در این گزارش، میزان برابری بین دو جنس در چهار حوزه بهداشت، آموزش، اقتصاد و سیاست بهطور سالانه مورد بررسی و مقایسه قرار میگیرد. اهمیت این شاخص در کنار دقت عمل بالا و اعتباری که در میان شاخصهای جهانی دارد، به دلیل کیفیت بالای اندازهگیری آن است. شاخص شکاف جنسیتی عددی بین صفر و یک است که هرچه این رقم بالاتر باشد دلالت بر شکاف کمتر جنسیتی و هرچه پایینتر باشد دلالت بر شکاف بیشتر جنسیتی دارد. عدد 5/0 بیانکننده شکاف عمیق بین زن و مرد است؛ بهطوری که مردان از مزایایی دوبرابر زنان در ابعاد چهارگانه بهرهمندند و عدد 85/0 رقم خوبی است زیرا نشاندهنده نزدیک شدن زنان و مردان در ابعاد مورد بررسی است.
این شاخص از چهار زیربخش مشارکت و فرصتهای اقتصادی (با مولفههایی مانند مشارکت زنان و مردان در نیروی کار، میزان درآمدهای متوسط هر جنس، درصد هر جنس در مشاغل رده بالا و رده پایین)، دستاوردهای آموزشی (با مولفههایی مانند نرخ سواد و موقعیت آموزشی زنان در سطوح اولیه، ثانویه و سطح دانشگاهی)، بهداشت و طول عمر و توانمندسازی سیاسی (تعداد زنان در پارلمان و کابینه و میزان واقعی حضور زنان در این پستها) تشکیل شده است.
گزارش سال 2014
«مجمع جهانی اقتصاد» در نهمین و جدیدترین گزارش خود به بررسی وضعیت نابرابری بین زنان و مردان در ۱۴۲کشور جهان پرداخته است. بر این اساس، در سالجاری 10کشوری که در بالاترین سطوح برابری جنسیتی قرار دارند عبارتند از: ایسلند، فنلاند، نروژ، سوئد، دانمارک، نیکاراگوئه، رواندا، ایرلند، فیلیپین و بلژیک. رتبه برخی کشورها در این شاخص عبارت است از: آمریکا۲۰، انگلیس۲۶، اسپانیا۲۹، اوکراین۵۶، تایلند۶۱، چین۸۷، هند۱۱۴، قطر۱۱۶ و ترکیه۱۲۵. یمن در این گزارش بهعنوان کشوری شناخته شده که بیشترین نابرابری بین زن و مرد را دارد.
وضعیت نابرابری در ایران
در گزارش مذکور نمره ایران در شاخص شکاف جنسیتی 581/0 برآورد شده که ایران را در ردهبندی جهانی در رتبه 137 قرار داده است. این آمار نسبت به سال 2013، هفت پله نزول نشان میدهد. در زیربخش بهداشت نسبت به سایر زیربخشها وضعیت بهتری وجود دارد و ایران در مقام 89 جهان قرار دارد. در زیربخش آموزش نیز وضعیت نسبت به فرصتهای اقتصادی و سیاسی بهتر بوده و رتبه 104 نصیب ایران شده است. متأسفانه ایران در دو بخش فرصتهای اقتصادی و سیاسی در پایینترین جایگاهها قرار دارد که در ادامه به این دو زیربخش بهصورت تفصیلی پرداخته میشود.
نابرابری فرصتهای اقتصادی و دستمزدها
در بین 142 کشور جهان، ایران به لحاظ زیرشاخص فرصتهای اقتصادی در رتبه 139 جای گرفته است. این به آن معناست که ایران از لحاظ شاخصهای اقتصادی از نابرابرترین کشورهای جهان است. براساس گزارش «مجمع جهانی اقتصاد»، نرخ مشارکت زنان در ایران 23درصد بوده و دستمزد زنان در ایران 41درصد کمتر از مردان است که این رقم، با احتساب برابری قدرت خرید (PPP) به 17درصد کاهش مییابد. این در حالی است که براساس این گزارش، زنان 46درصد نیروی کار حرفهای و تخصصی را به خود اختصاص دادهاند.
نابرابری سیاسی
ایران در زیرشاخص توانمندسازی سیاسی نیز وضعیت مناسبی ندارد. از نظر حضور زنان در پارلمان، زنان ایران تنها 3درصد از کرسیهای مجلس را در اختیار دارند. اگرچه حضور زنان در کابینه به نسبت حضور در پارلمان بهتر است اما جایگاهی بهتر از 105 را برای ایران به ارمغان نیاورده است.
جایگاه منطقهای
ترکیه، مهمترین رقیب منطقهای ایران بهشمار میآید. اگر به جایگاه این کشور در شاخص شکاف جنسیتی توجه کنیم، درمییابیم ترکیه در مقام 125 جهان قرار دارد که اگرچه جایگاه مناسبی ندارد اما در رتبهبندی، بالاتر از ایران قرار گرفته. این شکاف در زیربخشهای اقتصادی و سیاسی، محسوستر است، بهطوری که ایران در مشارکت زنان نرخی پایینتر از ترکیه دارد. همچنین شکاف درآمد زنان به نسبت مردان در ایران از ترکیه بیشتر است. از منظر توانمندسازی سیاسی نیز ایران وضعیت بهمراتب بدتری نسبت به کشور مذکور دارد. به لحاظ حضور زنان در کابینه، وضعیت ایران با رتبه 105 نسبت به ترکیه بهتر است اما از جهت حضور زنان در پارلمان، ایران در مقام 133 جهان قرار دارد، درحالیکه ترکیه در رتبه 98 قرار دارند. متاسفانه زنان تنها 3 درصد از کرسیهای مجلس در ایران را تشکیل دادهاند، در حالیکه این رقم در ترکیه 17درصد است.
جمعبندی
براساس گزارش «مجمع جهانی اقتصاد»، شکاف جنسیتی میان مردان و زنان طی سالهای اخیر در بسیاری از کشورها کمتر شده است اما این وضعیت در ایران، تغییر چندانی را نشان نمیدهد. در گزارش اخیر این نهاد، ایران تنها بالاتر از پنج کشور قرار دارد که این جایگاه در شأن زنان ایرانی نیست. بیشترین نابرابری در ابعاد اقتصادی و سیاسی دیده میشود که جایگاه ایران را نسبت به ترکیه بهمراتب پایینتر نشان میدهد. به نظر میرسد میزان مشارکت زنان در این عرصهها به دلایل ساختاری و گاه فرهنگی بهمراتب کمتر از مردان است، درحالیکه شکاف در زیربخشهای بهداشتی و آموزشی بسیار کمتر است. در هر حال باید توجه داشت زنان نیمی از سرمایه انسانی هر کشور و فعالیت هر سازمان تجاری را تشکیل میدهند و هر جامعهای از استفاده نکردن از توانمندیهای زنان، زیان خواهد دید.